معانی واژه ها و اصطلاحات بازرگانی و بازاریابی
فرهنگ لغت / دیکشنری مدیریت و بازاریابی
عبارت |
معنی |
شرح عبارت |
A. D. Little Business Profile Matrix | ماتریس ADL | به واژه های business portfolio models و product مراجعه کنید. |
A.S.E.A.N. | انجمن ملل آسیای جنوبشرقی | به واژه ی Association of South East Asian Nations مراجعه کنید. |
A/B Testing | تست A/B | یک روش برای تست دو نسخه متفاوت از یک طرح است. یک گروه با نسخهی A و یک گروه با نسخه B کار میکنند. نسخه A یک طرح معمولی و B نسخه رقیب است. بررسی نتایج و مقایسه آنها نشان میدهد که کدام طرح مناسبتر و بهینهتر است. |
abandonment | رها، ترک | پایان یا رها کردن یک محصول که در انتهای چرخه حیات آن محصول اتفاق میافتد. |
abandonment rate | نرخ رها کردن | تعداد سبدهای خرید رها شده نسبت به معاملات به پایان رسیده است. |
ABC | ABC | به واژه ی Audit Bureau of Circulations مراجعه کنید. |
ABC analysis | تجزیه و تحلیل ABC | منظور از این عمل کنترل اقلام موجودی بر حسب اهمیت آنها است. این اقلام سه دسته هستند به نامهای A,B,C که اقلام A بالاترین و اقلام C پائینترین درصد استفاده و ارزش را دارند. |
ABC inventory classification | طبقهبندی ABC برای اقلام موجودی | یک طرح طبقهبندی اقلام موجودی برای پیادهسازی استراتژیهای مدیریت است. مدل طبقهبندی ABC را میتوان در دو دسته کلی از هم تفکیک نمود. |
About.com | About.com | About.com یک راهنما براساس اطلاعات پورتال است. |
above the fold | نمایش برجسته | آن بخش از صفحه وب که بدون اسکرول قابل نمایش است. طراحان وب معمولا توصیه میکنند که اطلاعات مهم در آنجا نمایش داده شود. |
above-the-line cost | هزینههای بالاسری | هرگونه هزینهی درگیر در فرآیند تبلیغات که به طور خاص در بودجه ذکر میشود. |
absolute advantage | مزیت مطلق | برتری یک کشور در تولید مقدار بیشتر یک محصول نسبت به سایر رقبا. |
Absolute URL’s Link | url مطلق | استفاده از آدرس کامل مسیر مثل http://www.domain.com/page1. htm. |
accelerated development | توسعه سریع | فرآیند تسریع بخشیدن به توسعه محصول جدید. |
accelerated development stage | مراحل توسعه سریع | به واژه ی retail life cycle مراجعه کنید. |
accelerated purchase | خرید سریع | یکی از اهداف ارتقا فروش بدستآوردن سریع مصرفکنندگان است. |
acceptable price range | محدوده مناسب قیمت | شامل محدوده مناسب قیمتهایی است که خریداران مایل به پرداخت آن برای یک کالا هستند. |
acceptance operator | مقبولیت اپراتور | به واژه ی linear learning model مراجعه کنید. |
accessories | لوازم تزئینی | موارد مرتبط با پوشاک که در فروشگاهها ارائه میشود از جمله دستکش، کیفهای دستی، جواهرات، دستمالگردن و غیره. |
accessory equipment | تجهیزات و لوازم جانبی | تجهیزات قابل حمل کارخانهها و ابزارهایی که در فرآیند تولید استفاده میشود و آنها معمولا ارزانقیمت، کمعمر و نسبتا استاندارد هستند به عنوان مثال کامیون بالابر، ماشین تحریر و غیره. |
accidental sample | نمونه تصادفی | به واژه ی convenience sample مراجعه کنید. |
accommodation desk | سرویسهای اقامتی | ارائه خدمات به مشتری در یک فروشگاه بزرگ- چیزهایی از قبیل اجاره پارکینگ، سرویسهای اقامتی، کارت هدیه و غیره. |
account | حساب | یک مشتری، معمولا یک نهاد و یا سازمانی که محصولات یا خدمات شرکت را میخرد. |
account classification | طبقهبندی حساب | طبقهبندی مشتریان به گروههای مختلف براساس معیارهایی مثل فروش بالقوه برای توسعه فروش. |
account executive | متصدی رسیدگی به حساب مشتریان | کسی که مسئول تماس با مشتریان یک سازمان خاص است و مسئول رابطهی کلی با شرکت خود و چند حساب عمده است. |
account group | گروه حساب | اعضای بخشهای مختلف آژانس تبلیغات کاربردی (مانند مدیر حساب، برنامهریز رسانهها، تحقیقات وغیره) |
account opener | باز کردن حساب | باز کردن یک حساب کاربری جدید در موسسات و فروشگاههای مالی. |
account representative | نماینده حساب کاربری | به واژه ی account executive مراجعه کنید. |
account specialist | متخصص حساب کاربری | به واژه ی sales organization specialized by account مراجعه کنید. |
acculturation | فرهنگپذیری | 1- به معنی یادگیری رفتار و آداب و رسوم فرهنگهای دیگر توسط فرد میباشد. 2- فرآیند یادگیری، درک و انطباق هنجارها، ارزشها و سبک زندگی از فرهنگهای دیگر توسط گروهی از افراد. |
accumulation | تراکم | یک فرآیند مرتبسازی است که تعدادی منبع مشابه را در یک منبع همگن عرضه میکند، ازدیاد مقدار، برهم افزودن سرمایهها، وجوه، بهرهها ونظایر آن. |
ACM | دستگاه پرداخت خودکار | به واژه ی automatic checkout machine مراجعه کنید. |
acquisition | اکتساب، خرید | خریدهای یک شرکت یا داراییهای آن، معاملهای که از طریق آن یک واحد اقتصادی کنترل واحد اقتصادی دیگر را بهدست میآورد. |
Acquisition Strategy | استراتژی اکتسابی | پیدا کردن دستهای از مشتریان فعال و آماده خرید در بازار، تلاش برای هدایت مشتریان به یک وبسایت، پاسخ به سوالات آنها و به انجام رساندن فروش. |
acquisition value | ارزش اکتسابی | ادراکات خریداران از ارزش نسبی یک محصول یا خدمت به آنها. |
action | عمل | به واژه های AIDA ،attitude ،behavior و hierarchy of effects model مراجعه کنید. |
action program | برنامهی اجرایی | به واژه ی implementation مراجعه کنید. |
activation (1) | فعالسازی | فرآیند اتوماتیکی است که توسط آن دانش و معانی از حافظه بازیابی شده و توسط فرآیندهای شناختی مورد استفاده قرار میگیرد. |
activation (2) | فعالسازی | توسط IEG به عنوان فعالیتهای بازاریابی یک شرکت تعریف شده است. |
active listening | شنیدن فعال | یک روش شنیدن است که برای دریافت فعال اطلاعات و پردازش آنها تلاش میکند. |
activities, interests, and opinions (AIO) | فعالیتها، علایق، عقاید | بررسی یک سری متغیرهای روانشناسی شامل منافع و اعتقادات مصرفکنندگان. |
activity based costing | هزینهیابی بر مبنای فعالیت | یک سیستم حسابداری است برای تخصیص دقیق منابع مستقیم و غیرمستقیم یک سازمان بر مبنای میزان مصرف آنها در فعالیتهای صورتگرفته. |
advertising penetration | نفوذتبلیغاتی | درصدی از بازار هدف است که بخش قابل توجهی از پیام های تبلیغاتی منتقل شده توسط یک کمپین تبلیغ را دارا میباشد. |
advertising specialties | تخصص تبلیغات | تخصص تبلیغات. |
advertising strategy | استراتژی تبلیغاتی | استراتژی تبلیغاتی از استراتژی کلان سازمانی و یا استراتژی بازاریابی نشات میگیرد، وبیانیهای آماده شده توسط تبلیغکننده (اغلب در ارتباط با یک آژانس تبلیغاتی) میباشد. |
advertising substantiation | اثبات تبلیغاتی | قواعد کمیسیون فدرال تجاری (FTC) که شرکت را موظف میکند اگر چالشی در استفادهی شرکت از امنیت، اجرا، اثر، کیفیت یا ادعای رقابتی قیمت وجود داشته باشد شرکت موظف است اسنادی را ارائه دهد. |
advertising theme | تمهای تبلیغاتی | به واژه ی advertising idea مراجعه کنید. |
advertising wearout | عدم اثربخشی تبلیغات | هنگامی که تبلیغات محیطی و محاطی یک برند اثر خود را بر سنجش و تاثیرپذیری مخاطب از دست بدهد. |
advertising, regulation of | مقررات و تبلیغات | تحت قواعد کمیسیون فدرال تجاری (ftc) اعمال و اقدامات ناعادلانه و یا فریبنده (که ممکن است شامل تبلیغات باشد) ممنوع است. |
Advisor | راهنما | مدل توصیفی توضیح سطوح هزینههای ارتباطات بازاریابی برای محصولات صنعتی میباشد، 2متغیر مهم در این مدل اندازه بازار محصول و تعداد مشتریان بالقوه میباشد. |
advisory authority | مرجع مشاوره | به واژه ی staff authority مراجعه کنید. |
advocacy advertising | تبلیغات حمایتی | تبلیغاتی است که در برابر موضوعی موضع گرفته و یا از دیدگاه خاصی طرفداری میکند. |
affect | اثر | احساسات یک شخص نسبت به یک شی مانند یک نام تجاری، تبلیغات، فروشنده، و غیره، در تلاش برای درک و پیش بینی رفتار مصرف کننده است. |
affective conflict | درگیریهای عاطفی | حالت جنگ زمانی که یکی از اعضای کانال احساس استرس، خستگی، تنش، و یا خصومت با یک عضو دیگر دارد. |
affiliate | وابسته | به واژه ی affiliate marketing مراجعه کنید. |
affiliate fraud | تقلب | تاکتیک نادرست در بازاریابی وابسته که برای تولید درآمد نامشروع استفاده می شود. به عنوان مثال،برنامه های تبلیغاتی پرداخت به ازای هر کلیک. |
affiliate marketing | بازاریابی وابسته | نوعی از بازاریابیست که محصولات و خدمات دیگران را در قبال دریافت کمیسیون برای فروش یا ارئه خدمات در سایت، وبلاگ یا از طریق لینک های که در اختیار کاربران قرار داده می شود بصورت آنلاین به کاربران دیگر معرفی میکند. |
affiliate merchant | تجارت وابسته | تبلیغات در روابط بازاریابی وابسته. |
affiliate network | شبکههای وابسته | تعدادی از کسب و کارهائی که به ارائه خدمات پشتیبانی برنامه های بازاریابی وابسته میپردازند. این خدمات می تواند شامل کمیسیون های ردیابی و فعالیت، بازاریابی و پشتیبانی فروش، و یا سایر خدمات باشد. |
affiliated buying | خریدهای مشارکتی | به واژه ی cooperative buying مراجعه کنید. |
affiliated store | فروشگاه وابسته | یک فروشگاه که توسط فروشگاه دیگر کنترل میشود اما تحت یک نام جداگانه اداره می شود. |
affinities | نزدیکی | قرارگرفتن خردهفروشیهای مشابه و مکمل در مجاورت هم برای تسهیل در خرید، برای مثال در یک شهرستان فروشگاههای مبلمان در کنار هم قرار گیرند. |
after sales support | خدمات پس از فروش | خدمات ارائه شده توسط شرکت سازنده محصولات پس از فروش آنها برای ترویج حسن نیت، اطمینان از رضایت مشتری، و توسعه وفاداری مشتری می باشد. |
after-market | بازاربعدازخرید | فروش آتی، پتانسیل تولید شده توسط صاحبان تجهیزات برای تعمیر و تعویض قطعات. |
agency cost | هزینههای سازمان | کاهش ارزش دلار در رفاه اجتماعی به دلیل ماهیت ذاتی روابط آژانس با مدیریت. |
agency of record (AOR) | AOR | یک آژانس تبلیغاتی که مسئولیت خرید رسانههای خاصی را به مشتری اختصاص داده است. |
agency theory | تئوری عاملیت | نظریهای است که به دنبال توضیح فعالیت های شرکت های بزرگ ناشی از درگیری های بین سهامداران و عوامل (مدیران) یک شرکت است. این دیدگاه در جستجوی راهکارهایی بود که اهداف مدیران و سازمان را در یک جهت هدایت کند و مدیر را از حالت کارگزار و عامل سازمان به خادم سازمان مبدل سازد. |
agent | عامل | یک فرد که به عنوان نماینده یک شرکت یا یک فرد عمل می کند. 2. (تعریف خرده فروشی) یک واحد کسب و کار که به مذاکره خرید، فروش، و یا هر دو میپردازد. |
agents and brokers | عوامل و کارگزاران | واسطههایی که به صورت فعال برای خرید یا فروش محصولات برای مشتریانشان مذاکره میکنند. |
aggregate data | دادههای تجمعی | دادههایی که به یک واحد کوچک گرد میشوند برای نشان دادن خلاصهای از دادهها. |
aggregation | تجمع | مفهوم تقسیم بندی بازار است که در آن اکثر مصرف کنندگان به طور یکسان فرض می شود، تکیه بر توزیع انبوه، تبلیغات انبوه و قیمت کم است. |
aging | سالخوردگی | در خرده فروشی، aging مدت زمانی است که کالا در انبار بوده است به عنوان مثال، تنباکو، مشروبات الکلی، پنیر. |
agreement | قرارداد | به واژه ی negotiation مراجعه کنید. |
agricultural advertising | تبلیغاتکسبوکار | به واژه ی business to-business advertising مراجعه کنید. |
AGVS | سیستمهای هوشمندحملونقل | به واژه ی automated guided vehicle system مراجعه کنید. |
AHP | فرآیند تحلیل سلسله مراتبی | به واژه ی analytic hierarchy process مراجعه کنید. |
AI | هوشمصنوعی | به واژه ی artificial intelligence مراجعه کنید. |
AIDA | فرایندAIDA | مدل AIDA مراحل ابتدائی و پایه ای فروش را تشریح میکند که به صورت پیوسته در طول تاریخ کاربرد داشته اند . چهار حرف AIDA از ابتدای چهار کلمه : توجه . علاقه . اشتیاق و عمل (Attention , Interest , Desire , Act ) گرفته شده است که فرآیند منطقی تصمیم گیری برای خرید می باشد . |
aided recall | فراخوان کمک | به واژه ی recall test مراجعه کنید. |
AIO | AIO | به واژه های activities، interests، opinions مراجعه کنید. |
Airline Deregulation Act (1978) | قانون مقرراتزدایی هواپیمایی 1978 | این قانون به محیط رقابتی دستوری پایان داد و منجر به شکلگیری محیط رقابتی آزاد و وابسته به نیروهای بازار در صنعت هواپیمایی شد. |
aisle table | جدول راهرو | جدولی در راهروی یک فروشگاه بزرگ که ویژگیهای خاص تبلیغاتی را بیان میکند. |
Ajax | ایجکس | مجموعهای از استانداردها و فناوریهای وب است که به کمک آنها میتوان برنامههای مبتنی بر وب تولید کرد که به آسانی با کاربران تعامل داشته باشند. |
Alexa | الکسااینترنت | الکسااینترنت در ماه آوریل سال 1996 کار خود را آغاز کرده است، الکسا یک دیدگاه ناوبری وب است که هوشمند بوده و به طور مداوم با مشارکت کاربرانش رشد کرد. |
Algorithm | الگوریتم | فرآیندی است که در آن موتور جستجو لیستی از نتایج را براساس یک واژه جستجو تولید میکند. موتورهای جستجو به طور منظم الگوریتمهای خود را برای بهبود کیفیت نتایج جستجو تغییر میدهند. |
alliance | اتحاد،پیوستگی | رابطهی درازمدت و داوطلبانه که توسط تعهد بین دو یا چند شرکت به وجود میآید، در این تلاش به طور مشترک به دنبال اهداف خاص هستند. هدف از این پیوستگی همکاری برای ترکیب منابع شرکتهای شرکتکننده به منظور بهبود کیفیت عملکرد هستند. |
alliances | اتحاد | تجمع منابع مکمل دو شرکت در یک آرایش است، معمولا شامل فعالیتهای هماهنگی ابتدایی در روند توسعهی تکنولوژیهای جدید میباشد. |
allocation | تخصیص | یک فرآیند مرتبسازی است، شامل شکستن یک منبع همگن به تعداد زیادی منابع کوچکتر. |
all-you-can-afford budgeting | بودجهبندی هزینه | رویکردی برای بودجهبندی تبلیغاتی. مقدار هزینهای که بعد از همهی هزینهها و سرمایهگذاری لازم برای تبلیغات صرف میشود. |
alpha error | خطای آلفا | به واژه ی Type I error مراجعه کنید. |
alpha factor | فاکتورآلفا | به واژه ی exponential smoothing مراجعه کنید. |
ALT text | متن جایگزین | یک کد Html میباشد که در آن یک متن جایگزین یک عکس میشود. |
Alta Vista | موتورجستجوی آلتاویستا | یک موتورجستجوی محبوب است، برای اولین بار متعلق به شرکت دیجیتال بود اما درحال حاضر به یاهو تعلق دارد. |
alteration cost | هزینه تغییرات | هزینه خالص تغییر کالاها شامل هزینهی نیرویکار، منابع و …. |
alteration department | بخش دگرگونساز | به واژه alteration room مراجعه کنید. |
alteration room | اتاق دگرگونی | یک بخش است، به معنی تغییر کالاها براساس خواستهی مشتریان. |
ambush marketing | بازاریابی کمین | یک روش بازاریابی است که در آن برخی شرکتها، بدون پرداخت هزینه برای یک رویداد بزرگ در حاشیه آن رویداد به یک عملیات تبلیغاتی دست میزنند. |
American National Standards Institute | موسسه استانداردهای ملی آمریکا | به واژه ی ANSI.X12 مراجعه کنید. |
American Technology Preeminance Act (1992) | قانون فناوری Preeminance آمریکا | این قانون بیان میکند که برچسب بستهبندی کالاها باید در هر دو اینچ یا پوند و سیستم متریک بیان شود. |
analog approach | رویکردآنالوگ | یکی از روشهای تجزیه و تحلیل است که به 4 مرحله تقسیم میشود، 1-توصیف منطقه تجاری حال حاضر 2-طرحریزی 3-تعریف مناطق تجاری 4-تطبیق ویژگیهای فروشگاهها در مناطق تجاری با فروشگاههای بالقوه به منظور برآورد فروش بالقوه. |
analysis of selected cases | آنالیز نمونهها | مطالعهی نمونههای انتخابشده از پدیدههای موردعلاقه. |
analysis of variance (ANOVA) | تجزیه و تحلیل واریانس | مجموعهای از مدلهای آماری است که به بررسی میانگین در گروهها و توابع وابسته به آنها میپردازد. |
analytic hierarchy process (AHP) | فرآیند واکاوی سلسله مراتبی | واژه ی AHP مخفف عبارت analytic hierarchy process میباشد، به معنی فرآیند واکاوی سلسله مراتبی است، هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبرو باشد استفاده میگردد. |
ANC | بازار مشترک آندی | بازار مشترک آندی. |
anchor | تکیهگاه | قیمت مرجع یا محصول مرجع در مقایسه مصرفکنندگان. |
anchor store | فروشگاه مرکزی | فروشگاهی است معروف و بزرگ که برای جذب مشتری در مراکز خرید بزرگ افتتاح میشود به این فروشگاهها تسهیلات خاصی داده میشود. |
anchor text | متنلینکدار | Anchor به اصطلاح ساده و عامیانه یعنی لنگرمتن و یا همان متن لینکدار، به متن قابل کلیک و قابل مشاهده اشاره میکند. |
anchoring effect | اثرتکیهگاهی | زمانی که خریداران قیمت محصولات را با قیمتهای مرجع مقایسه میکنند، درنتیجه این مقایسه اثر تکیهگاهی به وجود میآید، یک قیمت مانند یک تکیهگاه عمل میکند. |
ancillary service | خدمات جانبی | خدمات ارائه شده توسط اپراتورهای معین، از جمله شامل طبقهبندی ذخیرهسازی محصول قبل از تحویل، مارک و یا برچسب زدن محصول. |
animated GIF | انیمیشنهای GIF | فرمت تصاویر گرافیکی، این روش به طور معمول برای انتقال اطلاعات اضافی در یک فضای محدود استفاده میشود. |
annual growth | رشدسالانه | درصد رشد سال به سال، رشد سالهای قبل به عنوان پایهای برای بیان درصد تغییر رشد سالانه میباشد. |
ANOVA | آنالیز واریانس | به واژه ی analysis of variance مراجعه کنید. |
ANSI.X12 (American National Standards Institute) | موسسه استانداردهای ملی آمریکا | قالب عمومی مبادلهی الکترونیکی دادهها درشمال آمریکا است، که برای انتقال ارتباطات استفاده میشود. |
anticipation | پیشدستی کردن | تخفیفی که در صورت پرداخت قبل از پایاندوره صورت میگیرد. |
anticompetitive leasing arrangement | لیزینگ ضدرقابتی | اجارهنامهای است که نوع و میزان رقابت را به یک منطقهی تجاری خاص و یا یک مرکز خرید محصور میکند. |
antidumping duties | عوارض ضددامپینگ | در نقض قوانین ضددامپینگ عوارض جریمهای درنظر گرفته شده است، این عوارض به شکل هزینههای ویژهای هستند. |
antidumping laws | قانون ضددامپینگ | قوانین تصویبشده توسط دولت میزبان برای حفاظت تولیدات داخلی از دامپینگ. |
Anti-Merger Act (1950) | قوانین ضدادغام | این قانون اصلاحیهی قانون کلیتون است، که ترکیب و ادغام خرید دارائیها و سهام را منع میکند. |
antitrust laws | قوانین ضدتراست | این قوانین برای تشکیل تراستها و نظارت بر آنها وضع شده است. |
AOG | تحویلکالا | به واژه ی arrival of goods مراجعه کنید. |
AOR | AOR | به واژه agency of record مراجعه کنید. |
Apache | آپاچی | یک مجموعه متنباز است که در سیستمعاملهای گوناگونی مانند ویندوز، لینوکس و … در دسترس است. |
API | رابط کاربردی برنامهنویسی | API به معنای رابط کاربردی برنامهنویسی میباشد که واسطهای است بین یک کتابخانه با برنامههایی که از آن کتابخانه تقاضای سرویس میکنند. |
Applet | اپلت | یک برنامهی نوشته شده در جاوا است که امکان مشاهدهی انیمیشنهای ساده بر روی صفحاتوب را ممکن میسازد. |
application service provider (ASP) | ارائهدهنده خدمات برنامههای کاربردی | این واژه برای توصیف شرکتهایی به کار میرود که به طور مداوم به شبکهای از مشتریان نرمافزار و خدمات ارائه میکنند. |
applied research and development | تحقیقات کاربردی | به واژه ی research و development مراجعه کنید. |
approach, sales | رویکرد، فروش | مرحلهی اولیه در فروش متقابل، هدف از این رویکرد افزایش امنیت میباشد. |
approval sale | فروش به شرط پسند | قراردادی که به خریدار فرصت میدهدتا تصمیم خود را ظرف مدت معینی تغییر دهد. |
approved vendor list | وندورلیست | به لیستی که شامل محصولات موردتائید کارفرما باشد گفته میشود. |
apron | الحاقیه | فرم پیوستشده به فاکتور یا کپی سفارش خرید در فروشگاههای خردهفروشی. |
APT | نظریه قیمتگذاری آربیتراژ | به واژه ی arbitrage pricing theory مراجعه کنید. |
AR | متوسط درآمد | به واژه ی average revenue مراجعه کنید. |
arbitrage | آربیتراژ | به معنای بهرهگرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود است. |
arbitrage pricing theory (APT) | نظریه قیمتگذاری آربیتراژ | مدل قیمتگذاری آربیتراژ یک تئوری برای تبیین رابطه تعادلی ریسک و بازده است که میتواند برای قیمتگذاری داراییها مورد استفاده قرار گیرد، به عنوان یک مدل جایگزین برای مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای ارائه شده است. |
arcade shopping center | پاساژ بازی | یک منطقه خرید محصور شده با تعدادی فروشگاه. |
area of dominant influence | منطقه نفوذ | منطقه جغرافیایی اطراف یک شهر است که ایستگاههای مستقر در آن سهم بیشتری نسبت به ایستگاههای نزدیک دیگر دارند. |
area sampling | نمونهگیری منطقهای | یکی از روشهای نمونهگیری است که در آن ابتدا تعدادی شهر یا منطقه به طور تصادفی انتخاب میشوند و سپس از داخل شهرها یا مناطق منتخب، تعدادی نمونه تصادفی انتخاب میشود. |
ARPA (Advanced Research Project Agency) | موسسه پروژههای تحقیقاتی پیشرفته | سازمانی تاسیس یافته در ایالتمتحده و پیشرو توسعه در اینترنت میباشد. |
arrival of goods (AOG) | تحویلکالا | منظور تحویل کالا است، اگر در مدت زمان مشخص شده پرداخت انجام گیرد از تخفیف برخوردار خواهند شد. |
art | هنر | به واژه artwork مراجعه کنید. |
art director | کارگردانهنری | یک فرد خوشذائقه که در تجسم ایدههای تبلیغاتی مهارت دارد. |
artificial intelligence | هوشمصنوعی | منظور طراحی سیستمهای کامپیوتری هوشمند میباشد که میتوانند واکنش هایی مشابه با رفتارهای هوشمند انسانی از جمله یادگیری، توانایی کسب دانش، شیوهی استدلالی و حل مشکلات را داشته باشند. |
Arts Marketing | بازاریابی هنر | یک استراتژی تبلیغاتی است، به عبارت دیگر ایجاد ارتباط بین شرکت و هنرهای نمایشی (از جمله حمایت مالی از یک سری کنسرت، نمایشگاه، موزه و غیره) |
artwork | آثارهنری | هر نوع تصویر (ازجمله عناصر طراحی، نقاشی و عکاسی) مورداستفاده در تولید آگهیهای چاپی. |
as is | کالای آسیبدیده | کالایی که برای فروش بدون توجه به بازپرداخت ارائه میشود و این محصول ممکن است کهنه، رنگ رفته و آسیبدیده باشد که قابل درک است. |
ASAR | سیستم ذخیرهسازی و بازیابی اتوماتیک | به ستون automated storage and retrieval equipment مراجعه کنید. |
ASCII | کداسکی | کد استاندارد آمریکایی برای تبادل اطلاعات است. |
Ask Jeeves | موتورجستجوی Ask Jeeves | یک فراموتورجستجو است که اجازه میدهد درخواست خود را به صورت یک سوال متنی توضیحی وارد کنید. |
aspirational group | گروه آرمانی | یک گروه مرجع است که مصرفکننده میخواهد به آنها بپیوندد. |
ASPX | ASPX | مخفف Microsoft Active Server Page Framework میباشد. |
assembler | همگذار، اسمبلر | خرید محصولات از مناطق تولیدکننده، همچنین به واژه commission buyer of farm products مراجعه کنید. |
assertiveness | جرات | به ستون social styles matrix مراجعه کنید. |
ASSESSOR | ارزیاب | پیشبینی سهم بازار از یک محصول جدید خریداری شده، مصاحبه با مشتریان بالقوه و درک علایق و اولویتهای آنان. |
assignment | حواله، واگذاری | منظور حواله، به معنی انتقال رسمی اموال میباشد. |
Association of South East Asian Nations | انجمن ملل آسیای جنوب شرقی | این انجمن در سال 1967 برای سرعت بخشیدن به پیشرفت اقتصادی و افزایش ثبات در منطقه جنوب شرقی آسیا در تایلند تاسیس شد. |
assorting | مرتبسازی | فرآیند دستهبندی محصولات برای استفاده در ارتباط با یکدیگر. |
assortment | دستهبندی | یک نوع دستهبندی از کالاها که به مصرفکننده ارائه میگردد، مثلا در مورد پیراهن، قیمت، سبک، رنگ، طرح و مواد آن در نظر گرفته میشود که برای انتخاب در دسترس مصرفکننده است. |
Astroturfing | تشکیلات ساختگی | تشکیلات عمومی ساختگی برای ایجاد همهمه، علاقه به محصول، خدمت و یا ایده. |
ATM | دستگاه خودپرداز | به ستون automated teller machine مراجعه کنید. |
atmosphere | جو | ویژگی های فیزیکی فروشگاه مانند معماری، طرح، صفحه نمایش، رنگ، نور، درجه حرارت، سر و صدا و… |
atmospherics | اطلاعات جو | معماری فروشگاه، چیدمان، نورپردازی، ترکیبرنگ، دما، دسترسی، سروصدا، طبقهبندی، قیمت، رویدادهای خاص و غیره، که به عنوان محرک و جذب توجه مصرفکننده عمل میکنند. |
A-T-R | آگاهی- آزمایش- تکرار | به واژه awareness-trial-repeat مراجعه کنید. |
attention | توجه، دقت | فرآیندی است که طی آن، مشتری اطلاعات محیط را برای تفسیر انتخاب میکند و همچنین نقطهای است که مصرفکننده از محرک خاص در محیط آگاه میشود. |
attitude | نگرش | مجموعهای از عواطف و نیات رفتاری نسبت به یک شی یا ارزیابی کلی فرد از یک مفهوم میباشد. |
attitude models | مدلهای رفتاری | به واژه multiattribute attitude models مراجعه کنید. |
attitude toward objects (A.) | نگرش نسبت به اشیا | ارزیابی کلی مصرفکنندگان ازیک شی مانند محصول یا فروشگاه. |
attitude toward the ad (A.) | نگرش نسبت به تبلیغات | ارزیابی کلی مصرفکنندگان از تبلیغات است. |
attracting nonusers of the product category | جذب مصرفکنندگان جدید برای محصول | به واژه market penetration strategy به معنی استراتژی نفوذ در بازار مراجعه کنید. |
attracting users of competitive brands | جذب مصرف کنندگان برندهای رقیب | به واژه market penetration strategy به معنی استراتژی نفوذ در بازار مراجعه کنید. |
attraction model | مدل جاذبه | به ستون Multiplicative Competitive Interaction model مراجعه کنید. |
attributable costs | هزینههای منتسب | به ستون direct costs مراجعه کنید. |
attribute | ویژگی | به ستون product attributes مراجعه کنید. |
attribution theory | نظریه اسناد | این نظریه بیان میکند که چگونه آدمی تلاش می ورزد تا موجبات بروز رفتارهای مشهود فردی را بر اساس عوامل درونی یا بیرونی برای خود و دیگران بازشناسد. این نظریه عامل مهمی در ادراک رخدادهای اجتماعی و تعیین مسئولیت برای رفتار انسان ها به شمار می آید. |
auction | مزایده | بازاری که در آن محصولات به بالاترین قیمت فروخته میشود. |
auction company | شرکتهای مزایده | شرکتهایی که از روش مزایده برای فروش کالا استفاده میکنند. |
audimeter | اودیومتر | یک دستگاه مانیتورینگ الکترونیکی میباشد. |
audio mention | یادآوری لفظی | یادآوری لفظی از یک اسپانسر در سایت، تلویزیون و یا رادیو. |
Audit Bureau of Circulations (ABC) | سازمان حسابرسی تیراژ | یک سازمان مستقل میباشد، که آمار مربوط به تیراژ نشریات مختلف را اعلام میکند. |
audited sales | حسابرسی فروش | یک روش اداری است که در پایان روز انجام میشود. |
auditing | حسابرسی | بررسی صورتحساب حملونقل برای اطمینان از دقت و صحت صدور صورتحساب. |
Auditor | مامور رسیدگی | شخص ثالثی است که درخواست بنرهای تبلیغاتی یا سیستم گزارش آگهیهای یک وبسایت را تائید میکند. |
augmented product | فرامحصول | جنبههای تکمیلی اضافه شده به محصول فیزیکی از قبیل تصویر، گارانتی و سرویسهای دیگر |
authorization | مجوز | فرآیندی که طی آن کارت اعتباری خریدار تائید شده و فروش انجام میشود. |
authorized dealer | فروشنده مجاز | فروشندهای که دارای حق فروش محصولات یک تولیدکننده است. |
automated guided vehicle system (AGVS) | سیستمهای هوشمند حملونقل | یک سیستم حملونقل مواد است، که به طور خودکار عمل میکند و توسط یک سیستم کنترل لیزری و یا مغناطیسی روت شده و در مقصد قرار میگیرد. |
automated storage and retrieval equipment (ASAR) | سیستم ذخیرهسازی و بازیابی اتوماتیک | یک سیستم حملونقل که مواد را سریعتر، با امنیت بیشتر و کاراتر از روشهای سنتی جابهجا ذخیره و بازیابی میکند. |
automated teller machine (ATM) | دستگاه خودپرداز | یک دستگاه الکترونیکی است که به مشتریان این امکان را میدهد، با استفاده از کارتهای ویژه به حساب بانکی خود دسترسی داشته باشند. |
automatic checkout machine (ACM) | دستگاه پرداخت خودکار | یک سیستم که به موجب آن مشتریان این فرصت را دارند که با ورود کارت از فروشگاه خرید کنند. |
Automatic Optimization | بهینهسازی خودکار | در این حالت موتورهای جستجو تبلیغات را با هدف کسب تبلیغات بیشتر نمایش میدهد. |
automatic reorder | سفارش مجدد اتوماتیک | سفارش مجدد کالا جزء اصلی و از پیشتعیینشده میباشد. این سفارش میتواند به صورت دستی توسط کارمندان یا به طور اتوماتیک توسط کامپیوتر انجام شود. |
automatic reordering system | سیستم سفارش مجدد اتوماتیک | به یکی از روشهای کنترل موجودی انبار اطلاق میشود استفاده از این روش موجب میشود که همواره میزان معینی کالا در انبار موجود باشد. |
automatic selling | فروش اتوماتیک | خردهفروشی کالا و خدمات از طریق دستگاهها. |
Automobile Information Disclosures Act (1958) | قانون افشای اطلاعات خودرو | این عمل مستلزم نمایش اطلاعات زیادی در مورد اتومبیل میباشد. |
autonomic decision making | تصمیمگیری خودکار | یک الگوی تصمیمگیری در خانواده است که هر یک به صورت جداگانه تصمیم میگیرند. |
Avatar | آواتار | آواتار به تصاویری گفته میشود که کاربران در اینترنت و به خصوص در مسنجر به عنوان نماد کاربری خود استفاده میکنند. |
average cost per unit | هزینه متوسط هر واحد | هزینه کل، به عنوان مثال مجموع هزینههای ثابت و متغیر تقسیم بر تعداد واحد. |
average fixed cost | هزینه ثابت متوسط | از تقسیم هزینه ثابت کل بر مقدار تولیدات هزینه ثابت متوسط حاصل میشود. |
average frequency | میانگین فرکانس | به ستون فرکانس مراجعه کنید. |
Average Page Depth | متوسط عمق صفحه | میانگین تعداد صفحات یک وبسایت که بازدیدکنندگان در یک بازدید مشاهده میکنند. |
Average Response Value | متوسط ارزش پاسخ | میانگین درآمد حاصل از هر کلیک، محاسبه درآمد کل تقسیم بر تعداد کل کلیکها. |
average revenue | درآمد متوسط | متوسط درآمد حاصل از فروش یک واحد کالا. |
average total cost | هزینه متوسط کل | از تقسیم هزینه کل بر مجموع تولیدات بدست میآید. |
average variable cost | متوسط هزینه متغیر | با تقسیم تمام هزینههای متغیر بر مقدار تولیدات، هزینه متغیر متوسط بدست میآید. |
average-cost pricing | قیمتگذاری متوسط هزینهها | اضافه کردن عادلانه و معقول به میانگین هزینههای یک محصول. |
award | جایزه | به واژه contest مراجعه کنید. |
aware stage | مرحلهی آگاهی | همواره مردم در مراحل متفاوتی از خرید یک محصول و یا خدمات خاص قرار میگیرد، که یکی از این مراحل، مرحلهی آگاهی است. |
awareness | آگاهی | آگاهی عبارت است از هرگونه اطلاعات درباره محصول، نام تجاری و یک یا چند ویژگی مربوط به آن. |
awareness-trial-repeat (A-T-R) | آگاهی، آزمایش و تکرار | ATR شامل سه مرحلهی کلیدی آگاهی، آزمایش و تکرار است، آگاهی عبارتست از هرگونه اطلاعات درباره محصول، نام تجاری و یک یا چند ویژگی مربوط به آن. آزمایش به معنی استفاده از آزمون میباشد و منظور از تکرار این است که آیا آزمایش به اندازه کافی موفق بود که شایستگی یک یا چند تکرار را داشته باشد. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
buying center | مرکزخرید | گروهی از افراد متشکل از تمام اعضای سازمان که به هیچ وجه در مراحل خاص تصمیمگیری درگیر نیستند. |
buying committee | کمیتهخرید | (تعریف صنعتی)گروهی که رسما به عنوان مسئول خرید کالا و خدمات منسوب شده است، (تعریف خردهفروشی) کمیتهای که مسئولیت قضاوت نهایی و تصمیمگیری در مورد افزودن یا حذف محصولات خرید را دارد. |
buying criteria | معیارهای خرید | عوامل در نظرگرفته شده توسط خریداران در ارزیابیهایشان مانند اعتماد، کیفیت محصول، هزینه، ظرفیت، خدمات پس از فروش و… |
buying decisions | تصمیمگیری خرید | خریدهای متفاوت یک خریدار در جریان خرید یک محصول برای برآوردن نیاز، سه تصمیمگیری خرید در نظر گرفته شده است: 1-تصمیمگیری محصول 2-تصمیمگیری برند 3-تصمیمگیری تامینکننده |
buying functional expense | هزینههای کاربردی خرید | به واژه ی functional expense classification مراجعه کنید. |
Buying Funnel | قیفخرید | به نامهای قیفخرید، چرخهخرید، چرخهتصمیمگیری و چرخهفروش خوانده میشود، مدلی است که رفتار خرید مشتری را از مسیر خرید تا هدف نهایی خرید تشریح میکند. |
buying habits | عادات خرید | به واژه ی routinized response behavior مراجعه کنید. |
buying influence | اثرخرید | تولیدکنندگان علاوه بر خدمات اطلاعاتی، به خدمات واسطهها به دلیل اثرگذاری روی رفتار مصرف کنندگان و انتخاب خرید آنها، اهمیت میدهند. طرحهای جبران خدمات، تخفیفهای ویژه، پرداخت براساس چگونه قرار گرفتن محصول در قفسه و محل قرار گرفتن قفسه در فروشگاه، همه و همه راههایی است که تولیدکنندگان به واسطه آن، خدمات را از واسطهها میخرند. |
buying motives | انگیزهخرید | مردم معمولا به خرید کالا و خدمات روی میآورند تا نیازهای خود را ارضا کنند، خریدار نخست با تکیه بر احساسش به سوی کالا جلب میشود و سپس با توسل به عقل و منطق آن خرید را توجیه میکند. |
buying period | دورهی خرید | مجموع مدت سفارش دوباره و مدت زمان تحویل را گویند. |
buying policy index | شاخص سیاست خرید | شاخص نشاندهندهی فعالیتهای کسبوکاری. |
buying power | قدرتخرید | اصطلاحی که به درآمد برای هزینههای اختیاری در میان اقشار جامعه دلالت دارد، و تمایل به خرید کالا یا خدمات را اندازهگیری میکند. (تعریف صنعتی) اشاره به تاثیر نسبی یک فرد یا تابع در تصمیمگیری خرید. |
buying power index (BPI) | شاخص قدرت خرید | شاخص نشاندهندهی درصد خردهفروشیهای ایالت متحده در یک منطقه جغرافیایی خاص بهمنظور پیشبینی برای تقاضای فروشگاههای جدید و ارزیابی عملکرد فروشگاههای موجود. |
buying roles | نقشهای خرید | فعالیتهایی که یک یا چند نفر در فرآیند خرید نقش دارند، این نقشها عبارتند از: پیشقدم کسی که اولین بار دربارهی ایده خرید تاثیر میگذارند، تاثیرگذار کسی است که نظرات و پیشنهادات او نهایتا بر تصمیم خرید تاثیر میگذارد، تصمیمگیرنده کسی که نهایتا درباره خرید یا قسمتی از آن تصمیم میگیرد، خریدار کسی که خرید عملا توسط این شخص انجام میشود، ذینفع یا استفاده کننده کسی که کالا و خدمات را مصرف میکند، gatekeeper کسی که اطلاعات را کنترل می2کند تا روی تصمیم گیرنده تاثیر بگذارد. |
buying signal | سیگنالخرید | علائمی که میزان علاقه یک مشتری برای خرید محصول را نشان میدهد. |
buying style | سبکخرید | روشی که به وسیلهی آن یک مشتری محصول یا خدمات ارائه شده را میخرد. |
buyphases | مراحل خرید | به واژه ی buygrid framework مراجعه کنید. |
Buzz Monitoring Services | سرویس buzz مانیتورینگ | سرویسی که از ایمیل استفاده میکند، بیشترین بازدید تبلیغات و همهمهها ایمیل میشود و نامشرکت، مدیران، محصولات و یا اطلاعات دیگر مبتنی بر کلیدواژه آنها ذکر میشود. |
Buzz Opportunities | فرصتهای بالقوه | موضوعات محبوب رسانهها که مخاطبان خاصی دارند، به افزایش برند یک محصول کمک میکنند.راههای کشف فرصتهای بالقوه شامل بررسی ترافیک ورودی سایت، توسعه کلماتکلیدی و غیره. |
cost-per-rating point (CPR or CPRP) | هزینه به ازای هر امتیاز | روش محاسبه ای تاثیر دو یا چند رسانه جایگزین در رادیو یا تلویزیون میباشد و با تقسیم هزینه ی زمانی یا تبلیغاتی توسط رسانه در طول زمان محاسبه می گردد. |
cost-per-thousand (CPM) | هزینه به ازای هر هزار نفر (CPM) | روش ساده و گسترده برای مقایسه ی تاثیر هزینه ی دو یا چند وسیله ی رسانه ای است. که در آن 1000نفر یا خانوار بعنوان وسیله ی رسانه ای مورد استفاده قرار می گیرند. این هزینه با تقسیم هزینه ی یک آگهی خاص بر نوع مخاطبان و ضرب آن در 1000 بدست می آید. |
cost-plus | هزینه ی افزایش یافته | روش تعیین قیمت فروش کالا یا خدمات که به موجب آن هزینه از زمان توافق افزایش یافته است. |
cost-plus pricing | قیمت گذاری به همراه هزینه گذاری | روش تعیین قیمت یک محصول است که با استفاده از هزینه های مستقیم، غیر مستقیم و هزینه های ثابت مربوط یا نامربوط به تولید و فروش محصول صورت می گیرد.این هزینه ها به هزینه های سرانه برای یک محصول تبدیل شده و سپس یک درصد از پیش تعیین شده بعنوان سود حاشیه ای به این محصولات اضافه میشود. قیمت به دست آمده قیمت سرانه بعلاوه درصد اضافه شده می باشد. |
counterargument | گفتگوهای دوطرفه | به واژه ی cognitive response مراجعه کنید. |
counterpurchase | معاملات دوسویه | معامله ای که در آن هر تحویلی به صورت نقدی پرداخت می شود. در بیشتر معاملات دو سویه (دوطرفه) دو قراردادجداگانه به امضاء می رسد. در یکی از آنها کشور تامین کننده محصولات خود را به صورت نقدی به فروش می رساند (قرارداد فروش اصلی) و در دیگری کشور تامین کننده موافقت میکند تا محصولات غیر مرتبط با بازار را از کشور مقابل خریداری کند (قرداد جداگانه ی دو سویه). به این نوع معاملات معاملات دو سویه و یا موازی نیز گفته می شود. |
countertrade | تجارت جهانی(دادوستد بینابین) | یک اصطلاح گسترده که از تمایز واقعی دادوستد نشات می گیرد چون پول یا اعتبار در معامله در اولویت اول قرار دارد. تجارتهای جهانی تعریف کننده ی تجارت هایی هستند که در آن شرکتها با مشتریان خارجی خود خرید و فروش می کنند تجارتی است که در آن کالاها و خدمات با معاملات پایاپای که در قراردادهای جهانی آورده شده است بفروش می رسند.. به عنوان مثال، یک شرکت موتورهای جت خود را به یک کشور خارجی می فروشد و در مقابل به عنوان شرط فروش به خرید کالاها و خدمات با ارزش و با کیفیت از پیش تعیین شده کشور مقابل مبادرت می نماید. |
countervailing duties | وظایف جبرانی | وظایف وضع شده برای جبران سوبسید در کشور صادرکننده. |
countervailing power | قدرت جبران | 1. (تعریف اقتصادی) قدرت تسازمان های بزرگ با منافع گوناگون و متضاد در بازار .2. (تعریف محیطی) توانایی های افراد، شرکت ها و یا گروهها در تاثیر قدرت خریدهای بزرگ است. |
country of origin effect | تاثیر کشور مبدا | تاثیری است که کشور مبدا در ادراک کیفیت محصول خود بر خریدار دارد. |
coupon | کوپن | گواهی پرینت شده که کاهش قیمت و یا ارزش خاص یک محصول را در حالت کلی برای یک دوره ی زمانی خاص اعلام می دارد. ارزش کوپن توسط فروشنده تنظیم می گردد. |
coupon fraud | کلاه برداری کوپن | بازخرید کوپن که بطورغیرقانونی برای به دست آوردن اعتبار کوپن بدون دست یافتن به قوانین عمومی بازخرید آن طراحی شده است. |
coupon payment | پرداخت کوپن | به واژه ی clearinghouse مراجعه کنید. |
coupon redemption | بازخرید کوپن | استفاده از اعتبار فروشنده در زمان خرید برای پرداخت قیمت پایین تر از معمول. این اصطلاح همچنین برای توصیف پذیرش گواهی فروش توسط خرده فروش و یا واسطه گران دیگر می باشد. |
courtesy days | روز اهدای هدیه | روزی که فروشگاه ها به مشتریان خود برای حراج عمومی امتیاز ویژه ی خرید می دهند. |
coverage | پوشش | درجه ای که رسانه تبلیغاتی خاص به مخاطبان در یک محدوده جغرافیایی خاص یا در یک بازار هدف خاص ارائه می گردد. |
CPI | شاخص قیمت مصرف کننده | به واژه ی consumer price index مراجعه کنید. |
CPM | هزینه به ازای هر 1000 بازدید | به واژه ی cost-per-thousand مراجعه کنید. |
CPO | هزینه به ازای هر سفارش | مخفف کلمه ی هزینه به ازای هر سفارش است. مقدار هزینه ای که برای تبلیغ یک کالا جهت گرفتن سفارش صرف می کنیم. که با تقسیم هزینه های بازاریابی بر تعداد سفارشات محاسبه می گردد. |
CPR | هزینه به ازای هر امتیاز | به واژه ی cost-per-rating point مراجعه کنید. |
CPRP | هزینه به ازای هر امتیاز | به واژه ی cost-per-rating point مراجعه کنید. |
CPS | بررسی کنونی جمعیت | به واژه ی current population survey مراجعه کنید. |
CPSC | کمیسیون ایمنی محصولات مصرفی | به واژه ی Consumer Product Safety Commission مراجعه کنید. |
CR | تهیهی مداوم | به واژه ی continuous replenishment مراجعه کنید. |
Crawler | پیمایشگر | برنامه های خودکار در موتورهای جستجو است هستند که لیست وب سایتها را با پیمایش اتوماتیک وار جمع آوری می کنند. موتور جستجوی پیمایشگر (که عنکبوت و یا رباط نامیده می شود) محتوای متنی و کد صفحات وب را می خواند و همچنین لینک ها را به دیگر صفحات لینک دار هدایت کرده و در موتور جستجو ذخیره می نماید. |
creative boutique | بوتیک خلاقیت | معدود آژانسهای تبلیغاتی که کارشان ایجاد پیام های موثر و خلاق برای مشتریان خود می باشد. |
Creatives | خلاقیت | کلمات منحصر به فرد، طراحی و نمایش تبلیغات. در تبلیغات سایتی خلاقیت به عنوان تبلیغ توصیفات و نمایش آن (لینک قابل کلیک در صفحات وب) اشاره می کند. سبک حروفچینی و در بعضی سایتها تصاویر گرافیکی اضافه شده، آرمها و انیمیشن و یا کلیپهای ویدوئی. |
credit | اعتبار | روش خریدی است که در آن محصول یا سرویس با وعده ی پرداخت پول در زمان بعد خریداری می شود. |
credit bureau | دیوان اعتباری | سازمانی که به جمع آوری.حفظ و فرآهم آوردن اطلاعات اعتباری اعضاء و کاربران خود کمک می کند و گاهی این سازمان به صورت تعاونی در اختیار کاربران قرار می گیرد. و شمل یک فایل به روزی می باشد که کارت (اطلاعات اعتباری)مصرف کننده نامیده می شود که برای اعتبار از آنها خواسته شده تا از تجار محلی که از این دیوان استفاده می کنند بهره بگیرند. |
credit limit | حد اعتباری | حداکثر مقدار اعتباری که ممکن است در حساب فردی مشتری باشد. |
credit union | واحد اعتباری | یک سازمان تعاونی پس انداز که به منظور تشویق صرفه جویی در میان اعضاء و دادن وامهای کم بهره به آنها تشکیل یافته است. |
crisis management | مدیریت بحران | تلاش یک نهاد یا سازمان برای کاهش دادن، به حداقل رساندن و یا کنترل تاثیر یک رویداد فاجعه بار از طریق روش های ارتباطی مختلف. |
criterion related validity | روایی ملاکی | به واژه ی pragmatic validity مراجعه کنید. |
critical success factors | عوامل بحرانی موفقیت | به واژه ی key success مراجعه کنید. |
CRM | مدیریت ارتباط با مشتری | به واژه ی Customer Relationship Management مراجعه کنید. |
cross impact analysis | تجزیه و تحلیل تاثیرات متقابل | یک روش پیشگویی که اغلب در تحقیقات آتی تاثیر متقابل رویدادهای خاص با یکدیگر را مورد بررسی قرار می دهد.طیف گسترده ای از عوامل تاثیر گذار مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد که می توان تاثیر کلی آنها را مشخص نمود و این می تواند در ارزیابی فرصت های بازار و محصول مورد استفاده قرار بگیرد. |
cross ruff | نمونه رایگان | روش ارتقاء فروش که در آن محصول غیر رقابتی به عنوان کوپن توزیعی و یا به عنوان پیشنهادی برای ارتقاء محصولات دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. |
cross selling | فروش بینابین | 1. (تعریف خرده فروشی) فرایند فروش بین مراکز فروش به منظور تسهیل معاملات بزرگتر و رساندن محصولات مربوطه به مشتریان به صورت راحت تر.2. (تعریف ارتقاء فروش) روش ارتقاء فروش به مصرف کننده است که در آن تولید کننده در تلاش است تا محصولات مرتبط با محصولی را که مصرف کننده قبلا استفاده میکرد و یا بازاری در اختیار دارد را به فروش برساند. |
cross tabulation | جدول متقاطع | تعداد مواردی که در چند ین مقوله قرار می گیرند آنگاه که مقوله ها بطور همزمان بر اساس دو یا چند متغییر در نظر گرفته می شوند. |
cross-elasticity of demand | کنش متقابل تقاضا | محاسبه ای که در آن میزان تغییر در قیمت یک محصول بر فروش محصول دیگر تاثیر می گذارد. بطور مثال: یک تغییر جزئی در قیمت محصول منجر به تغییر گسترده در خرید و فروش آن شود. |
cross-functional integration | الحاقیه ی اقتصادی بینا بین | الحاقیه ی اقتصادی بینا بین. |
cross-price elasticity | کنش متقابل قیمت | به واژه ی elasticon مراجعه کنید. |
Cross-Promotions | ارتقا بینابین | بازار دسته جمعی که در آن دو یا بیش از دو اسپانسر (حامی مالی) محصول مورد حمایت را محور اصلی خود قرار می دهند. |
cross-sectional study | مطالعه مقطعی | بررسی که شامل یک نمونه از عناصرمورد انتخاب از جمعیت آزمایشی است که در یک زمان مورد بررسی قرار می گیرد. |
Crowdsourcing | همهپرسی | ایجاد یک سوال یا مسئله به گروهی از مردم و تلاش برای دستیابی به بهترین جواب ممکن. |
CRP | برنامهریزی نیازهای ظرفیتی | به واژه ی capacity requirements planning مراجعه کنید. |
crude birth rate | میزان خام تولد | تعداد تولد زنده در سال در هر هزار نفر جمعیت است. |
CSM | بازاریابی اجتماعی بازدارنده | به واژه ی contraceptive social marketing مراجعه کنید. |
CSS | سی اس اس | مخفف واژه ی Cascading Style Sheet میباشد به معنی الگوهای آبشاری یا روی انداز آبشاری. |
cue | سر نخ | اصطلاحی فنی از تئوری یادگیری روانشناختی برای تحریک و ایجاد یک عمل خاص است. یک آگهی تبلیغاتی میتواند سرنخی برای میل به خرید یک محصول باشد. |
cultural ecology | بومشناسی فرهنگی | مطالعه فرایند هایی که در آن جامعه با تحولات اجتماعی و تغییرات تکاملی سازگاری پیدا می کند. |
cultural environment | محیط فرهنگی | مجموع الگوها و هنجارها از جمله ارزش ها، باورها، و آداب و رسوم مشترک بین مجامع است. |
cultural lag | عقبافتادگی فرهنگی | تفاوت در میزان تغییرات در بخش های مختلف فرهنگی ، مانند میزان پذیرش محصول یا ایده ها توسط بخشهای بازاری در مقایسه با دیگر بخشها. همچنین شامل شکست جامعه در بخشهای تکنولوژیکی ودیگر بخشهای اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی می باشد. |
culture | فرهنگ | 1. (تعریف رفتار مصرف کننده) مجموعه ای از ارزش های آموخته شده، هنجارها و رفتارها که توسط جامعه برای افزایش احتمال بقاء جامعه طراحی شده است. (تعریف رفتار مصرف کننده) رفتار مناسب یا روشهای نهاد ینه شده. واین شامل الگوهای معین و مشخص از رفتار مردم از جمله باورهای ضمنی فرهنگی، هنجارها، ارزش ها و فرض های حاکم بر رفتار است. و شامل خرافات ، اسطوره ها، عادات، آداب و رسوم و الگوهای رفتاری پاداشی یا تنبیهی می باشد. |
cumulative audience | دسترسی دسته جمعی | به واژه ی reach مراجعه کنید. |
cumulative markup | افزایش عمده | افزایش جمعی در شروع هر دوره ی حسابرسی به اضافه ی افزایش مجموع خرید ها در آن دوره. شامل افزایش های اضافی قبل از هرگونه کاهش است. و تفاوت بین هزینه ی کلی و ارزش خرده کالاهاست که به عنوان درصد خرده ی کلی محاسبه میگردد. |
cumulative quantity discount | افزایش قیمت جمعی | درصد متوسط افزایش قیمت در یک دوره زمانی خاص. محاسبه ی آن بر اساس قیمت کلی خرده منهای هزینه کلی تقسیم بر قیمت خرده است. |
cumulative quantity discount | تخفیف عمده | تخفیف در قیمتها برای خریداران که در یک دوره زمانی مشخص از یک سطح مشخص بگذرد. این شکل از تخفیف همچنین به عنوان تخفیف معوق یا تخفیف حمایتی محسوب می شود. |
cumulative reach | نفوذ تجمعی | به واژه ی reach مراجعه کنید. |
curiosity approach | رویکرد کنجکاوانه | رویکرد جستجوگرانه ای است که در آن فروشنده علاقه ی کاووشگرانه ی خود را با توصیفات مهییج اعلام می دارد. |
currency devaluation | کاهش ارزش ارز | به کاهش یک ارز در مقابل ارز دیگر گفته می شود. کاهش وقتی صورت می گیرد که ارزش ارز در بازار خارجی در پاسخ به فشار عرضه و تقاضا تعدیل می یابد و یا زمانیکه دولت تصمیم به تغییر نرخ ارز می نماید. |
currency revaluation | افزایش ارزش ارز | به افزایش ارزش یک ارز در مقابل ارز دیگر گفته می شود. افزایش وقتی صورت می گیرد که ارزش ارز در بازار خارجی در پاسخ به فشار عرضه و تقاضا تعدیل می یابد. |
current account | حساب جاری | به واژه ی balance of payments مراجعه کنید. |
Current Population Reports | گزارش جمعیت فعلی | به واژه ی current population survey مراجعه کنید. |
current population survey (CPS) | بررسی جمعیت فعلی | بررسی ماهیانه در سراسر کشور از یک نمونه علمی انتخاب شده در حدود 71000 واحد مسکونی در 729منطقه ، که حدود 1200 استان و شهرستانها در هر ایالت و ناحیه کلمبیا را تحت پوشش خود در می آورد. دیوان ایالات متحده مجموعه ی نشریاتی را تحت عنوان گزارش جمعیت کنونی ارائه کرده است. |
Custom Feed | تعرفه گمرکی | برای هر مرکز خرید یک تعرفه ی گمرک به وجود می آورد که اجازه ی تسلیم تعرفه را می دهد. هر مرکز خرید مقوله ها و الزامات تعرفه ای متفاوتی برای خود دارد. |
custom union | واحد گمرک | واحدی است که به منظور توافق کشورها برای از بین بردن موانع و تعرفه های تجاری میان کشورهای شرکت کننده ایجاد میشود و تعرفه های واحدی را برای کشورهای غائب اعمال می نماید. واحد گمرک عنصر اصلی در چارچوب اقتصادی است |
customary pricing | قیمتگذاری مرسوم | قیمت گذاری برای یک محصول و تغییر ندادن آن برای یک مدت نسبتا طولانی. تغییر قیمت بر اساس کیفیت و یا کمیت محصول است نه ارزش پولی آن. |
customer | مشتری | خریدار حقیقی یا مجازی محصولات و یا خدمات |
customer defection | بقاء مشتری | یک محاسبه ی کلی از مقدار ارزش مشتری است. مدت زمان مورد انتظار مشتری و یا زمانی که مایل به ایجاد رابطه در یک مجموعه می باشد را محاسبه می نماید |
customer functions | عملکردهای مشتری | به واژه ی business definition and product-market definition مراجعه کنید. |
customer inquiry response systems | روابط مشتری | به واژه ی consumer relations مراجعه کنید. |
Customer lıfetıme value | ارزش طول عمر مشتری | ترکیبی از ارزش واقعی و ارزش بالقوه است. |
customer loyalty | جلب اعتماد مشتری | به واژه ی after sales support مراجعه کنید. |
Customer Loyalty | جلب اعتماد مشتری | وقتی بازار به موقعیت اشباع تولید می رسد توازن تولید با برند مشتری بهم خورده و در نتیجه اعتماد از بین میرود. برای رهایی از این موقعیت شرکتها مجبور به ایجاد یک رابطه ی اعتماد سازی با مشتریان خود هستند. |
customer orientation | مشتری مداری | روش فروشی است که در آن نیازها و منافع مشتری حائزاهمیت است. |
customer portfolio asset management | مدیریت گروه بندی مشتریان | با گروه بندی مشتریان بر اساس نیازهایشان میتوان آنها را به سمت اعتماد و سوددهی سوق داد. و این می تواند به عنوان ابزاری کارساز برای مدیریت اقتصاد مشتریان باشد. |
customer relationship management | مدیریت ارتباط با مشتری | نظم و انضباط در بازاریابی اساس داده ها و فن آوری کامپیوتر را با خدمت رسانی به مشتری و ارتباطات بازاری ترکیب مینماید. مدیریت ارتباط با مشتری به دنبال ایجاد یک رابطه ی یک به یک معنی دار با تمامی داده های مشتریان ( مشخصات فردی. صنعتی. تاریخ خرید و …) است که برای هر ارتباطی الزامی است. . در ساده ترین سطح، این ارتباط شامل شخصی سازی ایمیل و یا ارتباطات دیگر با عناوین مشتریان میباشد. و در سطح پیچیده تر (مدیریت ارتباط با مشتری) یک شرکت را قادر می سازد تا رابطه ی سازگار و شخصی تری با مشتریانی داشته باشد که بازدید کننده یک وب سایت و یا آگهی و یا دیگر خدمات ارتباطی می باشند. |
customer satisfaction | رضایت مشتری | رضایت مشتری، میزان محصولات و خدمات عرضه شده توسط شرکت در راستای انتظارات مشتری میباشد. همچنین تعدادی از مشتریان، و یا درصدی از کل مشتریان، که با قاطعیت رضایت خود را از خدمات و یا گسترش آن اعلام داشته اند. |
customer segments | بخش مشتریان | به واژه ی business definition and product-market definition مراجعه کنید. |
customer service (physical distribution definition) | خدمت رسانی به مشتری (تعریف محیط فیزیکی) | فلسفه مشتری گرایی که هماهنگ کننده و مدیریت کننده همهی عناصری است که مشتری درخصوص خدمات هزینهای با آن مواجه خواهد شد. |
customer service (product development definition) | خدمات رسانی به مشتریان (تعریف توسعه محصول) | فعالیت های مشخص، اما غیرملموس، که توسط فروشنده در رابطه با محصول ارائه شده، مانند تحویل و تعمیم انجام میگیرد. این فعالیت ها به طور جداگانه قیمت گذاری نمیشود و تنها با محصولی که به فروش می رسد محاسبه میگردد. این فعالیت ها نباید با (خدمات) نامشهود که در آن فعالیت هدف اصلی فروش است اشتباه گرفته شود. فروش خدمات ممکن است با ارائه خدمت به مشتری همراه باشد. بهعنوان یک مثال زنده میتوان از رفتار مودبانهای که کارمند بانک در هنگام ورود به لابی از مشتری خود درخصوص استفاده از هرگونه خدمات بانکی مانند نقد کردن چک و یا وام دریافت میکند نام برد. |
customer service | خدمات رسانی به مشتری | خدمات به مشتری مجموعهای از فعالیتهاست که برای ارتقای رضایت مشتری طراحی شدهاند. فعالیت های مشخص، اما غیرملموس، که توسط فروشنده ارائه میشود. |
customer spotting | تشخیص مشتری | به واژه ی analog approach مراجعه کنید. |
customer switching costs | هزینههای سوئیچینگ مشتری | هزینههایی که خریداران را به یک تهیهکننده گره میزنند. |
customer traffic | ترافیک مشتری | به واژه ی traffic (customer) مراجعه کنید. |
customer-driven innovation | نوآوری مشتریمحور | برای افزایش وفاداری مشتریان است، که در نهایت افزایش سطح عملکرد کسبوکار را به دنبال دارد. حول محور جذب و نگهداری مشتری میباشد. |
customization | سفارشیسازی | مناسبسازی محصول از نیازهای خاص و منحصربهفرد مشتری میباشد، هر خریدار بالقوه یک بخش منحصربهفرد از آن است. |
customized portfolio models | مدل نمونهکارهای سفارشی | به واژه ی product and business portfolio models مراجعه کنید. |
customized sales presentation | ارائه فروش سفارشی | ارائهی فروش توسعهیافته از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و بررسی نیازهای خاص. |
Customs Cooperation Council | شورای همکاری گمرکی | به واژه ی Brussels Nomenclature مراجعه کنید. |
cutthroat competition | رقابت سخت | کاهش موقت قیمتها، اغلب به سطوح غیرمعقول به منظور از بین بردن رقبا تا قادر به کنترل قیمت محصولات و خدمات شویم. |
CWO | سفارشنقدی | به واژه ی cash with order مراجعه کنید. |
Cyberspace | فضایسایبری | این واژه را نخستین بار ویلیام گیبسون در سال 1984 به کار برده است، در حال حاضر برای توصیف اطلاعات در دسترس از طریق شبکههای کامپیوتری استفاده میشود. |
cycles, business | چرخه، کسبوکار | به واژه ی business cycle مراجعه کنید. |
cycles, economic | چرخه، اقتصاد | به واژه ی business cycle مراجعه کنید. |
cyclical business | کسبوکار دورهای | کسب و کاری که در آن فروش و سود تا حد زیادی توسط نوسانات شرایط کسب و کار و یا چرخه کسب و کار تعیین می شود. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
dual distribution | توزیع دوگانه | فرآیند توزیع همزمان کالاها یا خدمات از طریق دو یا چند کانال توزیع. |
dual sourcing | منابع دوگانه | به واژه ی sourcing مراجعه کنید. |
dummy | ساختگی، مصنوعی | طرح اولیه برای یک آگهی، بروشور، پوستر، و یا دیگر مواد تبلیغاتی چاپ شده. |
dumping | دامپینگ | دامپینگ اساساً عبارت است از فروش یک کالا در یک بازار خارجی با قیمتی کمتر از هزینۀ نهائی تولید آن کالا در کشور عرضهکننده ، بهمنظور کسب مزیت در رقابت با دیگر عرضهکنندگان همان کالا. در مبادلات بینالمللی به فروش کالا با قیمتی پائینتر از قیمت بازار داخلی نیز معمولاً دامپینگ میگویند. |
duopoly | انحصار دوگانه فروش | بیان کننده وضعیت بازار است که در آن تنها دو فروشندهٔ انحصاری به بازار چیرگی دارند. |
duplication | تکرار | به واژه ی audience duplication مراجعه کنید. |
durable good | کالای بادوام | کالایی که به صورت طولانیمدت استفاده میشود. |
dwell time | زمان هرز | مقدار زمانی از وقت مشتریان که صرف انتظار در صف میشود. |
dwelling unit | خانه | یک خانه، آپارتمان، خانهی شهری یا واحدهای دیگر که در آن یک شخص، خانواده و یا مجموعهای منسجم از افراد غریبه قرار دارند. معمولا بسیاری از کالاها را به صورت مشترک خریداری میکنند. |
dyadic relationship | رابطه زوجی | ارتباط بین دو تعامل موثر بر رفتارهای سازمانی، بیشترین روابط خریدار و فروشنده در بازارهای سازمانی زوجی هستند. |
Dynamic Landing Pages | صفحاتفرودپویا | عبارت است از کشاندن نگاه کاربر به محصول یا سرویسی که برای فروش عرضه شده است. |
dynamic programming | برنامهنویسی پویا | به واژه mathematical programming and product line optimization مراجعه کنید. |
Dynamic Text (Insertion) | متنپویا(درج) | یک تکست میباشد، یک کلیدواژه برای بازگرداندن یک جستجوگر میباشد با استفاده از قرار دادن متن موردنظر در جایی از عنوان یا آگهی. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
expropriation | مصادره، سلبمالکیت | دستیابی دولت به اموال خصوصی بدون پرداخت غرامت به موقع و کامل به صاحبان آنها. |
extension pricing policy | سیاستهای قیمتگذاری اضافی | یک سیاست قیمتگذاری میباشد که مستلزم آن است که قیمت یک محصول در سراسر دنیا یکسان باشد. |
extensive problem solving | حل مسئله اضافی | یک انتخاب شامل تلاشهای شناختی و رفتاری اساسی است، در این انتخاب در مقایسه با رفتار و واکنش عادی همیشگی از فکر و فعالیتهای شناختی بیشتری استفاده میشود. |
external action program | برنامههای خارجی | به واژه ی public affairs مراجعه کنید. |
external data | دادههای خارجی | دادههایی که از منابع خارج از سازمان نشات میگیرند. |
external factors | عوامل خارجی | به واژه ی situation analysis مراجعه کنید. |
external stimulus | محرکهای خارجی | یک نشانه، محرک یا محصولی که فرد را به صورت خارجی تحریک میکند مانندتبلیغات، اما محرکهای داخلی درونی هستند مثل احساس ترس، نشاط، سرور و … |
external threats | تهدیدات خارجی | به واژه ی risk analysis مراجعه کنید. |
external validity | اعتباربیرونی | یک معیار است که توسط آزمایشهایی مورد ارزیابی قرار میگیرد. |
externality | اثرات بیرونی | به واژه ی social impact of marketing مراجعه کنید. |
extinction | خاموشی | فرآیندی که به وسیلهی آن یک رفتار یا واکنش آموختهشده خاموش یا فراموش میگردد، اصطلاح روانشناختی برای فراموشی میباشد. |
extra dating | تعویق زمان | نوعی از به تعویق انداختن زمان میباشد، خریدار تعداد روز مشخصی قبل از تاریخگذاری مجاز به استفاده از محصول است. |
extrinsic reward | پاداش بیرونی | دو نوع پاداش اساسی وجود دارد: پاداش بیرونی و پاداش ذاتی. پاداشهای بیرونی پیامدهای ارزشمندی هستند که از یک شخص به شخص دیگر داده میشود، مثل پول، ارتقا، مرخصی و غیره، اما پاداش ذاتی درون خود فرد ایجاد میشود مثل احساس شایستگی، توسعه شخصی و … |
Eye Tracking Studies | ردیابی حرکات چشم | تحقیقات انجامشده توسط گوگل، Marketing Sherpa، و موسسه Poynter نشان میدهد که با استفاده از تکنولوژی Eyetools می توان تشخیص داد که تمرکز بینندگان روی چه بخشی از صفحات وب است. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
F.A.S. | تحویل در کنار کشتی | به واژه ی free alongside ship مراجعه کنید. |
F.O.B. | تحویل کالا بر روی عرشه | به واژه ی free-on-board مراجعه کنید. |
F.O.B. destination | فوب مقصد | یک فرآیند خاص از حملو نقل کالاست. تا زمانی که کالا به مقصد برسد فروشنده تمام خطرات از دست دادن آسیب و … را بر عهده میگیرند. |
F.O.B. origin pricing | قیمتگذاری فوب مبدا | یک فرآیند خاص از حملو نقل کالاست. این مورد بر عهده خریدار است و او میتواند حالتهای حملو نقل کالا و حامل را انتخاب کند و تمامی هزینههای حمل و نقل را پرداخت کند. |
face validity | اعتبار صوری | اعتبار صوری نوعی اعتبار نیست، بلکه تنها یک ویژگی آزمون است. هم چنین به واژه ی content validity مراجعه کنید. |
face value | ارزش اسمی | شماره و یا حرفی که بر روی سکه و یا اسکناس چاپ میشود و به گونهای قیمت مورد قبول دو طرف در معامله میباشد. |
facilitating agent | عامل تسهیل | کسبو کاری که به عملکرد توزیع فعالیتهای خریدار و فروشنده کمکمیکند.(به عنوان مثال بانک و شرکت حملونقل و …) |
fact sheet | برگه اطلاعات | به واژه ی backgrounder sheet مراجعه کنید. |
factor | عامل | یک نهاد مالی درگیر در حسابهای دریافتی و اعطای وام است. |
factor analysis | تحلیل عاملی | از تکنیکهای آماری برای سادهسازی دادههای پیچیده با توصیف آنها بر حسب تعداد کمتری از متغیرها میباشد. |
factoral design | طرح عاملی | یک نوع طرح آزمایشی است که در آن دو یا چند متغیر عمداً دستکاری میشود تا امکان مطالعه تعامل بین آنها و نیز اثر عمده هر متغیر فراهم شود. |
factoring | فاکتورینگ | یکی از روشهای تامین مالی در تجارت است که به موجب آن تولید کنندگان، عمده فروشان و خرده فروشان حسابهای دریافتی را به موسسات مالی میفروشند. |
factors of production | عوامل تولید | منابع مولد اقتصاد، معمولا به صورت زمین، نیروی کار و سرمایهها طبقهبندی میشوند. |
Fair Credit Reporting Act (1970) | قانون گزارش منصفانه اعتبار | این عمل برای اطمینان از دقت و صحت گزارش های اعتباری و به مصرف کنندگان طراحی شده است. |
Fair Debt Collection Practices Act (1978) | قانون وصول عادلانهی مطالبات | ارتقاء وصول عادلانه بدهی ها و فراهم کردن راه حلی برای مشتریان در جهت مذاکره با افراد به کار گماشته شده در جمع آوری مطالبات می باشد. |
Fair Packaging and Labeling Act (1966) | قانون بستهبندی و برچسبگذاری صحیح | این قانون مستلزم برچسبگذاری صحیح روی کالاهای مصرفکننده و بستهبندی صحیح آنها است. |
fair trade laws | قوانین تجارت منصفانه | قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت است. قانون شاخص قیمت مصرفکننده سال 1975 از جمله کارهای غیرقانونی است. |
faith | اعتقاد، باور | به واژه ی belief مراجعه کنید. |
FAK | نرخ حمل کلی | به واژه ی freight-all-kinds rate مراجعه کنید. |
family | خانواده | یک گروه تشکیل شده از دو نفر براساس ازدواج، روابط خانوادگی، فرزند خواندگی میباشد. |
family brand | برند خانواده | برندی که بر روی دو یا چند محصول فردی استفاده میشود و هر یک از اعضا هم برندهای منحصربه فردی دارند. |
family decision making | تصمیمگیری خانواده | فرآیندها، تعاملات و نقش اعضای خانواده در تصمیمگیری گروهی. |
family life cycle | چرخه زندگی خانواده | یک مفهوم جامعهشناختی است که تغییرات خانواده را در طول زمان بیان میکند. بر اثرات ازدواج، طلاق، تولد، مرگ و میر در خانوادهها و تغییرات در درآمد در مراحل مختلف قرار میگیرد. |
family roles | نقش خانواده | به واژه ی roles مراجعه کنید. |
FAQ (Frequently Asked Questions) | پرسش و پاسخهای محبوب | این واژه مخفف Frequently Asked Questions میباشد به معنی پرسش و پاسخهای متداول است. |
fashion | مد | سبک مورد قبول و محبوب. |
fashion coordination | هماهنگی مد | تابع تجزیه و تحلیل روند مد. |
fashion cycle | چرخه مد | فرآیندی که طی آن یک طرح، رنگ، فعالیت و غیره مورد محبوبیت قرار میگیرد و این چرخه سه مرحله دارد 1-مرحله تمایز، 2-مرحله تقلید، 3-مرحله اقتصادی. |
fashion product | محصولات تابع مد | یک شاخه از خرید محصول که حاوی مواردی است که توسط مصرفکنندگان در نظر گرفته میشود. |
fast food outlet | فست فود | نهاد فروش مواد غذایی که منوی بسیار محدودی دارد و مواد غذایی به سرعت در آن آماده میشود. |
favorite | برگزیده | به واژه ی bookmark مراجعه کنید. |
FCB grid | شبکهی FCB | به واژه ی Foote Cone & Belding grid مراجعه کنید. |
FCPA | قانون اعمال مفاسد خارجی | به واژه ی Federal Communications Commission مراجعه کنید. |
FDA | سازمان غذا و دارو | به واژه ی Food and Drug Administration مراجعه کنید. |
fear appeals | توسل به ترس | تلاش برای متقاعد کردن افراد با استفاده از محتوای ترسبرانگیز و فرد در آن تلاش میکند که حمایت از نظر خود را با ایجاد ترس و غرضورزی به سمت رقیب ایجاد کند. |
feature | ویژگی | استفاده از تبلیغات، نمایش، و یا فعالیت های دیگر، عموما توسط یک خرده فروش. جلب توجه خاص به یک محصول، به طور کلی برای یک دوره محدود از زمان. |
feature, product | ویژگی، محصول | واقعیات یا مشخصات فنی یک محصول است. |
Federal Cigarette and Labeling and Advertising Act | قانون فدرال سیگار و تبلیغات آن | قانونی که طبق آن باید یک برچسب هشدار دهنده روی بستهی سیگار وجود داشته باشد و در سال 1986 این محدودیت به توتون و تنباکو نیز اضافه شد. |
Federal Communications Commission (FCC) | کمیسیون ارتباطات فدرال | آژانسهای نظارت فدرال که مسئول نظارت بر پخش برنامههای رادیو وتلویزیون هستند. |
Federal Energy Regulatory Commission (1971) | کمیسیون فدرال رگلاتوری انرژی | این کمیسیون به جای کمیسیون فدرال قدرت در سال 1920 تاسیس شد و مسئول صدور مجوز برای توسعه آب و برق و منع اپراتورها و یا محدود کردن تجارت در انرژی الکتریکی است. |
Federal Environmental Pesticide Control Act (1976) | قانون فدرال کنترل آفتکشهای محیط زیست | این قانون نیازمند ثبت یک آفتکش قبل از توزیع، فروش و یا ارائه برای فروش است. مسئولیت کنترل آفتکشها با سازمان حفاظت از محیط زیست است. |
Federal Food, Drug and Cosmetics Act (1938) | قانون فدرال غذا، دارو و لوازم آرایشی | اجرای قوانین محافظ سلامت عمومی باهدف نظارت بر کیفیت و سلامت دارو و غذا. |
Federal Hazardous Substance Act (1960) | قانون فدرال مواد خطرناک | طبق این قانون مواد شیمیایی خانگی باید برچسب هشدار داشته باشند. |
Federal Maritime Commission | کمیسیون فدرال دریایی | این کمیسیون تجارت داخلی و خارجی دریایی و نرخ حمل و نقل بین المللی را تنظیم میکند. |
Federal Power Commission | سازمان فدرال قدرت | به واژه ی Federal Energy Regulatory Commission مراجعه کنید. |
federal regulatory agencies | سازمان نظارت فدرال | سازمان های اداری که ایجاد و اجرای بخش عمده ای از قوانین که محیط حقوقی کسب و کار را تشکیل می دهند را بر عهده دارند. |
Federal Trade Commission (FTC) | کمیسیون تجارت فدرال | FTC مسئول اجرای قانون کمیسیون تجارت فدرال است که “روش های ناعادلانه تجارتی”و”اعمال و یا شیوه های ناعادلانه و یا فریبنده” را منع میکند. |
Federal Trade Commission Act | قانون کمیسیون تجارت فدرال 1914 | قانونی که برای منع روشهای ناعادلانه تجارتی است و برای به اجرا درآوردن آن FTC ایجاد شده است. |
fee method of compensation | هزینه های جبران خسارت | روش جبران خسارت که به موجب آن آژانس های تبلیغاتی برای مشتریان خودبر اساس هزینه های مذاکره پرداخت میکنند. |
Feeds | فید | فید سندی است که به کاربران اجازه میدهد محتویاتی که مرتباً بهروز میشوند را بهراحتی پیگیری نمایند. |
feel-felt-found method | روش feel-felt-found | این سه اصل به معنی ( احساس می کنی ، احساس کردم ، دریافتم) است و یکی از ارکان اصلی پاسخ به ایرادات محصول میباشد. |
feeling | احساس | احساس. |
fertility rate | نرخ باروری | نسبت تعداد کودکان به دنیا آمده در طول یک سال به تعداد کل زنان 15 تا 49 سال. |
FFA | همگانی | لینک لیست همگانی، که در آن هیچ شرطی برای اضافه کردن یک لینک وجود ندارد. |
field edit | ویرایش میدانی | ویرایش اولیه، معمولا توسط یک سرپرست انجام میشود. برای تشخیص اشتباهات و حذفیات در مجموعه دادهها طراحی شده است. |
field experiment | تجربیات میدانی | یک مطالعهی تحقیقاتی در یک وضعیت واقعی که در آن یک یا چند متغیر وابسته به وسیلهی آزمونگر در شرایط کنترل شده دستکاری میشوند. |
field observations | مشاهدات میدانی | به واژه ی behavioral analysis مراجعه کنید. |
field sales manager | مدیرفروش میدانی | عنوانی که به مدیرفروش منطقه، شاخه یا شرکتی با نیروهای فروش بزرگ اختصاص میشود. |
field salesperson | فروشنده میدانی | فروشندهای که مسئول تماس و فروش کالا و خدمات به مشتریان در محل کسب و کار یا محل اقامت آنهاست. |
field warehousing | انبار کردن اجناس در محل | دستگاه تامین منابع مالی، رسید انبار متعهد امنیت برای یک وام در نظر گرفته میشود. |
FIFO | فایفو | به واژه ی first in first out مراجعه کنید. |
fighting brand | برند مبارز | خط توسعه یک برنداصلی که توسط یک تولید کننده به طور مستقیم به بازار عرضه شده برای رقابت با محصولات قیمت پایین تراز تولید کنندگان دیگر. برند مبارز با هدف پائین آوردن قیمت نسخه با کیفیت پایین تر از برند اصلی برای حمایت ازسهم بازار برنداصلی راه اندازی شده است. |
filler sheet | ورق پرکننده | مجموعهای کوتاه (کمتر از 100 کلمه)، موارد مهم مربوط به محصول و خدمت است. رسانهها از ورق پرکننده زمانی که فضای خالی در طرح بندی چاپ وجود دارد استفاده میکنند. |
final purchase | کالای نهایی | به واژه ی AIDA and hierarchy of effects model مراجعه کنید. |
financial analyst | تحلیلگر مالی | فردی که به بررسی، ارزیابی و مشاوره مشتریان در مورد ارزشها و خطرات ارائه سرمایه گذاری میپردازد. |
financial leases | لیزینگ مالی | به واژه ی leasing مراجعه کنید. |
financial quota | سهمیه مالی | سهمیهبندی که روی معیارهای مالی مانند بازده ناخالصی تمرکز داردو برای آگاهی فروشندگان از هزینه و سود آنچه که به فروش میرسد است.سهمیه مالی اغلب از نظر هزینه های مستقیم فروش، حاشیه ناخالص، و یا سود خالص اعلام میگردد. |
financing | تامین مالی | به واژه ی channel flows and channel functions مراجعه کنید. |
Firewall | فایروال | مانع امنیتی قرار داده شده بین شبکه کامپیوتری داخلی سازمان و اینترنت است. آن اطلاعات شما را در خودش نگه میدارد و شامل یک یا چند روتر است که کار پذیرفتن، رد کردن و ویرایش اطلاعات انجام میدهند. |
first in, first out (FIFO) | روش فایفو (اول آمد، اول میرود) | روشی برای ارزیابی موجودی انبار میباشد و فرض میشود که قدیمیترین کالا زودتر به فروش میرسد. |
first-mover advantage | اولین مزیت تکاندهنده | توانایی شرکت های پیشگام برای به دست آوردن مزیت رقابتی بلند مدت به دلیل ورود زود هنگام است. |
Fishbein’s learning theory of attitudes | تئوری یادگیری Fishbein | به واژه ی instrumental function of attitudes and multiattribute models of attitudes مراجعه کنید. |
fixed capital | سرمایهی ثابت | سرمایهی با دوامی که ممکن است بارها و بارها در طی یک دوره قابل توجهی از زمان استفاده شود. |
fixed cost | هزینه ثابت | هزینههایی که وابسته به حجم کالا و یا خدمات تولید شده توسط کسب و کار نیست. مانند حقوق و یا اجاره که در هر ماه پرداخت میشود. وابسته به زمان بوده و اغلب به عنوان هزینههای سربار در نظر گرفته میشوند. |
fixed equipment | تجهیزات ثابت | به واژه ی equipment مراجعه کنید. |
fixed exchange rate | نرخ ارز ثابت | نرخ ارزی که توسط سیاستهای دولتها ثابت شده است و در پاسخ به نوسانهای بازار آزاد است. |
fixed stock | مالک انحصاری سهام | یک مقدار محدود از کالای تولید شده، در دسترس و آمادهی فروش است که در کوتاه مدت نمیتواند افزایش یابد فقط با فروش کاهش مییابد. |
fixed-alternative question | سوالهای با جوابهای معین | یک سوال که به پاسخهای احتمالی یا چند گزینه محدود شده است. |
flagging | کاهنده | استفاده از تکنیک های گرافیکی ویژه بر روی بسته بندی محصول و یا قفسههای فروشگاه برای جلب توجه به یک پیشنهاد خاص مانند کاهش قیمت، بسته پاداش و غیره. |
flagship store | فروشگاه شاخص | فروشگاه اصلی، فروشگاه در مرکز شهر، به ویژه زمانی که در مقایسه با سایر فروشگاهها غالب و بزرگ باشد. |
Flammable Fabrics Act (1953) | قانون Flammable Fabrics | قانونی که تولید و توزیع هر گونه پوشاک قابل اشتعال را ممنوع میکند. |
flanker brand | حامی و پشتیبان برند | توسعه یک برند موجود جهت ایجاد محصولات با هدف افزایش سهم بازار است. |
flanking | استراتژی جناحی | استراتژی غیر مستقیم در گرفتن بخشهایی از بازار است که توسط رقیب نادیده گرفته شده است. |
Flash | فلش | یک فناوری چند رسانه ای توسعه یافته توسط ماکرومدیااست که اجازهی تعاملات بالایی را میدهد. از فلش اغلب به عنوان یک قالب برای تبلیغات بنر متحرک در وب سایت ها و یا به عنوان یک گرافیک پویا استفاده می شود. |
Flash Mob | فلش موب | توسط یک گروه بزرگ از افراد به طور ناگهانی انجام میشود. عدهای قابل توجه در یکی از اماکن عمومی در یک زمان مشخص ظاهر میشوند و حرکتی غیرعادی را انجام میدهند پس از انجامش بلافاصله محل را ترک میکنند. تمام برنامهریزی هم از راه ارتباطات از راه دور مثل تلفن همراه، شبکههای اجتماعی و ایمیل صورت میگیرد و سازمانها در ایجاد آن نقشی ندارند. |
flash report | فلش ریپورت | ارائهی اطلاعات مهم و کلیدی به مسئول حسابدار مدیریتی برای مدیریت نتایج روز و مقایسه با بودجه و یا شاید در رقم فروش سال گذشته است. |
flat organization | سازمان مسطح | سازمان مسطح و سازمان افقی به سازمانی اشاره دارد که قلمرو نظارت در آنها گسترده و فاصله بین مدیران ارشد و سرپرستان خط اول کوتاهاست ،دارای تعداد لایههای کمتری از لایههای سلسله مراتبی میباشد، این سازمانها معمولاً دارای عدم تمرکز و آزادی عمل مدیران سطوح پایینتراست و سرانجام منجر به نظارت کارگران میشود. |
flat rate | نرخ ثابت | قیمت ثابت، قیمتی که براساس (کمیت فضا و زمان تبلیغات) تغییر نمیکند. |
flexible pricing | قیمتگذاری انعطافپذیر | عمل فروش در قیمتهای مختلف برای مشتریان مختلف است. این عمل میتواند تحت قانون Robinson-Patman باشد. |
flight | گریز | به واژه ی flighting مراجعه کنید. |
flighting | گریز | تداوم تبلیغات یا زمانبندی الگوها در بازههای زمانی خاصی که هیچ پیام تبلیغاتی برای آن تایم نیست. مدت زمانی که طی آن پیام ظاهر میشود را گریز و دورهای که پیام غیرفعال است را وقفه مینامند. |
floating exchange rate | نرخ ارز شناور | نرخ ارزی که توسط عرضه و تقاضای خصوصی تعیین میشود و مشمول مقررات کنترل ارز نیست. |
Flogs | انتقاد کوبنده | وبلاگهای جعلی و یا نظرات تقلبی و سودجویانه. |
floor audit | طبقهبندی حسابرسی | استفاده از طبقهبندی رجسترهای فروش برای هر تراکنش، هم نقدی و هم اعتباری. |
focus group | گروه تمرکز | یک متد جمعآوری دادههای کیفی از اعتقادات و باورهای مشتریان از طریق تعامل گروهی است و بحث معمولا بر روی یک موضوع خاص یا یک محصول خاص متمرکز میشود، به این منظور یک گروه از پاسخدهندگان گرد هم میآیند. |
focus strategies | استراتژی تمرکز | به واژه ی niche strategies مراجعه کنید. |
folkways | عادات | به واژه ی mores مراجعه کنید. |
follower advantage | مزیت پیرو بودن | توانایی بهدست آوردن بازارهای رقابتی بلند مدت از مزایای دیر وارد صحنه شدن است. مکانیزم هایی که منجر به یک مزیت پیروکننده میشوند شامل وضوح تقاضا و عدم قطعیت در بازار، تغییر در تکنولوژی یا نیازهای مشتری، توسعه زیرساخت ها و آموختن از موقعیت و اشتباهات بازاریابی محصول پیشگام است. |
Food and Drug Administration (FDA) | سازمان غذا و دارو | این سازمان یکی از آژانس های وزارت بهداشت ،درمان و خدمات انسانی ایالات متحده میباشد که فروش موادغذایی، داروهای تقلبی را منع میکند. وظیفه این مرکز نظارت و تایید انواع تولیدات پزشکی و غذایی است. |
food court | فودکورت | رستورانها و غذاخوریهای بههم پیوسته در یک مرکز خرید یا فروشگاه میباشد. |
Foote, Cone & Belding (FCB) grid | شبکه FCB | شبکهی دوبعدی توسعهیافته توسط آژانس تبلیغاتی Foote, Cone, & Belding برای تجزیه و تحلیل محیط و ارائهی محصولات جدید در مقابل رقبا طراحی شده است. |
foot-in-the-door technique | تکنیک جای پا باز کردن | تکنیکی که در آن یک درخواست نسبتا جزئی، کوچک و کم اهمیت را به فرد میقبولانند سپس از او میخواهند که درخواست مهمتری را بپذیرد. |
forced sale | فروش اجباری | فروش ارزانتر کالاها به دلیل نیاز فوری برای رهایی از کالا، حراج عمومی کالاها. |
forecasting | پیشبینی | به واژه ی Delphi technique مراجعه کنید. |
forecasting models | مدلهای پیشبینی شده | در پیشبینی فروش، سهم و دیگر اهداف بازاریابی از مدلهای مختلفی استفاده شده است، از جمله مدلهای سری زمانی (به عنوان مثال میانگین متحرک، صاف نمایی)، مدل های اقتصاد سنجی (مثلا رگرسیون)، و مدل های قضاوت (به عنوان مثالروش دلفی). |
foreclosing avenues for attack | جلوگیری از حملات | به واژه ی market defense مراجعه کنید. |
Foreign Corrupt Practices Act (FCPA) (1977) | قانون منع ارتشا در فعالیتهای بازرگانی خارجی | قانونی که توسط ایالت متحده ایجاد شده و به هر شخصی کهدارای درجه خاصی از اتصال به ایالات متحده و درگیر در فسادخارجی باشد صدق می کند. |
foreign direct investment | سرمایهگذاری مستقیم خارجی | سرمایهگذاری در یک کشور دیگر با کنترل و اعمال نفوذ جهت تولید و تجارت است. |
foreign exchange | ارز خارجی | هر ارزی که در بازار ارز داخلی یا خارجی خریداری و یا فروخته شود. |
foreign exchange market | بازار ارز خارجی | خریداران و فروشندگانی که به طور مداوم به مبادله ارز لحظهای و تحویل در آینده میپردازند. |
foreign exchange risk | خطر ارز خارجی | خطرات اقتصادی ناشی از نوسان نرخ ارز. |
foreign marketing | بازاریابی خارجی | پدیدهی بازاریابی در یک محیط متفاوت از محیط کنونی. |
foreign trade zones (FTZs) | مناطق آزاد تجاری خارجی | منطقهای که در آن کالا می تواند ساخته، ذخیره، مونتاژ، تصفیه، سپس بسته بندی و بدون تحمیل عوارض گمرکی یا مالیات صادر شود. |
forgetting | فراموشکردن | به واژه ی extinction and learning decay مراجعه کنید. |
fork-lift truck | کامیون بالابر | دستگاهی که مواد را بر میدارد و به صورت افقی یا عمودی حمل میکند. |
formative research | شکلگیری تحقیقات | تحقیقات بازار، معمولا روی مشتریان هدف، است که قبل از یک برنامه بازاریابی به منظور کمک به تدوین و فرموله کردناستراتژی ها و تاکتیک های موثر را انجام میشود. |
formula selling | فرمول فروش | یک رویکرد فروش است که در آن مشتری از طریق مراحلی (توجه . علاقه . اشتیاق و عمل) در فرآیند تصمیمگیری حرکت میکند. |
forum | انجمن | جامعهی آنلاینی که بازدیدکننده میتواند هم بخواند و هم پست بگذارد و از اعضا از منافع مشترک برخوردار میشوند. |
forward integration | ادغام رو به جلو | به واژه ی integration مراجعه کنید. |
forward vertical integration | ادغام عمودی رو به جلو | ادغام عمودی رو به جلو |
Four Ps | چهار P بازاریابی | به واژه ی The Four Ps). مراجعه کنید. |
Four P’s | چهار P بازاریابی | به واژه ی .( The four Ps مراجعه کنید. |
frames | فریم ها | ساختاری که اجازه میدهد یک صفحهی وب به دو یا چند بخش مستقل تقسیم شود. |
franchise | فرانشیز | امتیاز منحصر به فرد اعطا شده به یک توزیعکننده یا یک فروشنده را گویند. یک فرانشیز یک مثال از یک سیستم بازاریابی عمودی است. |
franchise system | سیستم فرانشیز | به واژه ی contractual vertical marketing system مراجعه کنید. |
franchisee | فرانشیز | به واژه ی franchising مراجعه کنید. |
franchising | فرانچایزینگ | یک سیستم قراردادی توزیع کالا و خدمات است که به موجب آن امتیاز دهنده (Franchisor) به امتیاز گیرنده (Franchisee) حق استفاده از یک اختراع یا نوآوری(Patent)، نشان تجاری، فرمول محصول، نام شرکت یا هر چیز دیگر را واگذار می کند. |
franchisor | فرانشیز | به واژه ی franchising مراجعه کنید. |
free alongside ship (F.A.S.) | تحویل در کنار کشتی | براساس این قرارداد محل خاتمه ریسک فروشنده کنار کشتی در بندر است. هزینه حمل و بیمه، عقد قرارداد حمل و بیمه و بازرسی با خریدار است. |
free goods | کالاهای رایگان | مقدار اضافی محصول که به عنوان پاداش به مصرفکننده یا نمایندهی فروش برای خرید یک محصول ارائه میشود. |
free merchandise | محصولات رایگان | محصولی که بدون هزینهی اضافی به عنوان انگیزهای برای خریدار عرضه میشود. این مشوق معمولا در یک دورهی زمانی محدود عرضه میشود. |
free standing insert (fsi) | درج ایستاده رایگان | تبلیغات رایگان یک یا چند صفحهای که ما بین صفحات روزنامه یا مجله قرار میگیرد. |
free trade area | منطقه آزاد تجاری | شامل گروهی از کشورهایی است که به منظور لغو همه موانع داخلی تجارت آزاد بین کشورهای عضو به توافق رسیدهاند. |
free-form | فرم آزاد | طراحی و تنظیم وسایل و راهروها در یک الگوی نامتقارن. |
free-on-board (F.O.B.) | تحویل کالا بر روی عرشه | بارگذاری وسیلهی نقلیه در برخی مناطق تعیین شده است. فروشنده تحویل کالا را هنگامى به انجام مىرساند که کالا در بندر بارگیرى تعیین شده، از لبه کشتى عبور کند. |
Freeware | نرمافزار رایگان | نرمافزاری که میتوان آن را به صورت رایگان از اینترنت دانلود کرد. |
freight absorption pricing | قیمت گذاری تقبل قسمتی از هزینه حمل | یک سیاست قیمت گذاری است که در آن کارخانه شرکتی قسمتی از هزینه حمل خریداران که نزدیک به محل کارخانه رقباهستند را پرداخت می نماید. |
freight bill | بارنامه حمل و نقل | بارنامه سند حملی است که توسط حامل برای ارائه خدمات حمل استفاده میشود. |
freight forwarder | بارفرابری (فورواردر) | منظور از بارفرابری مدیریت جریانهای بار در بازارهای روز است. توابع فورواردر در واقع عمدهفروش خدمات حملو نقل هستند. |
freight-all-kinds rate (FAK) | نرخ حمل کلی | مبلغ ثابتی که حملکننده بابت حمل دریافت میکند. ترکیبی از محصولات در مقصد تحویل داده میشود به جای ارزشگذاری برای حمل جداگانه هر محصول، به طور متوسط ارزشگذاری برای حمل کل محصولات انجام میگیرد. |
frequency | فراوانی | تعداد دفعاتی که یک فرد یا عضوی از یک بازارهدف، در یک دورهی زمانی خاص با برنامههای تبلیغاتی مواجه میشود. معمولا این تعداد با فراوانی متوسط و توزیع فراوانی بیان میشود. فراوانی متوسط (میانگین تعداد دفعات مواجهه در یک دورهی زمانی خاص) توزیع فراوانی(تعداد مردمی که یک بار، دوبار، سه بار وغیره مواجه میشوند). |
frequency cap | محدودیت تکرار | یکی از ویژگیهای تبلیغات اینترنتی است که محدودیت در میزان بازدیدهای یک بازدیدکنندهی خاص از یک آگهی را نشان میدهد. |
frequency distribution | توزیع فراوانی | به واژه ی frequency مراجعه کنید. |
frequent shopper program | طرح تداوم خریداران | تداوم برنامههای تشویقی که توسط خردهفروش به مشتریان برای تشویق به تکرار خرید عرضه میشود. این پاداش معمولا به مقدار خرید و تعداد بازدید بستگی دارد. |
Freudian theory | نظریه فروید | به واژه ی psychoanalytic theory مراجعه کنید. |
fringe sizes | اندازهی فرینچ | اندازهای که خارج از حد معمول باشد یا بسیار کوچک باشد یا بسیار بزرگ. |
fringe stocks | سهام حاشیهای | آن دسته از کالاهایی که درصد کمی از آن برای فروش آمده است. |
fringe trade area | منطقه تجارت جانبی | به واژه ی tertiary trade zone مراجعه کنید. |
fsi | درج رایگان ایستاده | به واژه ی free standing insert مراجعه کنید. |
FTC | کمیسیون تجارت فدرال | به واژه ی Federal Trade Commission مراجعه کنید. |
FTP | پروتکل FTP | پروتکل انتقال فایل، پروتکلی که امکان انتقال فایل از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر را میدهد. |
FTZs | مناطق آزاد تجاری خارجی | به واژه ی foreign trade zones مراجعه کنید. |
fulfillment | تکمیل، اجرا | جمع آوری سفارشات و یا پیشنهادات یک رویداد ارتقاء فروش، روند تکمیل این مراسم با توزیع اقلام جدایی ناپذیر مانند حق بیمه، تخفیف، جستن به عقب، پیشنهادات، و یا کالا سفارش داده شده. |
fulfillment | تکمیل، اجرا | تحویل منافع وعده داده شده به اسپانسر در قرارداد. |
full coverage | پوشش کامل | به واژه های product-market grid و market coverage strategies مراجعه کنید. |
full nest stage | مرحلهی آشیانه کامل | به واژه ی family life cycle مراجعه کنید. |
full promise | گارانتی | به واژه ی warranty مراجعه کنید. |
full-cost pricing | قیمتگذاری هزینه کامل | روشی که به موجب آن قیمتها پس از تمام هزینههای عملکردی اختصاص داده میشود. |
full-line pricing | قیمتگذاری خط کامل | در این وضعیت همهی مواردی که در یک خط قرار دارند نسبت به هم قیمتگذاری میشوند و یا به عنوان یک پکیج کامل با تخفیف به فروش میرسند. |
full-line sales organization | سازمان فروش خط کامل | یک سازمانی که در آن هر شرکت یا هر بخش تمام محصولات را در یک منطقه جغرافیایی به فروش میرساند. |
full-line wholesaler | عمدهفروشی خط کامل | به واژه ی general-line wholesale مراجعه کنید. |
full-service (of retailing) | سرویس کامل(خردهفروشی) | ارائه طیف گستردهای از خدمات به مشتریان است، که معمولا متضاد با limited services به معنی خدمات محدود یا برخی از خدمات است. |
full-service advertising agency | آژانس تبلیغاتی خدمات کامل | به واژه ی advertising agency مراجعه کنید. |
functional authority | اقتدار کارکردی | به واژه های staff authority و line authority مراجعه کنید. |
functional discount | تخفیف کارکردی | تخفیفی که با توجه به واسطه و ظرفیت خدمات توزیعی توسط خود تولیدکننده داده میشود. |
functional expense classification | طبقهبندی هزینههای کارکردی | یک نوع طبقهبندی هزینههای سیستم که اهداف هزینهها را شناسایی میکند. |
functional middleman | واسطه تابعی | یک واسطه کسی است که معمولا به ایجاد تغییر در مالکیت کالا کمک میکند. |
functional organization | سازمان تابعیای | یک ساختار سازمانی است، که در آن مدیران هریک از توابع اصلی (بازاریابی، تولید، تحقیق و توسعه، امورمالی) به مدیر اجرایی گزارش میدهند تا جهتگیری کلی و هماهنگی ایجاد شود. به طور مشابه در بخش سازمان تابعی بازاریابی، مدیران توابع اصلی(فروش، تبلیغات، تحقیقات بازاریابی محصول، برنامهریزی محصول) به مدیر بازاریابی گزارش میدهند. مزیت این مدل این است که کار توسط متخصصین و هماهنگی توسط مدیر اجرایی انجام میشود. |
functional strategies | استراتژیهای کاربردی | به واژه ی strategy مراجعه کنید. |
functional theory of attitudes | نظریه کاربردی نگرش | بر اساس این نظریه، نگرش منعکس کننده انگیزه های اساسی فرد است این نظریه گاهی اوقات به عنوان یک رویکرد انگیزشی به نگرش اشاره میکند. |
fundraising | جمعآوری کمکهای مالی | تکنیک های مورد استفاده برای درخواست کمک و یا حمایت های دیگر برای یک سازمان. |
funnel approach | رویکردقیف | رویکردی است که شامل چند سوال متوالی میباشد که با پرسشهای گسترده شروع میشود و به تدریج باریک میشود و دلیل نامگذاریش هم همین شکلش میباشد. |
future dating | تاریخگذاری آتی | یک روش تاریخگذاری است که اجازه میدهد خریدار زمان بیشتری را برای استفاده از تخفیف و یا پرداخت مبلغ خالص فاکتور صرف کند. |
future transaction | معامله آتی | تعهد به گرفتن یا تحویل یک ارز در تاریخ مشخص. |
futures research | آیندهپژوهی | به واژه ی futurology مراجعه کنید. |
futurism | آیندهگرایی | فلسفه یا دیدگاهی است که بر اهمیت تفکر جدی و برنامهریزی برای آینده تمرکز دارد. |
futurology | آیندهپژوهی | پیشبینی تحولات آینده با استفاده از انواع تکنیکها در یک مطالعه فشرده از روند گذشته و حال میباشد، نشان میدهد چگونه از دل تغییرات امروز واقعیت فردا تولد مییابد. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
group in-depth interview | گروه مصاحبه متمرکز | به واژه ی focus group interview مراجعه کنید. |
group membership | عضویت در گروه | به واژه ی stereotype مراجعه کنید. |
group product manager | مدیرگروه محصول | کسی که مدیریت محصول را بر عهده دارد و به مدیر بازاریابی و مدیر محصول ناظر گزارش میدهد. |
group, as in organization | گروه | به واژه های team و as in organization مراجعه کنید. |
growth market life cycle stage | چرخه عمر توسعه محصول | به واژه ی market evolution مراجعه کنید. |
growth objectives | اهداف توسعه | آیندهی مطلوبی است که سازمان تلاش میکند آن را محقق سازد. |
growth stage | مرحله رشد | به واژه ی چرخه عمر محصول product life cycle مراجعه کنید. |
growth stage of product life cycle | مرحله رشد از چرخه عمر محصول | در مرحله رشد فروش به سرعت افزایش مییابد و سود نیز به حداکثر خود میرسد. هدف بازاریابی در این مرحله ترغیب به وفاداری نسبت به برند است سعی بر آن است که مصرفکنندگان را متقاعد کنند که برند نسبت به سایر برندها فوقالعاده است. در این مرحله استراتژیهای بازاریابی در پی معرفی انواع محصول جهت جذب بخشهای بازار و افزایش سهم بازار میباشد |
growth strategy | استراتژی رشد | عبارت است از فرصتهای رشد که فروشگاهها میتوانند براساس آن به رشد دست یابند یکی از این فرصتهای نفوذ در بازار سرمایهگذاری مستقیم بر روی مشتریان کنونی است، دیگری توسعه بازار میباشد شامل ایجاد واحدهای جدید کالایی، خدماتی و افزایش تنوع خدمات ارائه شده به مشتریان است فروشگاه میتواند با ایجاد هدف بازار جدید و شناسایی خواستههای مشتریان در شرایط کنونی و شناسایی وجه مشترک آنان و توسعه سیستم اطلاعات مدیریت بازار جدیدی برای افزایش فروش ایجاد نماید. |
GRP | GRP | به واژه ی gross rating point مراجعه کنید. |
guarantee | گارانتی | اطمینان از کیفیت کالای ارائهشده برای فروش. |
guaranty | تضمین | به واژه ی guarantee مراجعه کنید. |
guerilla marketing | بازاریابی چریکی | نوعی بازاریابی غیرمتعارف است که در این روش با هزینهی کم میتوان به بازده حداکثری رسید. |
guidance | راهنما | به واژه ی goal and objective به معنی هدف مراجعه کنید. |
Guttman scale | مقیاس گاتمن | یک روش عمومی برای تعیین پاسخ افراد به مجموعهای از آیتمها است، که محقق را قادر میسازد بتواند عبارت مورد تائید پاسخگو را دریابد. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
habit | عادت | واکنش آموختهشده به یک محرک که به صورت خودکار و روتین عمل میکند، را عادت گویند. |
habit formation | شکلگیری عادت | فرآیند یادگیری یک رفتار خاص اغلب نیاز به تمرین و مرور واکنشها دارد. با این حال بین مقدار و چگونگی انجام این رفتار تکراری اختلاف نظر وجود دارد. |
habitual decision making | تصمیمگیری عادتی | انتخاب یا تصمیمی که از روی عادت بدون مشورت با دیگران و یا مقایسهی محصول باشد. |
halo effect | اثر هالهای | مشکلی که در مجموعه دادهها مطرح میشود و امکان قضاوت نادرست را فراهم میکند. اثر هالهای گرایش یک مشاهدهگر است به اینکه براساس صفات و یا ویژگیهای برجسته اما نامربوطی که فرد دیگر نشان میدهد او را با سوگیری منفی یا مثبت درجهبندی میکند. |
hand marking | علامتگذاری دستی | استفاده از مداد، تمبر، قلم برای علامتگذاری مستقیم و بستهبندی، برچسب و غیره. |
handbill | آگهی دستی | یک نوع آگهی مستقیم است که خانه به خانه به دست مردم داده میشود. |
hand-to-mouth buying | خریدهای فوری | خریدهای مقدار کم برای نیازهای ضروری و فوری یک شرکت را گویند. |
hard goods | کالاهای بادوام | برخلاف کالاهای کممصرف این کالاها مدت مصرف زیادی دارند مانند مبلمان و لوازم خانگی. |
hard-sell | فروشندگی با چرب زبانی و فشار | به واژه ی high-pressure selling مراجعه کنید. |
Harmonized Tariff System (HTS) | سیستم تعرفه هماهنگ | این واژه در ژانویه 1989 جایگزین ردهبندی تعرفه بروکسل شد و دارای یک سیستم طبقهبندی مشترک برای تمام محصولات است. |
harvest market position | موقعیت بازار فروش | به واژه ی investment strategy مراجعه کنید. |
harvesting strategy | استراتژی برداشت سود | در این استراتژی جریان پول نقد مطرح است برخلاف سایر زمینهها که در آنها هدایت و جهت مورد نیاز است. |
Head Terms | عبارت سرراست | عبارت جستجویی که ساده، کوتاه و سرراست باشد به عنوان مثال “helicopter skiing” که این عبارت “head term” نامیده میشود. |
headline | عنوان | قسمتی از نوشتههای تبلیغات چاپی است که با هدف جلب توجه خواننده به تبلیغ مورد نظر نوشته میشود. |
health care marketing | بازاریابی خدمات و مراقبتهای بهداشتی و درمانی | بازاریابی که برای اثرگذاری بر رفتار مخاطبان هدف طراحی شده است که در نهایت به سلامت جسمی و ذهنی مخاطب منتج میشود. بازاریابی مراقبتهای بهداشتی ممکن است توسط افراد، بیمارستانها، درمانگاهها و یا توسط سازمانها انجام شود. |
heatmap | هیت مپ | نمایش گرافیکی دادهها میباشد که درآن درجات مختلفی از یک معیار واحد با رنگ نشان داده میشوند. |
heavy equipment | تجهیزات سنگین | محصولاتی که به عنوان سرمایه محسوب میشوند و معمولا توسط کاربران نهایی خریداری میشوند به عنوان مثال لتس، ماشین آلات حفاری و غیره. |
hedging | خرید و فروش تامینی ارز | خرید و فروش یک ارز در بازارهای رو به جلو برای تحویل در آینده است، هدف از این کار مصون ماندن از زیانهای احتمالی در آینده است. |
hedonistic consumption | مصرف لذتجویانه | تمرکز بر لذتهای حسی به وسیله تعامل با محصولات و یا خدمات ارائه شده. |
Hendry model | مدل هندری | یک مدل که معرف میزان تغییر در میان برندهای یک محصول میباشد. |
heuristic | هیورستیک | توابعی که یک رویداد را به یک عمل وصل میکنند، هیورستیکها معمولا تصمیمگیریها را ساده میکنند. |
hiatus | وقفه | به واژه ی flighting مراجعه کنید. |
Hidden Text | متن مخفی | همچنین Invisible text نیز نامیده میشود، متنی که برای موتورهای جستجو آشکار است اما کاربر نمیتواند آن را ببیند. این متن با همان رنگ پسزمینه صفحه نوشته میشود روشهای خلاقانه دیگری هم هست اما تشخیص و فیلتر کردن آن برای موتورهای جستجو سخت است معمولا با این روش کلمات کلیدی اضافی در صفحه میگذارند که اگر موتورهای جستجو بفهمند جریمه میکند یا وبسایت موردنظر را نادیده میگیرند. |
hierarchical business structure | ساختار سلسله مراتبی کسب و کار | به واژه ی bureaucratic organization مراجعه کنید. |
hierarchical choice model | مدل انتخاب سلسله مراتبی | به واژه ی Elimination-By-Aspects model مراجعه کنید. |
Hierarchical Elimination Model | مدل حذف سلسله مراتبی | به واژه ی Elimination-By-Aspects model مراجعه کنید. |
hierarchical organization | سلسله مراتب سازمانی | یک فرم کلاسیکی از سازمان است که در قرن نوزدهم ایجاد شده است، در این نوع سازمان قدرت از شخصی که به سطوح مختلف نظارت میکند جریان مییابد و معمولا متمرکز و دستوری هستند. اطلاعات و درخواست برای راهنمایی و تصمیمگیری از طریق همان کانال انجام میشود. |
hierarchical pyramid design | طراحی هرم سلسله مراتبی | به واژه ی hierarchical organization مراجعه کنید. |
hierarchy of effects model | مدل سلسله مراتب اثرات | شرح یک سری از مرحله هایی از پاسخ که تصمیم گیرندگان برند اتخاذ می کنند، مفهومی درباره اثربخشی تبلیغات است فرض بر آن است که تبلیغات به طور سیستماتیک از طریق یک سری عوامل روانی آگاهی، علاقه، تمایل، اعتقاد و عمل حرکت میکند. |
hierarchy of needs | سلسله مراتب نیازها | نظریهای مطرح شده توسط آبراهام مازلو در سال 1943 در رابطه با نیازهای اساسی انسان است. وی پنج سطح مختلف در سلسله مراتب نیازهای انسان وجود دارد: نیازهای فیزیولوژیکی، نیازهای احترامی، نیازهای خودشکوفایی، نیازهای امنیتی، نیازهای اجتماعی. سلسله مراتب نیازهای مزلو غالباً به صورت یک هرم نشان داده میشود. در سطوح پائینتر هرم، ابتدائیترین و پایهایترین نیازها و در بالاترین سطح هرم، نیازهای پیچیدهتر قرار دارند. |
high income countries | کشورهای پردرآمد | کشورهایی که در مقایسه با سایر نقاط جهان درآمد سرانه بالایی دارند. |
high involvement | درگیری شدید | به واژه ی involvement مراجعه کنید. |
high-pressure selling | فروش پرفشار | یک رویکرد فروش است که در آن فروشنده برای فروش تلاش میکند و به مشتری برای خرید فشار میآورد. |
hired hand | طرف استخدام | فروشندهای که حمایت نسبتاکمی از مدیر فروش خود دریافت میکند،طرف استخدام تمایل به انجام وظایفی است که در شرح شغل بیان شده است. |
hit | برخورد | درخواست فایل از یک وبسرور میباشد. |
hit rate | نرخ برخورد | نرخ برخوردهر سطح، درصد مراجعاتی است که به آن سطح انجام شده است، درصد تعداد مشتریان دریافت شده توسط یک فروشنده نسبت به سطح فعالیت کل. |
hold strategy | استراتژی نگهداری | به واژه ی portfolio analysis مراجعه کنید. |
home improvement center | مرکز بهبودخانه | یک متخصص طبقه بندی که از ابزارهای سنتی برای ساخت فروشگاه ها و حیاط های چوبی استفاده می کند |
home page | صفحه اصلی | صفحهی اصلی یک وبسایت. |
homemade diversification theorem | تئوری تنوع طلبی | این قضیه بیان میکند که در صورت نبود همکاری، تنوعطلبی شرکت برای سهامداران باارزش نیست. |
homeostasis | هموستاز، تعادل | یک حالت فیزیولوژیکی در فرد است، به عنوان مثال نبود آب منجر به حالت تشنگی میشود در این حالت فرد به دنبال نوشیدنیهایی است که به حالت تعادل فیزیولوژیکی یا هموستاز بازگردد. |
horizontal buy | خرید افقی | خرید از رقیب ، به عنوان مثال اگر شرکت شیمیایی سواحل غرب ممکن است یک ترکیب شیمیایی را از رقیب سواحل شرق به دلیل عرضه جغرافیایی و یا عدم تعادل تقاضا بخرد یک خرید افقی است. |
horizontal competition | رقابت افقی | رقابت برای بدست آوردن اولویتهای مشتریان در سطح یکسان مانند رقابت بین عمدهفروشان. |
horizontal cooperative advertising | تبلیغات مشارکتی افقی | یک شراکت تبلیغاتی است که در آن چند خردهفروش هزینههای ارتقا را به اشتراک میگذارند. |
horizontal diversification | تنوع و رقابتپذبری افقی | به واژه ی diversification مراجعه کنید. |
horizontal expansion | بسط افقی | به واژه ی horizontal integration مراجعه کنید. |
horizontal integration | یکپارچهسازی افقی | 1-گسترش کسبوکار در حال توسعه در مراحل یکسان بازاریابی، رایجترین روش خرید از رقباست. 2- ترکیب و ادغام دو یا چند شرکت در مراحل یکسان. |
horizontal merger | ادغام افقی | به هم پیوستن یا ترکیب شرکتها در یک صنعت یکسان. |
horizontal organization | سازمان افقی | به واژه ی flat organization مراجعه کنید. |
horizontal price-fixing | تثبیت قیمت افقی | تبانی بین رقبای همسطح یک کانال برای تعیین قیمت یک محصول. |
hospitality | مهماننوازی | میزبانی مشتریان، کارکنان و سایر افراد برجسته در یک رویداد. معمولا شامل بلیط، پارکینگ و سایر امکانات رفاهی میباشد. |
hot money | پول داغ | به واژه ی discretionary buying power مراجعه کنید. |
house account | حساب کاربری اصلی | یک حسابکاربری، معمولا بزرگ که به طور مستقیم توسط مدیران به کار گرفته میشود. |
house agency | آژانس خانگی | یک آژانس تبلیغاتی که تحت مالکیت یک تبلیغکننده است. |
house brand | برند خانگی | یک برند خصوصی، معمولا در ارتباط با خردهفروشان است. |
house publication | نشریه خانگی | یک مجله یا بروشوری که به صورت داخلی تولید و توسعه مییابد. |
Household Goods Carrier Operations Act (1980) | قانون حمل کالاهای خانگی | قانونی خاص برای حمل کالاهای خانگی پس از درخواست و تخمین هزینه براساس قوانین ضدتراست میباشد. |
households using television | خانوادههای استفادهکننده از تلویزیون | به واژه ی sets in use مراجعه کنید. |
house-to-house salesperson | فروشنده خانه به خانه | فروشندهای که عمدتا مشغول فروش مستقیم به مصرفکنندگان نهایی است. |
htaccess file | فایل htaccess | فایلی با یک یا چند دستور پیکربندی شده میباشد دستورات در این دایرکتوریها به تمام زیر شاخهها اعمال میشود. |
HTML | زبان نشانهگذاری ابرمتن | زبان نشانهگذاری فرامتن یک زبان برنامهنویسی برای ایجاد اسناد ابرمتنی در وب است که کلیه کدهای صفحه از طرف سرور و از طرف مشتری در نهایت به کدهای HTML تبدیل شده و توسط مرورگر نمایش داده می شوند. |
HTML banner | بنر Html | یک بنر تبلیغاتی که ازعناصر html برای تعامل استفاده میکند، مانند تکستباکسها،منوهای کشویی و غیره. |
HTML e-mail (email) | ایمیل Html (ایمیل) | پست الکترونیکی که با استفاده از Html قالببندی شدهاست. مخالف یک ایمیل ساده است و انعطافپذیری بیشتری را فراهم میکند. |
HTS | سیستم تعرفه هماهنگ | به واژه ی Harmonized Tariff System مراجعه کنید. |
HTTP | پروتکل انتقال ابرمتن | پروتکل انتقال ابرمتن در قالب وب جهان گستر است، که امکان ارتباط بین سرویس گیرندگان و سرویس دهندگان وب را فراهم می نماید . |
HTTP Referrer Data | ارجاع کننده Http | برنامهای که توسط آن از طریق صفحه وب یا منبع، آدرس صفحه ای که به آن لینک می شود شناخته خواهد شد. ارجاع دهنده HTTP اجازه می دهد تا مدیران سایت، صاحبان سایتها مخاطبان جدیدی را کشف کنند. |
HTTPS | پروتکل امن انتقال ابرمتن | این واژه مخفف Hypertext Transfer Protocol Secure به معنی پروتکل امن ابرمتن میباشد. |
human ecology | اکولوژی انسانی | اکولوژی شاخهاى از زیستشناسى است که زندگى گیاهان و جانوران را در محیط آنها بررسى مىکند و بومشناسى انسانی یا اکولوژى انسانی علمى است که انسان را در رابطه با محیط زندگی، مورد تحقیق قرار مىدهد. |
HUT | HUT | به واژه ی sets in use مراجعه کنید. |
Hyperlink | ابرلینک | متن یا گرافیک قابل کلیک میباشد که کاربر را به مکان دیگری در همان صفحه یا به صفحهی دیگری هدایت میکند. |
hypermarket | هایپرمارکت | خدمات ترکیبی فروشگاه، سوپرمارکت و انبار. به طور معمول مواد خوراکی و غیرخوراکی را در 10 تا 15 درصد زیرقیمت خردهفروشی به فروش میرساند، یک نوآوری جدید در اروپا است. |
Hypertext | ابرمتن | هرمتنی که توسط یک خواننده انتخاب میشود و این انتخاب باعث میشود یک سند دیگر بازیابی و نمایش داده شود. |
hypothesis | فرضیه | فرضیه به بررسی روابط بین متغیرها میپردازد. |
in-store coupon | کوپن خرید | یک مدرک بازپس گرفتنی در یک فروشگاه خردهفروشی یا یک فروشگاه زنجیرهای. کوپنها معمولا از طریق آگهی روزنامه یا در داخل فروشگاه توزیع میشود. |
in-store marketing | تبلیغات در نقطه خرید | تبلیغات در داخل فروشگاه در قالب طراحی فروشگاه، تجارت، نمایش بصری و غیره. |
instrument variation | تفاوتهای ابزاری | همه تغییرات دستگاه اندازهگیری مورد استفاده در یک آزمایش را گویند. |
instrumental conditioning | شرطی شدن ابزاری | به واژه ی operant conditioning مراجعه کنید. |
instrumental function of attitudes | تابع ابزاری از نگرش | تابعی از نگرش است که ماکزیمم سود و مینیمم هزینهها را برای فرد فراهم میکند. این تابع ابزاری بسیار شبیه نظریه یادگیری فیشبین است. آن همچنین به عنوان تابع سودگرایانه در نظر گرفته میشود. |
instrumental values | ارزش ابزاری | یکی از دو نوع ارزش ارائه شده توسط میلتون رکیچ، ارزش ابزاری نشاندهنده ارزش ارجح رفتاری و یا الگوهای ارجح رفتاری است. |
instrumentality | ابزاری | برآورد فروشنده است از احتمال اینکه سطوح عملکردی بالاتر به پاداش بیشتر منجر میشود. به عنوان مثال ممکن است فروشنده تخمین بزند که اگر از سهمیهبندی استفاده کند 25 درصد حقوقش افزایش مییابد. |
integer programming | برنامهنویسی اعدادصحیح | به واژه ی mathematical programming, product line optimization, sales force models مراجعه کنید. |
integrated development | توسعه یکپارچه | فرایند ترکیب استعدادهای سازمانی متنوع و گروه های عاملیبرای حمایت از توسعه یک محصول جدید را توسعه یکپارچه گویند. |
integrated division | تقسیمبندی یکپارچه | این تقسیم بندی شامل بازاریابی و تولید توابع است. ارائه هماهنگی مدیر بخش و کنترل از عوامل اصلی موثر بر سود است. |
integrated marketing communications | ارتباطات بازاریابی یکپارچه | ارتباطات بازاریابی فرآیند طراحی شده برای مدیریت روابط با مشتریان است که سعی میکند ارزشهای بنیادی برند را از طریق فعالیتهای ارتباطی هدایت کند. |
integrated service provider | ارائه دهندگان خدمات یکپارچه | یک شرکت که طیف وسیعی از فعالیتهای لجستیک مانندانبارداری، حمل و نقل و قعالیتهای عملکردی را انجام میدهند. |
integration | ادغام | توسعه کسب و کار برای افزایش فروش و سود و بدست آوردن کنترل بیشتر است. سه نوع ادغام وجود دارد: 1- ادغام رو به عقب (توسعهی قابلیتهای عرضه به منظور بدست آوردن سود و کنترل بیشتر) 2- ادغام رو به جلو 3- ادغام افقی(شرکتی، شرکتهای تولیدی رقیب خود را خریده و تحت مالکیت خود در میآورد.) |
intellectual property | مالکیت فکری | مالکیت فکری حقوق قانونی منتج از فعالیت ذهنی و فکری مانند اختراعات، کپی رایت و علایم تجاری. |
intelligence gathering and analysis | جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات | به واژه ی public affairs مراجعه کنید. |
intending to buy stage | مرحلهی قصد خرید | به واژه ی buyer readiness stage مراجعه کنید. |
intensive distribution | توزیع فشرده | یک شکل از پوشش بازار است که در آن یک کالا در بین تمام عمدهفروشان و خردهفروشان در دسترس توزیع میشود. |
intention | قصد، تصمیم | پیشبینی یا برنامهریزی رفتارهای آینده. |
count and recount promotion | شمارش و ارتقاء بازشماری | تکنیک ارتقاء فروش که در آن موجودی هم در اول و هم در آخر معامله بازشماری میگردد. و تخفیف بر اساس کیفیت کلی محصول در طول دوره ی ارتقاء مجاز می باشد. |
counter purchase | خرید متقابل | یک نوع تجارت که در آن شرکت فروشنده اقدام به خرید (از خریدار) می کند. خریداری کالا به همان قیمت اولیه ی فروش. |
interaction with consumer groups | تعامل با گروههای مصرف کننده | به واژه ی consumer relations مراجعه کنید. |
interactive agency | آژانسهای تعاملی | یک آژانس تبلیغاتی/بازاریابی که ترکیبی از طراحی وب، توسعه، تبلیغات اینترنتی، بازاریابی یا کسب و کار الکترونیکی ارائه میکند. |
interbusiness alliance | اتحادیهی شرکتها | به واژه ی keiretsu مراجعه کنید. |
intercept merchandise | کالای مبدا | کالایی که مشتریان به طور مستقیم از فروشگاه نمیخرند. |
intercept store | فروشگاه مبدا | فروشگاهی که رهگیری مصرفکنندگان توسط آن انجام میشود. |
interdepartmental merchandise transfer | انتقال کالا بین ادارات | به واژه ی transfer (interdepartmental merchandise) مراجعه کنید. |
interest | علاقه | به واژه های AIDA, AIO, hierarchy of effects model, life style مراجعه کنید. |
interested stage | مرحلهی علاقهمندی | به واژه ی buyer readiness stage مراجعه کنید. |
interindustry competition | رقابت درون صنعتی | رقابت در میان فروشندگان صنایع مختلف برای رسیدن به اهدافی مانند به دستآوردن سهم بیشتری از بازار، افزایش سود، افزایش سود و غیره. |
intermediary | واسطه | به واژه ی middleman مراجعه کنید. |
intermodal transportation | حمل و نقل چند وجهی | در این فرآیند عملیات جابجایی و حمل و نقل کالا با استفاده ترکیبی از کامیون و راهآهن انجام میشود. |
internal communication | ارتباطات داخلی | به واژه ی public affairs مراجعه کنید. |
internal data | دادههای داخلی | دادههایی که از داخل سازمان که تحقیقات در آن انجام میشود منشا میگیرند. |
internal factors | فاکتورهای داخلی | به واژه ی situation analysis مراجعه کنید. |
internal marketing | بازاریابی داخلی | بازاریابی داخلی عبارت است از جذب، توسعه، انگیزش، و تداوم کیفیت کارکنان از طریق شغل به عنوان یک محصول و ارضای نیازمندیهای آنها و اطمینان از اینکه برنامهها و سیاستهای مورد نظر به درستی انجام میشود. |
internal stimulus | محرکهای داخلی | به واژه ی external stimulus مراجعه کنید. |
internal validity | اعتبار درونی | معیاری که توسط آزمایشها مورد ارزیابی قرار میگیرد. اعتبار درونی یک تحقیق یعنی یافتههای یک مطالعه باید حاصل متغیرهائی باشد که دستکاری ، اندازهگیری و یا انتخاب شدهاند. |
internal vulnerabilities | آسیبپذیری داخلی | به واژه ی risk analysis مراجعه کنید. |
international advertising | تبلیغات بینالمللی | پدیده های تبلیغاتی: پیام ها، هنر، کپی، عکس ها، فروشگاه ها، و ویدئو وغیره از کشوری به کشور دیگر. |
International Bank for Reconstruction and Developm | بانک بینالمللی ترمیم و توسعه | بانکی که براساس معاهده برتون وودز راهاندازی شد با دو هدف: 1-مساعدت در ترمیم و توسعه کشورهای عضو از طریق سرمایه گذاری در امورتولیدی 2-اعطای وام یا تضمین با اولویتهای بالا در کشورهای عضو. |
international channel of distribution | کانالهای توزیع بینالمللی | ساختار درون شرکتی واحدهای یک سازمان، عوامل خارجی سازمان، نمایندگی مجاز فروش، عمده فروشی و خرده فروشی، محصول. |
international corporation | شرکت بینالمللی | به شرکتهایی گفته میشود که محصولات خود را به کشورهای دیگر صادر میکنند، شرکتهای بینالمللی ممکن است در کشورهای بسیاری فعالیت کنند اما یک چشمانداز و استراتژی جهانی ندارد. |
International Court of Justice | دیوان بینالمللی دادگستری | رکن قضائی اصلی سازمان ملل متحد است، که به حل و فصل اختلافات میان کشورهای مستقل جهان میپردازند. |
International Development Association (IDA) | انجمن توسعه بینالملل | وابسته به بانک بینالمللی ترمیم و توسعه، که در سال 1960 برای کمک به کشورهای در حال توسعه شکل گرفته است و به کشورهایی که دارای تراز پرداختهای مطلوبی هستند وامهای بلند مدت میدهد. |
international law | قوانین بینالمللی | مجموعهای از اصول و قواعد بین ملتها که ملزم به اجرای آنها هستند. |
International Monetary Fund (IMF) | صندوق بینالمللی پول | یک سازمان چند ملیتی برای ارتقای سطح همکاری های مالی بین المللی و ایجاد سامانه باثبات ارزی بین اعضا و پرهیز از رقابت در کاهش نرخ ارزهااست. |
international product cycle | چرخه بینالملی عمر محصول | مدلی که توسط پروفسور ریموند ورنون توسعه یافته و ارتباط تولید، مصرف و تجارت در طول چرخه عمر یک محصول زا نشان میدهد. |
international retailing | خردهفروشی بینالمللی | کلیهی فعالیتهای خردهفروشی یک شرکت در سراسر مرزهای ملی. |
international trade product life cycle | چرخه عمر محصول تجارت بینالمللی | یک مدل چرخهی تجارتی است که نشانمیدهد بسیاری از محصولات با استفاده از این چرخه حرکت میکنند. |
Internet | اینترنت | اصطلاح کلی برای توصیف یک شبکهی جهانی از کامپیوترها برای انتقال اطلاعات است. جنبهی آشنای اینترنت شبکه جهانی گسترده وب است که شامل وبسایتهای مختلف به هم پیوسته است. در اوایل 1990s اینترنت در دسترس عموم قرار گرفت و استفاده از آن روز به روز به صورت تصاعدی رشد کرده است. |
interpersonal factors | عوامل میان فردی | کسانی که با توجه به فضای زندگی فرد و یا حوزهی فعالیت آنها روی مصرفکننده تاثیر میگذارند. |
inter-selling | اینتر فروش | فرآیندی از فروش میان بخشهاست برای تسهیل معاملات بزرگ و برای راحتی مشتریان است. |
Interstate Commerce Commission (ICC) (1887) | کمیسیون تجارت بین ایالات | اولین آژانس نظارتی است که به صورت مستقل ایجاد شده است. حفظ و توسعه سیستم حمل و نقل ملی برای پاسخگویی به نیازهای تجارت ایالت متحده بود. |
Interstitial | بینابینی | به معنی “چیزی در بین” است و یک صفحه است که به طور طبیعیاز محتوا بین یک کاربر و یک سایت قرار داده شده است. |
intertype competition | رقابت داخلی | رقابت بین شرکتهای مختلفی که محصول یکسانی را میفروشند. |
interval scale | مقیاس فاصلهای | مقیاسی برای اندازهگیری میباشد، در این مقیاس اعداد به ترتیب فاصله مشخص بهصورت قراردادی میباشند. این مقیاس نه تنها قادر است افراد را با توجه به خصوصیت مشخصی گروه بندی کند و رتبه ها را درون گروه های مشخص سازد ، بلکه قادر است مقدار این تفاوت را اندازه گیری و تفاوت بین اشخاص را مشخص سازد. |
intraindustry competition | رقابت بین صنعتی | رقابت بین فروشندگان محصولات مشابه و یا خدمات برای دستیابی به افزایش فروش، سود و سهم بازار. |
Intranet | اینترانت | اینترانت شبکهی داخلی با تملک خصوصی است که از پروتکلهای مرتبط با اینترنت و به خصوص تکنولوژی وب برای سازماندهی شبکه استفاده میکند. |
intrapreneurship | کارآفرینی سازمانی | عمل کارآفرینی در یک شرکت بزرگ است.کارآفرینی سازمانی یک سبک مدیریتی تصور میشود. ریسک پذیری، نوآوری و جسارت از سبک های مورد استفاده برای راهاندازی موفق است. |
intratype competition | رقابت درونی | رقابت بین شرکتهای هم نوع، مثلا یک فروشگاه در رقابت با فروشگاههای دیگر، یا یک سوپر مارکت در رقابت با سوپرمارکت های دیگر. |
intrinsic reward | پاداشهای درونی | پاداشی که از درون خود فرد ایجاد میشود. به عنوان مثال لذت بردن از یادگیری و خلق موسیقی به جای جایزه نقدی. |
introduction approach | رویکرد معرفی | یک رویکرد یا یک چشمانداز برای معرفی افراد و شرکتشون. |
introduction stage | مرحلهی معرفی | به واژه ی product life cycle مراجعه کنید. |
introductory stage of product life cycle | مرحلهی مقدماتی از چرخه عمر محصول | نخستین مرحله از چرخه عمر محصول، محصول جدید به بازار معرفی شده، فروش آهسته، ارتقاء آن سخت است. |
invention | ابداع | یک دستگاه جدید، فرآیند یا هرچیزی که ایجاد شده باشد، یک اختراع میتواند فیزیکی یا مفهومی باشد. |
inventory | موجودی | محصولات یا کالاهای موجود برای فروش. |
inventory control | کنترل موجودی | روشهای مورد استفاده برای اطمینان از اینکه سطح موجودی موردنظر حفظ شود. هدف از کنترل موجودی، بررسی و نگاه داشت سطحی از موجودی است که هزینه های سیستم را کمینه می کند. |
inventory control-based promotion models | مدل ارتقا مبتنی بر کنترل موجودی | به واژه ی promotion models مراجعه کنید. |
inventory management | مدیریت موجودی | روند دستیابی و نگهداری مناسب کالا، کنترل موجودی و پیشبینی نیازهای آینده در مورد اقلام یا گروهی از اقلام. |
inventory overage | فزونی موجودی | ارزش موجودی فیزیکی بیش از موجودی نوشته شده باشد. |
inventory policy | سیاستهای موجودی | یک روش استاندارد که با توجه به موجودی حفظ میشود. |
inventory stock shortage | کمبود موجودی انبار | ارزش موجودی نوشته شده بیش از موجودی واقعی فیزیکی است. این میزان سرقت، شکستگی، اشتباهات در خرید و فروش، و اشتباه در نگهداری سوابق است. این ها یا ناشی از اشتباه و یا ناشی از سوء استفاده از کالا است. |
inventory turnover | گردش موجودی | تعداد زمانهای متوسط موجودی که در طول یک دوره زمانی مشخص (معمولا یک سال) به فروش می رسد. |
investment | سرمایهگذاری | هر مبلغ سرمایه گذاری شده از جریان نقدی در آینده نزدیک است که انتظار میرود در دوره های آینده جریان نقدی تولید کند. |
investment strategy | استراتژیهای سرمایهگذاری | یک استراتژی که مشخص میکند 1- الزامات لازم برای بودجه مورد نیاز برای مزیت رقابتی 2- نتایج مورد انتظار از تخصیص این بودجه. |
invisible assets | داراییهای نامرئی | داراییهای اعلام نشده شرکت، دارایی هایی که به سختی کپی می شوند، بسیار وقت گیر به منظور توسعه، قادر به استفاده بسیار و دست نیافتنی با پول. این دارایی ها را ممکن است از طریق مزیت اول تکان دهنده به دست آورد، تجربه انباشته، تداوم سرمایه گذاری در آموزش و روشنگری از نقاط قوت آن است. |
involvement | درگیری | درگیری اهمیت شخصی و میزان علاقه مصرفکننده به اکتساب، مصرف و کنارگذاری یک کالا، خدمت یا ایده میباشد. |
IP address | آدرس آی پی | آدرس پروتکل اینترنت یا به اختصار آدرس آی پی شمارهایست که به هر کامپیوتر متصل به اینترنت به طور منحصربهفرد اختصاص داده میشود تا بتوان به کمک آن به کامپیوتر مربوطه متصل شد و تبادل اطلاعات نمود ip4 دارای 4 بخش است که هر بخش آن عددی بین 0 تا 255 است. |
IP Address Lookup | پیداکردن آدرس ip | روند تعیین یک آدرس ip منحصربه فرد. |
IPI | شاخص قیمت ضمنی | به واژه ی implicit price index مراجعه کنید. |
IPTV | IPTV | سیستم IPTV نوعی سیستم تلویزیون تعاملی است که بر بستر شبکه ip پیادهسازی شده است و برای عملکرد بهتر نیاز به اتصال شبکه به اینترنت دارد. |
irrational appeals | درخواست غیرمنطقی | به واژه ی rational appeals مراجعه کنید. |
ISP (Internet Service Provider) | مراکز ارائه دهنده خدمات اینترنت | مراکز ارائه دهنده خدمات اینترنت، خدمات متعددی در اختیار متقاضیان قرار میدهند بیشتر این مراکز شامل شرکتی است که امکان دستیابی به اینترنت و دیگر سرویسهای وب را فراهم میکنند. در حال حاضر بیش از 3000 شرکت isp در ایالت متحده وجود دارد. |
item merchandising | آیتمهای تجاری | برنامهریزی و کنترل ویژه به کارگرفته شده برای کشف و استفاده از فرصتهای فروش فراهم شده توسط آیتمهایی که در تقاضای مصرفکننده بیشتر است. |
item nonresponse | موارد عدم پاسخگویی | یک خطای عدم پاسخگویی میباشد، زمانیکه پاسخدهنده درخواست مصاحبه را قبول میکند اما قادر به پاسخ به سوالات خاصی نیست. |
itemized rating scale | مقیاس رتبهبندی جزبهجز | مقیاسهای رتبهبندی جزبهجز دربرگیرنده انتخاب گروهی خاص خارج از گروههای مختلفی میباشد که قبلا توسط محقق مشخص شده است. این مقیاسها کاربرد گستردهای در تحقیقات بازاریابی دارند. |
Java | جاوا | جاوا یک زبان برنامهنویسی شیگرا است که اولین بار در شرکت مایکروسیستم ایجاد شد، این زبان از ویژگیهای پیشرفته مانند انیمیشن و یا آپدیت اطلاعات پشتیبانی میکند. مرورگرهای اصلی وب به هم پیوستند تا بهطور مطمئن جاوا اپلت را بدون صفحات وب اجرا کنند و بدین صورت جاوا خیلی زود معروف و محبوب شد. |
JavaScript | جاوااسکریپت | زبان برنامهنویسی اسکریپت مبتنی بر اشیا است که توسط Netscape تولید شده است و در ایجاد وبسایتهای تعاملی استفاده میگردد. |
JIT | سیستم تولید به موقع | به واژه ی just-in-time مراجعه کنید. |
JIT II | سیستم تولید به موقع II | به واژه ی just-in-time II مراجعه کنید. |
job description | شرح شغل | به واژه ی position description مراجعه کنید. |
job lot | کالاهای وقت گذشته | یک نوع دستهبندی کالاهاست که از طریق آن برخی از فروشندگان در پایان فصل کالاهای مازاد را دور میاندازند. مثلا یک بلوز درآغاز یک فصل که زمان پوشیدنش نیست به قیمت عمدهفروشی به فروش میرسد. |
jobber | سودجو | هماکنون به معنی واسطهای است بین تولیدکنندگان (یاواردکنندگان) و خردهفروشان. |
joint rate | نرخ مشترک | در اصطلاح حمل ونقل راهآهن نرخ واحد مشترک کرایه راهآهن است که از حملونقل میان دو نقطهای که در مسیر همان خط آهن واقع نیست اخذ میشود. |
joint venture | سرمایهگذاری مشترک | نوعی از همکاری تجاری است که طی آن طرفین مدیریت فعالیت خاصی را به صورت مشترک بر عهده میگیرند و در سود و زیان حاصل شریک میشوند. |
joint venturing | معامله مشترک | ارتباط بین دو شرکت به منظور تسهیل در عرضه و فروش محصولات خود به بازار و یا بخشی از بازار. |
JPEG (Joint Photographic Experts Group) | JPEG(گروه مشترک کارشناسان گرافیک) | یک فرمت گرافیکی جدیدتر از gif است، که عکسها و تصاویر گرافیکی را با میلیونها رنگ نشان میدهد و متاسفانه بسیاری از مرورگرهای حال حاضر از آن پشتیبانی نمیکنند بنابراین بهتر است از آن به عنوان فرمت لوگو استفاده نکرد. |
judgment sample | نمونههای تصادفی | از روشهای نمونهگیری غیراحتمالی است که اغلب نمونه هدفمند نامیده میشود. |
judgmental models | مدلهای قضاوتی | به واژه ی forecasting models مراجعه کنید. |
jury of executive opinion | ارزیابی نظرات مدیران | از روشهای در حال توسعه پیشبینی فروش میباشد که مدیران نظرات را ارزیابی میکنند و پیشبینی دقیق به مدیران کمک میکند که راهبردها را توسعه دهند. |
jury of expert opinion | ارزیابی نظرکارشناسان | به واژه ی jury of executive opinion مراجعه کنید. |
just-in-time (JIT) | تولید به موقع | تولید به موقع یکی از پیشرفتهترین سیستمهای برنامهریزی و سیستمی جامع برای کنترل موجودیهای تولید است. jit تلاشی برای جلوگیری از بههدر رفتن منابع تولید وسود کارایی در تولید به اندازه مورد نیاز میباشد. |
just-in-time II (JIT II) | سیستم تولید به موقع II | یک سیستم مدیریت زنجیره تامین است که شامل روابط کاری نزدیک بین تامین کنندگان و تولیدکنندگان است. |
just-in-time inventory management system | سیستم مدیریت موجودی JIT | به واژه ی quick-response delivery system مراجعه کنید. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
keiretsu | کایرتسو | اتحاد شرکتهای ژاپنی و یا گروه سرمایه گذاری. |
kerning | تنظیم فاصله | تنظیم مقدار فاصله میان ترکیبات مشخصی از حروف. |
key account | حسابهای کلیدی | حساب های بزرگ، معمولا به تولید بیش از یک سطح فروش سالانه مشخص اشاره میکند. |
key items | آیتمهای کلیدی | آیتم هایی که بیشترین تقاضای مصرف کننده می باشند. |
key success factors | عوامل کلیدی موفقیت | این عوامل شرط لازم برای موفقیت در بازار است. به این معنا که یک شرکت که نشانی از ضعف در یکی از عوامل موفقیت در بازار خود دارد در بحرانی قطعی به سر میبرد. |
keystone markup | نشانهگذاری کیستون | یک نوع نشانه گذاری است که در آن هزینه دو برابر خرده فروشی است. برای مثال، اگر یک آیتم 20 دلار به فروش برسد و هزینه های خرده فروشی 10 دلارباشدپس در آن از نشانه گذاری کیستون استفاده شده است. |
keyword | کلمات کلیدی | کلمه ای که در جستجو معمولا استفاده می شود. |
keyword density | تراکم کلماتکلیدی | مقیاسی از درصد کلمات کلیدی موجود در محتوای صفحه به نسبت کل کلمات موجود. |
keyword marketing | بازاریابی کلماتکلیدی | قراردادن یک پیام بازاریابی در مقابل کاربران براساس کلماتی که جستجو میکند. |
Keyword Phrase | عبارتکلیدی | اصطلاح کلمه کلیدی یا اصطلاح کلیدی – دو یا چند کلمه هستند که یک اصطلاح کلیدی را تشکیل میدهند |
keyword research | جستجوی کلماتکلیدی | جستجو ی کلمات کلیدی مربوط به یک وب سایت. تجزیه و تحلیل کلمات کلیدی به بهینه سازی موتورهای جستجو SEOکمک میکند. |
Keyword Stemming | ریشهیابی کلماتکلیدی | بازگشت به ریشه یک کلمه و ساختن کلمات اضافی با اضافه کردن یک پیشوند یا پسوندبه آن. |
Keyword Stuffing | چاشنیکلمات کلیدی | به طور کلی به عمل اضافه کردن تعدادزیادی ازکلمات کلیدی به HTML و یا برچسبهای یک صفحه وب اشاره دارد. |
Keyword Targeting | هدفقرار دادن کلماتکلیدی | هدف قرار دادن کلماتی خاص به منظور کسب رنکینگ و انجام تبلیغات میباشد. |
Keyword/Keyword Phrase | کلماتکلیدی | یک کلمه خاص و یا ترکیبی از کلمات هستند که افراد در موتورهای جستجو وارد میکنند تا اطلاعات خاصی را پیدا کنند. |
keywords tag | تگ کلمات کلیدی | یک متاتگ برای تعریف واژه های کلیدی یک صفحه وب برای موتورهای جستجو. |
Kickback | بازپرداخت | پرداختی که براساس اندازه یا تعداد سفارشات توسط خریدار انجام میشود. |
knowledge | دانش | دانشی درباره محصولات شامل علامتهای تجاری، فروشگاهها و غیره که در حافظه ذخیره میشود. |
knowledge function of attitudes | تابع نگرش | نگرش فرد نسبت به محیطی که در آن است، دانش فرد به سازماندهی اطلاعات به صورت یک کلیت قابل فهم و منسجم کمک میکند. |
KPI, Key Performance Indicators | شاخصهای عملکردکلیدی | شاخصهای عملکرد کلیدی معیارهای اندازهگیری مالی و غیرمالی هستند که به منظور تعیین کیفیت اهداف و انعکاس عملکرد استراتژیک یک سازمان به کار برده میشوند. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
label | برچسب | عبارتی قابل دیدن که از نوشتار، چاپ و مسائل گرافیکی تشکیل شده و روی ظرف یا جعبه چاپ میشود.اطلاعات روی یک محصول نامگذاری و یا توصیف آن محصول، خطرات، مواد تشکیلدهندهی آن، تولیدکننده و مواردی مثل اینها. |
labeling | برچسب زدن | به واژه ی label مراجعه کنید. |
labor intensive | کار فشرده | یک محصول یا صنعتی که مقدار کار بیشتری نسبت به کالاهای سرمایهای نیاز دارد. |
laboratory experiment | آزمایشهای آزمایشگاهی | بررسی تحقیقاتی که در آن محققان یک وضعیت با شرایط دقیق ایجاد میکنند تا برخی متغیرها و دستکاریهای دیگران را کنترل کنند. |
laddering | تکنیک نردبانی | این تکنیک بیان می کند که مصرف کنندگان چگونه بین ویژگیهای خاص محصول و پیامدهای کلی آن ارتباط برقرار می کند. |
laggards | دول عقبمانده | گروه پنجم و آخرین گروهی که نوآوری اتخاذ میکنند. |
lagged effect | اثرات تاخیر | به واژه ی carry over models and Vidale-Wolfe model مراجعه کنید. |
laissez faire leadership | رهبری بی مسئولیت | رهبری که نظارت کمتری بر روی پرسنل فروش خود داردو مشارکت خیلی کمی با آنها دارد. |
landed cost price | هزینه تمام شده در انبار | صورتحساب یک کالا، به علاوه هزینههای حمل و نقل درونی. |
Landing Page / Destination Page | صفحه فرود، صفحه مقصد | صفحهای که یک جستجوگر پس از کلیک بر روی تبلیغات به آن میرسد. |
language system | سیستم زبان | به واژه ی dialog system مراجعه کنید. |
Lanham Trademark Act (1946) | قانون علائم تجاری لانهام | این عمل ثبت و حفاظت از علامت تجاری را فراهم میکند. |
late majority | اکثریت دیر | گروه چهارم و بزرگ اتخاذ یک نوآوری. |
latent conflict | تعارض پنهان | وجود شرایط پیشین تعارض. |
Latent Semantic Indexing | نمایهسازی معنایی نهان | اِلاِسآی روشی برای همخوانی دادن کلیدواژه های جستجو بر صفحه به کار میرود. |
lateral diversification | تنوع افقی | به واژه ی diversification مراجعه کنید. |
launch control | راهاندازی کنترل | فرآیندی که قصد مدیریت و نظارت بر یک محصول جدید را دارد. پیشرفتها و هنجارهای محصول شناسایی شده به طوریکه اهداف تعیین شده برای محصول بدست آید. |
law of comparative advantage | قانون مزیت نسبی | کشوری که دارای کارایی کمتری است باید در تولید و صدور کالایی تخصص یابد که کشور مزبور در آن دارای مزیت نسبی است و کالایی را وارد کند، که عدم مزیت مطلق بزرگتری دارد(کالایی که دارای عدم مزیت نسبی است). |
law of demand | قانون تقاضا | در صورت ثبات سایر شرایط محصولی که قیمت پائینی دارد بیشتر از محصولی که قیمت بالایی دارد خریداری میشود. |
law of diminishing marginal utility | قانون نزولی بودن مطلوبیت نهایی | وضعیتی که در آن با مصرف یک واحد اضافی از یک کالا رضایت کل کاهش مییابد، به عبارتی وقتی فردی، از یک کالایی بیشتر استفاده میکند از میزان مطلوبیت نهایی وی کاسته میشود. |
law of diminishing return | قانون بازده نزولی | پس از یک نقطهی خاص افزایش هر واحد از عامل تولید متغیر کمتر از واحد قبل از آن به کل تولید اضافه خواهد کرد. |
law of effect | قانون اثر | یک اصطلاح از نظریههای یادگیری در روانشناسی است بیان کنندهٔ این است که موجود زنده آن واکنشهایی را زودتر یاد میگیرد که با رضایت خاطر همراه باشد، و آنهایی را که با رنج و ناراحتی توأم بوده یا به دنبال آنها رنج پیدا شود یا دیرتر یاد میگیرد و یا اصلاً یاد نمیگیرد. |
lay-away | کنارگذاشتن | خرید قسطی کالا به این ترتیب که کالا کنار گذاشته میشودو پس از پرداخت همهی قیمت به خریدار تحویل میشود. |
layout | طرح | طرح یا نقشهٔ کلی، قالب تبلیغات چاپی است که در آن آثار هنری، عنوان، برند و دیگر عناصر گرافیکی روی صفحه قرار میگیرد. |
LCL | کمتر از یک کانتینر | به واژه ی less-than-carload-lot مراجعه کنید. |
LCV | وسایل نقلیه ترکیبی | به واژه ی longer combination vehicle مراجعه کنید. |
LDC | کشورهای کم توسعهیافته | به واژه ی United Nations Conference on Trade and Development مراجعه کنید. |
lead generation | جذب مخاطب هدفمند | فرآیند جمعآوری و استخراج اطلاعات تماس که منجر به فروش میشود. |
lead, sales | هدایت، فروش | پرسش یا ارجاعی در مورد یک فرد یا سازمان که مشتری بالقوه است. |
leader pricing | قیمتگذاری نخست | کالاهایی که برای جلب مشتری بیشتر با ضرر فروخته میشود، به این امید که بااین کار فروش بقیهٔ محصول را با تفاوت سود بالاتر تشویق کند. |
leadership substitute | جایگزینی رهبری | در تئوری جایگزین های رهبری، ویژگی های فردی، وظیفه ای و سازمانی می توانند نسبت به توانایی رهبر دراثرگذاری بر رضایت و عملکرد زیر دستان برتری داشته باشد. به عبارت دیگر، اگر عوامل معینی وجود داشته باشد فرد میتواند بدون هدایت رهبر وظیفه محوله را انجام دهد. |
leading | برجسته | مقدار فضای بین خطوط متن در یک صفحه چاپی. |
leading economic indicators | شاخصهای اصلی اقتصادی | شاخصهای اقتصادی که حداکثر و حداقل پیش از مجموع فعالیتهای اقتصادی است. |
leading question | سوال تلقینی | سوالی شکل یافته که به مخاطب تلقین میکند که چگونه باید جواب بدهد. |
leadtime | زمان انتظار | برآورد و پیشبینی مدت زمانی که توسط صاحب کالا به دوره خریداضافه میشود. |
leapfrog routing | مسیریابی جهش قورباغه ای | روشی برای برنامهریزی تماسها است که طبق آن فروشندگان نیاز دارند با دستهای از مشتریان که در فواصل جغرافیایی نزدیک هستند بیشتر از مشتریانی که در مناطق دورافتاده تماس داشته باشند. هدف از این عمل به حداقل رساندن زمان سفر است. |
learned reaction | یادگیری | براساس نظریه هیلگارد یادگیری، تغییر نسبتا پایدار در رفتار است که بر اثر تجربه در تواناییهای بالقوه فرد به وجود میآید. یادگیری همواره با تغییر مواجه است تغییرات ناشی از یادگیری پایدارند و تغییراتی که پایداری ندارند نمی توان به یادگیری نسبت داد مثل تغییرات ناشی از مواد مخدر، خستگی، هیجانات. یادگیری شامل فعالیتهایی از قبیل یادگیری حقایق و مهارتها، برندها، شعر و غیره. |
learning curve | منحنی یادگیری | نموداری که میزان پیشرفت فرد در کسب مهارتها و تواناییهای جدید را بر حسب زمان نشان میدهد. |
learning decay | فروپاشی یادگیری | به از بین رفتن حافظه به مرور زمان یا فراموشی یک واکنش آموخته شده میگویند. |
leasing | اجاره | قرارداد که از طریق آن صاحب دارایی (موجر) حق استفاده از دارایی را به شخص دیگری (مستاجر) در ازای پرداخت های دوره ای میدهد. |
least squares regression | رگرسیون حداقل مربعات | به واژه ی Multiplicative Competitive Interaction model مراجعه کنید. |
legal | حقوقی | چیزی که مجاز است، و یا توسط قانون تحریم نشده و ممنوع نیست. |
less-than-carload-lot (LCL) | کمتر از یک کانتنیر | نرخ حمل و نقل، که از محموله بار کامیون کامل به کمتر صدق می کند. |
less-than-truckload (LTL) | حملو نقل کوچک | یک حملونقل کوچک که به طور معمول کمتر از 10000 حمل توسط حاملهای رایجش انجام میشود. |
letter of credit | اعتبار اسنادی | اعتبار اسنادی تعدی از بانک است که به خریدار و فروشنده داده می شود. تعهد میشود که میزان پرداختی خریدار به فروشنده بموقع و با مبلغ صحیح به دست فروشنده خواهد رسید. هرگاه که خریدار قادر به پرداخت مبلغ خرید نباشد، بانک موظف است باقیمانده یا تمام مبلغ خرید را بپردازد. |
letters to the editor | نامه به سردبیر | بخشی از روزنامه که برای پخش افکار عمومی مورد استفاده قرار میگیرد، مکاتباتی که به منظور ارایه نقطه نظر شخصی درباره یک موضوع یا راجع به یک مقاله پژوهشی، با هدف چاپ شدن درمجله، صورت میگیرد. |
Leverage | قدرت نفوذ | درجه ای که تغییر در حجم فروش متعاقبا منجر به تغییر در سودعملیاتی و عملکرد مالی یک شرکت میشود. |
LEXIS | لکسیس | پایگاهدادهای که حاوی شاخص مقالات و کارهای مرتبط با مسائل حقوقی است. |
libido | لیبیدو | به واژه ی id مراجعه کنید. |
Licensed Merchandise | کالاهای مجاز | کالاهای تولیدشده توسط یک تولیدکننده که دارای مجوز هستند و علامتهای رسمی روی محصول است. |
licensee | مجوز | تولیدکنندهای که مجوز تولید و توزیع کالاهای مجاز را دارد. |
licensing (1) | مجوز | نسبتا ساده است، ارتباطی که یک تولیدکننده را وارد بازارهای جدید میکند، حق استفاده از یک فرآیند در بازار جدید شامل حق ثبت اختراع، علامت تجاری و غیره. |
licensing (2) | مجوز | حق استفاده از لوگو و اصطلاحات بر روی محصولات. |
life style | سبک زندگی | به طور کلی، شیوهای که فرد با محیط زیست روانی و جسمی خود سروکار دارد، علاوه بر این توسط برخی نظریهپردازان یک کلمه برای توصیف ارزشها، نگرشها و الگوهای رفتاری مصرفکننده است. |
life style analysis | تجزیه و تحلیل سبک زندگی | به واژه ی psychographic analysis مراجعه کنید. |
life-cycle costs | هزینه چرخه عمر | هزینه چرخه عمر شامل کل هزینه های صرف شده در طول عمر یک کالا بوده است. هزینه چرخه عمر اغلب برای نشان دادن محصولات با هزینهی اولیه بالاتر هستند. |
light equipment | تجهیزات سبک | محصولات صنعتی که دربرگیرنده مواردی مانندی اره، مته، چرخ، وسایل اندازهگیری، ماشین تحریر، ماشین حساب وغیره. |
light factory equipment | تجهیزات سبک کارخانه | به واژه ی equipment مراجعه کنید. |
Likert scale | مقیاس لیکرت | به واژه ی summated rating مراجعه کنید. |
liking | تمایل | به واژه ی AIDA and hierarchy of effects model مراجعه کنید. |
limen | آستان | به واژه ی subliminal perception مراجعه کنید. |
limited price variety store | قیمتهای محدود فروشگاههای متنوع | به واژه ی variety store مراجعه کنید. |
limited problem solving (or decision making) | حل مسئله محدود(تصمیمگیری) | یک فرآیند انتخاب مربوط به درجه متوسط تلاشهای شناختی و رفتاری. |
limited promise | وعده محدود، گارانتی | به واژه ی warranty مراجعه کنید. |
limited service | خدمات محدود | به واژه ی (full-service (of retailing مراجعه کنید. |
limited-service advertising agency | محدوده خدمات آژانسهای تبلیغاتی | یک آژانس تبلیغاتی که در یک زمینه خاصی متخصص است ازجمله پیامهای تبلیغاتی، برنامهریزی رسانهای. |
line authority | اختیار صفی | اختیارات مدیران نسبت به افرادی که مسئول آنها هستند به منظور دستیابی به اهداف از قبیل استخدام، پاداش، تنزل و غیره. |
line extension | گسترش خط محصول | اقلامی از یک نوع کالا با همان نام تجاری ولی با ویژگی های متفاوت به بازار عرضه می شود. |
linear learning model | مدل یادگیری خطی | یک مدل انتخاب برند با توجه به مناسبتهای قبلی است، تابع خطی خاص اعمال شده به احتمال انتخاب در دوره های قبلیبستگی دارد که آیا نام تجاری در زمان گذشته مورد علاقه بوده یا نه. |
linear programming | برنامهریزی خطی | به واژه ی advertising models ، mathematical programming و sales force models مراجعه کنید. |
line-haul rate | نرخ انتقال مستقیم | نرخ انتقال که معمولا توسط حاملهای مشترک انجام میشود. |
Link Cardinality | کاردینالیتی لینک | به واژه ی Link Popularity مراجعه کنید. |
link checker | بررسی لینک | ابزار مورداستفاده برای چک کردن لینکهای خراب صفحات وب. |
Link Farming | بدست آوردن لینک | تلاش مصنوعی و قابل ملاحظه برای افزایش محبوبیت لینک. |
link popularity | محبوبیت لینک | اندازهگیری کمیت و کیفیت لینکهایی که به سایت داده شدهاند و یکی از معیارهای تعیین رتبه در موتورهای جستجو میباشد. |
link text | متن لینک دار | متنی که حاوی لینک باشد. |
Linkbait | لینک طعمه | هر لینکی که کاربر را به کلیک ترغیب میکند لینک طعمه گویند. |
Linking Profile | لینک پروفایل | یک لینک پروفایل نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل لینکهای دریافتی میباشد. |
linkrot | ازبین رفتن لینک | معرف زمانی است که url قبلی یک وبسایت که قبلا با آن url قابل دسترسی بود از بین برود. |
list of key items | لیستی از آیتمهای کلیدی | به واژه ی never-out list مراجعه کنید. |
list price | لیست قیمت | قیمت فروش برای یک آیتم قبل از تخفیف یا کاهش در قیمت آن آیتم میباشد. |
listening | گوشدادن | به واژه ی active listening مراجعه کنید. |
listserv | لیست سرو | سیستمهای مبتنی بر ایمیل برای حمایت از بحث های گروهی از یک موضوع خاص. |
literature search | جستجوی ادبیات تحقیق | یک جستجو از آمار، مقالات تجاری، مجلات، روزنامهها برای دادهها. |
LITMUS | لیتموس | یک مدل برای پیشبینی فروش در طول زمان. |
living conditions | شرایط زندگی | به واژه ی census tract مراجعه کنید. |
living standard | استاندارد زندگی | معیاری از مالکیت و توزیع کالاهای مادی در میان اعضای یک جامعه است. |
lobbying | لابی | به فرد یا گروهی که سعی در اعمال نفوذ و پیشبرد دیدگاه خود را داشته باشد را لابی گویند. |
local advertising | تبلیغات محلی | هر گونه تبلیغات یک شرکت، سازمان یا فرد در محدوده جغرافیایی خاص مانند یک شهرستان میباشد. |
local brand | برند محلی | 1- برندی که در یک منطقه جغرافیایی نسبتا کوچک و محدود به بازار عرضه میشود. 2- (تعریف بازاریابی جهانی) برندی که برای یک بازار ملی خاص توسعه داده میشود. |
local rate | نرخ محلی | قیمت تبلیغات در رسانههای تبلیغاتی محلی است. روزنامهها، رادیو، ایستگاههای تلویزیونی نرخ پائینتری از تبلیغات ملی اعلام کردهاند. |
location affinities | شباهتهای محلی | خوشهبندی از انواع مشابه و یا مکمل در یک فروشگاه خردهفروشی. |
log file | لاگ فایل | یک فایلی که فعالیتها را در یک وب سرور ذخیره میکند. |
Log File Analysis | آنالیز لاگ فایل | تجزیه و تحلیل رکوردهای ذخیره شده در یک لاگ فایل میباشد، وبسرورها همیشه همه عملیاتشان را در یک لاگفایل ثبت میکنند. این لاگفایلها قابل خواندهشدن بهوسیله یک برنامه هستند، میتوانند دادههایی درباره محبوبیت یک وبسایت فراهم کنند. |
logistical cost | هزینههای لجستیک | هزینه های مربوط به خرید، پشتیبانی تولید و توزیع خدمات فیزیکی. |
logistical resource planning (LRP) | برنامهریزی منابع لجستیک | برنامهریزی کلی برای کنترل و نظارت فرآیند لجستیک، بر یکپارچهسازی اهداف کلی شرکت با ملزومات لجستیک تاکید دارد. |
logistics | لجستیک | منطقی برای هدایت فرآیند برنامهریزی، تخصیص و کنترل منابع مالی و انسانی میباشد. مدیریت لجستیک وظیفهدار طراحی، نحوه اجرا، کنترل و افزایش بهره وری کلیه فرایندهای مرتبط با ذخیرهسازی کالا، ارائه سرویسها و یا اطلاعات مرتبط از محل تولید تانقطه مصرف به طوریکه نیازهای مشتریان را بر آورده سازد، میباشد. لجستیک شامل یکپارچهسازی اطلاعات، حمل و نقل، موجودی کالا، انبارداری، جابهجایی کالا و بسته بندی نیز میشود. |
logistics manager | مدیر لجستیک | به واژه ی physical distribution manager مراجعه کنید. |
logistics model | مدل لجستیک | به واژه ی distribution models مراجعه کنید. |
logistics-related optimization model | مدل بهینهسازی لجستیک | به واژه ی distribution models مراجعه کنید. |
logit model | مدل لاجیت | مدلی که متغیرهای پیوسته در آنها حالت چندگزینهای دارد و معرف انتخابهای مجزای افراد میباشد. |
logo | لوگو | لوگو یک کلمه یا عبارتی برای شناسایی یک سازمان است مانند یک نام تجاری است 2- طرحی گرافیکی است که به عنوان نماد یک سازمان، شرکت یا نام تجاری مورد استفاده قرار میگیرد. |
Long Tail | طولانی | عبارتهای کلیدی با حداقل سه، گاهی 4 یا 5 کلمه است. کلمات کلیدی طولانی معمولا ترافیک کمتری دریافت میکنند و بهتر هستند. |
longer combination vehicle (LCV) | وسیله نقلیه ترکیبی | یک کامیونی که دو یا چند کانتینر مخصوص حمل دارد و طولش بزرگتر از طول استاندارد است، در ایالت متحده به بزرگراههای خاصی محدود شدهاند و بحث قابل توجهی در خصوص اثرات زیست محیطی و ایمنی آنها وجود دارد. |
longitudinal study | مطالعه طولی | بررسی نمونهای از عناصر از طریق مشاهدات منظم در یک دوره زمانی معین را مطالعه طولی گویند. |
long-range planning | برنامهریزی بلندمدت | به واژه ی planning مراجعه کنید. |
Long-Tailed Keywords | کلمات کلیدی طولانی | عبارتهای کلیدی حداقل با 2 یا 3 کلمه کلیدی در آنها. |
loop layout | چیدمان حلقهای | یک نوع چیدمان فروشگاه است، که به صورت راهرویی از ورودی فروشگاه آغاز میشود و به شکل دایره، مربع یا مستطیل است و در پایان مشتری را به نقطه آغاز برمیگرداند. |
loose money | پول شل | به واژه ی discretionary buying power مراجعه کنید. |
loss leader | کالایی که با ضرر فروخته میشود. | کالایی که برای جلب مشتری بیشتر با ضرر فروخته میشود. |
loss leader pricing | کالاهای ارزان | این برنامه شامل اقلام زیر قیمت و یا با قیمت های نسبتا پایین برای جذب مشتریان به محل فروش و کسب و کار میباشد. |
loss prevention department or function | بخش پیشگیری از ضرر | به واژه ی protection department مراجعه کنید. |
love needs | نیاز به عشق | به واژه ی hierarchy of needs و Maslow’s need hierarchy مراجعه کنید. |
low income countries | کشورهای کمدرآمد | کشورهای دارای کمترین درآمد سرانه در مقایسه با بقیه جهان ، به طور معمول کشورهای دهک پایین کم درآمد در نظر گرفته میشوند. |
low involvement consumer behavior | درگیری ذهنی پائین مصرفکننده | در این مورد فعالیتهای شناختی بسیار کمی در تصمیمگیری مصرفکننده نقش دارند. |
low involvement hierarchy | سلسله مراتب مشارکتی کم | در مدل سلسله مراتب اثرات، کسب اطلاعات منجر به شکل گیری نگرش های مثبت و خریدمیشد اما در این سلسله مراتب روند معکوس شده است و پس از خرید علاقه پدیدار میشود. |
low-balling | درباغ سبز نشاندن | یک استراتژی مذاکره است که در آن فروشنده برای جلب مشتری هزینه را کم برآورد میکند و بعد از سفارش آن را افزایش می دهد. |
lower-class | طبقهپائین | به واژه ی social class مراجعه کنید. |
loyalty | وفاداری | به واژه ی brand loyalty مراجعه کنید. |
LRP | LRP | به واژه ی logistical resource planning مراجعه کنید. |
LTL | LTL | به واژه ی less-than-truckload مراجعه کنید. |
Luce’s Choice Axiom | اصل موضوع انتخاب لوس | شانس نسبی فرد در انتخاب یک مورد خاص میباشد. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
municipal market | بازارشهرداری | به واژه public market مراجعه کنید. |
Municipal Marketing | بازاریابی شهری | واژه ابداع شده توسط IEG برای اشاره به استراتژی های تبلیغاتی ایجاد ارتباط بین یک شرکت برای خدمات و فعالیت های اجتماعی (حمایتهای مالی از پارک، تفریح، سرگرمی ، کتابخانه ها و غیره) |
MXD | توسعه استفاده از مخلوط | به واژه ی mixed-use development مراجعه کنید. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
nonprofit organization | سازمان غیرانتفاعی | به واژه public service announcement مراجعه کنید. |
nonresponse error | خطای عدم پاسخگویی | یک خطای عدم پاسخگویی که به معنای شکست در جمع آوری اطلاعات از عناصر جمعیت مورد آزمایش که قبلا تعیین و طراحی شده است. |
nonsampling error | خطای غیرمرتبط به نمونه گیری | خطایی که در تحقیق ممکن است رخ دهد و به عمل نمونه گیری مربوط نیست.این نوع خطا ممکن است به دلایلی مثل فهم مسئله، استدلال غلط، تفسیر غلط از پاسخ ها، آمارگیری، محاسبات اشتباه یا خطای فهرست بندی یا کد گذاری یا خطا در گزارش نتایج رخ دهد. |
nonselling area | بخش غیرفروشگاهی | فضایی که از بخش فروش جداست و برای هدایت و کنترل کسب و کار بخش فروشگاهی یا بخش خدمات از راه دور یا بخش انبار و عمده فروشی استفاده می شود که ممکن است شامل بخش ورودی، ویترین، تسهیلات حمل و نقل عمودی،بخش اداری، سیستم تهویه مطبوع، واحد تعویض، کارگاه، کارگاه تعمیر، بخش دریافت وبرچسب زنی و انبار است. |
nonselling department | واحد غیردرگیر در فروش | هر قسمتی از یک فروشگاه که در امر فروش مستقیم کالا درگیر نیست مانند واحد دریافت کالا. |
non-signer clause | عبارت های غیر اشاره ای | اخباری که به منظور تحت تاثیر قرار دادن رسانه ها برای پرداختن به مطلب مورد نظر منتشر می شود. |
nonstore retailing | خرده فروشی غیرفروشگاهی | شکلی از خرده فروشی که ارتباط مصرف کننده خارج از محدوده فروشگاه و از طریق دستگاه اتوماتیک، فروش الکترونیکی، فروش حضوری در خانه یا خرید پستی اتفاق می افتد. |
nonverbal communications | ارتباطات غیرکلامی | بیان غیرزبانی ارتباطات از طریق زبان بدن، فضای بین دو طرف و ظاهر افراد. |
norms | هنجارها | قوانین رفتاری ای که جزئی از ایدئولوژی یک گروه است. هنجارها ارزش های گروه را بازتاب می دهند و رفتارهای مطلوب و نامطلوب را از هم جدا می سازند و و برای رفتارهای مطابق هنجار ها پاداش و برای رفتارهای غیرمطابق مجازات در نظر گرفته می شود. |
North American Free Trade Agreement (NAFTA) | توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA ) | یک توافق بین آمریکا،کانادا و مکزیک برای از میان برداشتن موانع حمل و نقل کالا و خدمات. |
not-at-home | عدم حضور در خانه | یک خطایی در امر نمونه گیری آماری که موقعی رخ می دهد که پاسخوگویان به پرسشنامه و یا مصاحبه هنگام مراجعه مصاحبه گر در خانه حضور ندارند |
NPV | ارزش خالص کنونی | به واژه net present value technique مراجعه کنید. |
NTBs | موانع غیر گمرکی | به واژه non tariff barriers مراجعه کنید. |
Nutrition Labeling and Education Act (1990) | قانون برچسب زنی و آموزشی مواد غذایی | یک قانون ایالتی که که به منظور هر چه دقیق تر و قابل فهم تر شدن اطلاعات غذایی مواد مختلف تصویب شده است. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
outshopping | خرید بیرونی | عملی که در آن ساکنین یک اجتماع به علت بالارفتن قیمت یا عدم دسترسی به بعضی کالا ها برای خرید به یک جامعه بزرگتر مراجعه می کنند. در این وضعیت مصرف کنندگان از یک منطقه دیگر خرید می کنند چون نیازهای آنها در بخش های محلی ارضا نمی شود. |
outside salesperson | فروشنده بیرون فروشگاهی | به واژه field salesperson مراجعه کنید. |
over, short, and damage (OSD) | اضافه،کمبود و معیوب (OSD) | یک اصلاح سنتی در حوزه حمل و نقل وانبارداری که وضعیت موجودی انبار را بیان می کند.بعد از انبارش فیزیکی کالا ممکن است وضعیت ” اضافه” باشد( میزان موجودی خیلی زیاد باشد)، یا کمبود باشد (میزان موجودی کم باشد) و یا معیوب یا آسیب دیده باشد که به معنای غیرقابل استفاده بودن موجودی است. این اصلاحات در مورد محموله دریافت شده توسط خریدار یا یک واسطه نیز به کار می رود. در بعضی سیستم ها نیز به عنوان تعدیل کننده حسابداری محسوب می شوند. |
overage | اضافه موجودی | مقداری از موجودی انبار که بیشتر از مقدار ثبت شده در دفاتر انبارداری است. نقطه مقابل کمبود. در بحث اضافه درآمد نیز کاربرد دارد. |
overbought | بیش خرید | 1. وضعیتی که خریدار بیش از مقدار برنامه ریزی شده در یک دوره عرضه کالا اقدام به خرید می کند. 2. خرید کالا بیش از مقدار تقاضا باشد. |
overcoming objections | ایرادات مغلوب شده | فرآیند کنترل موفقیت آمیز بر دلایل عدم خریدی که توسط مشتریان ذکر می شود |
overcoverage error | خطای بیش پوشش | یک خطای نمونه برداری که به علت تکراری بودن چند عنصر در یک نمونه اتفاق می افتد. |
overhead costs | هزینه های بالاسری | به واژه common costs مراجعه کنید. |
overprivileged family | خانواده اشرافی | خانواده ای که در طبقه بندی اجتماعی میزان درآمدی، فراتر از ضرورت دارند و مسکن، پوشاک، وحمل ونقل آنها فراتر از حد عادی است. خانواده اشرافی علاوه بر مخارج عادی روزانه توانایی خرید وسایل لوکس را دارد و معمولا ادعا می شود که درآمدی 20 الی 30 برابر از طبقه متوسط اجتماعی دارند. |
overstored | بیش فروشگاه | این وضعیت بازار زمانی اتفاق می افتد که یک منطقه جغرافیایی بازار دارای تعدا بیش از حدی فروشگاه باشد و در نتیجه بازگشت سرمایه برای این فروشگاه ها بسیار سخت خواهد بود. |
over-the-counter remedies | داروهای روی پیشخوان | به واژه proprietary drugs مراجعه کنید. |
ownership | تملک ( مالکیت) | به واژه channel flows مراجعه کنید. |
ownership utility | مطلوبیت تملک | به واژه possession utility مراجعه کنید. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
purchasing department | واحد خرید | یک واحد سازمانی که مسئولیت شناسایی نیازهای واحد عملیاتی، شناسایی و انتخاب تامین کنندگان، مذاکره بر سر قیمت و سایر مسائل مرتبط و پیگیری و اطمینان از رسید خرید ها را به عهده دارد. |
purchasing manual | راهنمای خرید | یک سند داخلی که نقش های موجود در روابط بین واحدهای خرید و واحد استفاده و تامین کنندگان را مشخص می کند و اصول آن را به صورت جزئی توضیح داده و روند های مرتبط با خرید را تعیین می کند. |
purchasing power | قدرت خرید | توانایی مصرف کننده در خرید کالا ها وخدمات که از میزان درآمد او ناشی می شود. |
purchasing power parity | تعدیل قدرت خرید | یک اصل اقتصادی که بیان می کند که تغییر ایجاد شده در سطح قیمت های موجود در دو کشور را باید از طریق تنظیم نرخ واحد پولی مبادلاتی، تعدیل کرد. |
pure competition | رقابت کامل | یک مدل بازار که اولا کمترین قیمت تنها عاملی است که باعث می شود خریداران یک عرضه کننده را به دیگری ترجیه دهند، ثانیا میزان عرضه ای که یک فروشنده انفرادی می تواند داشته باشد به اندازه ای کم وناچیز است که نمی تواند تاثیری در قیمت بازار داشته باشد. |
Pure Food and Drug Act (1906) | قانون غذا و داروی اصیل | این قانون جعل و استفاده علامت تجاری دروغین را در فروش بین المللی یا بین ایالتی غذا و دارو منع می کند |
purposive sample | نمونه هدفمند | به واژه judgment sample مراجعه کنید. |
Push | فشار یا هل دادن | تحویل ( فشار دادن ) اطلاعات از جانب سرویس دهنده که بیش از مقدار در خواست شده از طرف کاربر (سرور) صورت می گیرد. Pointcast معروف ترین سرویس فشار است که اطلاعات را بر اساس حساب کاربری کاربر تحویل می دهد. |
push money | پاداش ترغیبی | پول یا سایر مشوق هایی که از طرف تولید کننده مستقیما به اشخاص خرده فروش پرداخت می شود تا برند آن تولید کننده را در برابر سایر رقبایش تبلیغ کنند. این روش برای ایجاد تاثیر مثبت بر روی خرده فروشی بعضی محصولات خاص یک خط تولید نیز استفاده می شود. |
push strategy | استراتژی فشار ( هل دادن) | 1. ( تعریف توزیع فیزیکی) یک استراتژی تولید که بیشتر از مصرف کننده نهایی به سایر اعضای کانال های توزیع توجه دارد و تولید کننده سعی در جلب دیگر اعضای کانال از طریق مشوق های تجاری، فرایندهای انبارداری و سیاست های قیمت گذاری دارد. 2. (تعریف ترویج فروش) فعالیت های ترویجی و ارتباطی که با استفاده از آنها بازاریاب سعی دارد عمده فروش ها وخرده فروش های کانال های توزیع را برای عرضه و ترویج کالاهای خاصی ترغیب کنید. |
PX | معاوضه پستی | به واژه post exchange مراجعه کنید. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
question mark | علامت سوال | به واژه growth-share matrix مراجعه کنید. |
Questionnaire | پرسشنامه | سندی که برای راهنمایی در مورد سوالات مورد پرسش از پاسخ دهندگان و ترتیب پرسش ها و فهرست بندی جواب های مورد قبول استفاده می شود |
quick response (QR) | پاسخ سریع | یک سیستم مدیریت موجودی محصولات آماده شده که زمانبدی پر کردن موجودی را در فروش روزانه به عهده دارد.تحت این سیستم خرده فروش، میزان موجودی ناب را از طریق تامین مداوم و منظم کالا و در مقادیر کم ، پایدار نگه می دارد.اطلاعات لحظه فروش بین خرده فروش و تامین کننده یا تولید کننده به اشتراک گذاشته می شود تا تحویل کالا به زمان تقاضا نزدیک تر شود. |
quick-response delivery system (QR) | سیستم تحویل سریع ( تحویل به موقع) | سیستمی که برای کاهش زمان تحویل کالا ها طراحی شده است که در نتیجه آن هزینه های انبار داری کاهش می یابد و رضایت مشتری افزایش می یابد و هزینه های توزیع نیز کاهش می یابد.
این روش به نام سیستم مدیریت انبار به موقع نیز شناخته می شود. |
quota | سهمیه | 1. ( تعریف بازاریابی جهانی) یک اصطلاح تجاری که یک محدودیت عددی یا ارزشی برای یک نوع خاصی از کالا در صادرات یا واردات تعیین می کند.
2. (تعریف فروشندگی) سطح مورد نظری از عملکرد یا فعالیت که از یک فروشنده انتظار می رود به آن برسد. نظر: سهمیه در سنجش های عملکردی مختلفی مانند میزان فروش، حاشیه سود و تعداد حساب های کاربری جدید می تواند به کار گرفته شود. همچنین در بسیاری از عملکرد های مدیریت فروش مانند پیش بینی فروش، انگیزش فروشندگان و ارزیابی عملکرد آنان نیز می تواند استفاده شود. |
quota sample | سهمیه ی نمونه | یک نمونه غیراحتمالی که به گونه ای انتخاب شده است که نسبت عناصر نمونه مقدار معینی است. |
quota-bonus compensation | پاداش اضافه حقوق | برنامه ای که طبق آن علاوه بر دستمزد اولیه تعین شده یک حقوق پایه و یک حق کمیسیون یا پورسانت به اضای میزان فروش در نظر گرفته می شود. |
quotation | سهمیه بندی | قولی است از طرف یک تامین کننده بالقوه که تعهد می کند کالای مورد نیاز خریدار را در یک دوره مشخص و قیمت مشخص تامین کند. این سهمیه بندی جوابی است به درخواست نیاز خریدار. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
routinized choice behavior | رفتار انتخاب عادی شده | انتخابی که نیاز به تلاش شناختی و رفتاری اندکی دارد. |
routinized response behavior | رفتار پاسخ گویی عادی شده | بعد از تعداد دفعات امتحان کردن یا خرید یک برند، فرایند تصمیم گیری نیاز به تلاش شناختی بسیار کمی دارد و تصمیم گیری بسیار ناچیزی صورت می گیرد و یا اصلا نیاز به تصمیم گیری از بین می رود. در این حالت رفتار عادی و روتین می گردد. |
RSS | RSS | خلاصه غنی شده از سایت یا یک پیوند واقعا ساده. RSS محفف Rich Site Summary است که نوعی قالب XML برای انتشار سرخط و تیتر اخبار بر روی وب است و به عنوان یک پیوند محسوب می شود. |
RSS Aggregators | RSS جمع کن | یک نرم افزار پردازشگر که از خوراک های وب برای بازیابی محتوای منتشر شده در وب مانند وبلاگ ها، پادکست ها، ویلاگ ها و یا وب سایت های رسانه های جمعی استفاده می کنند. ممکن است در مورد موتورهای جستجو این نرم افزارها برای جمع آوری و نمایش کلمات اختصاصی و شخصی سازی شده به کار روند.از این نرم افزارها با عناوین RSS خوان ها،خوراک خوان ها،خوراک جمع کن ها،خبرخوان ها، یا جستجو جمع کن ها نیز یاد می شود. |
rule of reason | قاعده منطق | 1. (تعریف اقتصادی ) اصلی که قانونی بودن یک اقدام تجاری را نشان می دهد. غیرقانونی بودن از طریق شواهد نگران کننده ای که از سوی دولت، رقبا یا مصرف کنندگان ارائه می شود، تعیین می گردد.
2. (تعریف قانونی) استانداردی که بر روی “قانون ضد تجارت ناعادلانه شرمان” اضافه شده و بیان می کند که هر اقدام غیرمنطقی که بازدارنده تجارت باشد ممنوع است و در حالی که قبلا فقط عبارت بازدارنده تجارت مطرح بود. دادگاه ها هنوز در مورد عبارت غبرمنطقی تعریف واحدی ندارند. |
rule of thumb | قانون سرانگشتی | به واژه heuristic مراجعه کنید. |
run of network (RON) | مدیریت شبکه | یک روش خرید تبلیغات که در آن تبلیغ در همه صفحات شبکه نمایش داده می شود. |
run of press coupon (ROP) | سهمیه مدیریت رسانه | نوعی سهمیه تبلیغاتی که در رسانه های چاپی مورد استفاده قرار می گیرد و محل چاپ تبلیغ در اختبار صاحب رسانه است. |
run of site (ROS) | مدیریت سایت | یک روش خرید تبلیغات که در آن تبلیغات در همه صفحات سایت مورد نظر نمایش داده می شود. |
runners | فروش اصلی | سبک و مدلی که به صورت عمده و چندین بار فروخته می شود و تقاضا برای آن زیاد است به ویژه در صنعت مد و لباس. |
run-of-press (ROP) | مدیریت رسانه | جایگذاری تبلیغات در صفحات روزنامه یا مجله در زمانی که کارمندان بخش انتشارات صفحات متعددی را برای چاپ آماده می کنند.در تبلیغات ویژه و اعلاء به این روش عمل نمی شود و صاحب تبلیغ بخش مخصوصی از صفحه را خریداری می کند و مسئولین روزنامه نمی توانند مکان آن را تغییر دهند. ( واژه preprint advertising و run-of press color را نیز مشاهده کنید.) |
rural population | جمعیت روستایی | بخشی از کل جمعیت که در جز مناطق شهری طبقه بندی نمی شود. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
Switcher | تعویض کنندگان | این واژه به یک مصرف کننده ای اطلاق می شود که خریدهای خود را بین دو یا چند برند مختلف به طور متناوب تغییر می دهد. |
SWM | بیشنیه سازی ارزش دارایی سهام داران | به واژه shareholder wealth maximization مراجعه کنید. |
SWOT | آنالیز SWOT | به واژه situation analysis مراجعه کنید. |
symbolic interaction | تعامل سمبلیک | یک تئوری جامعه شناسانه که بر روی شکل گیری خود، از طریق تعامل با سایر افراد تمرکز دارد. از این مفهوم در مورد محصولات نیز می توان کمک گرفت که از تعامل یک محصول با دیگر محصولات برای شکل دهی شخصیت محصول استفاده می شود. |
symbolic meaning | معنای نمادین | معنای روانشناختی و اجتماعی ای که یک محصول برای مصرف کننده دارد و این معانی فراتر از خصوصیات عادی محصول است. |
syncratic decision making | تصمیم گیری اشتراکی | الگویی در تصمیم گیری درون خاونده ای که در آن بیشتر تصمیمات مشترکا توسط هر دو همسر گرفته می شود. |
syndicated barter | صنف تهاتری | به واژه barter مراجعه کنید. |
syndicated research | تحقیق عمومی | در این نوع تحقیق اطلاعات به روشی معمولی جمع آوری و سپس به مشتریانی که علاقه مندند فروخته می شود. ( برای مثال رده بندی های تلویزیون نیلسون ) |
syndicated supplement | ضمیمه های عمومی | به واژه supplement مراجعه کنید. |
Synectics | سینتیکس ( نوعی روش برای حل مسئله) | نوعی روش حل مسئله که در آن گروهی از افراد یا عناصر ظاهرا غیر مرتبط به هم، جمع می شوند و برای حل مسئله و یا طرح مسئله تلاش می کنند. |
systematic risk | ریسک سیستماتیک ( خطر پذیری نظام مند) | به واژه beta coefficient مراجعه کنید. |
systematic sample | نمونه سیستماتیک (نظام مند) | یک نمونه احتمالی که در آن هر عنصر kth در یک مجموعه طوری تعیین شده است که پس از هر شروع تصادفی در نمونه وجود داشته باشد. |
systems design | طراحی سیستم ها | به واژه prototype and screening of ideas مراجعه کنید. |
systems selling | فروش سیستم ها | دیدگاهی که هدف آن ایجاد خدماتی بهتر و جلب رضایت مشتری از طریق طراحی مجموعه ای از محصولات به هم وابسته و یکپارچه است، این محصولات از طریق اجرای یک سیستم یکپارچه تولیدی، کنترل موجودی، توزیع و دیگر خدمات امکان پذیر است که هدف آن ارضای نیازهای اصلی مشتری از طریق عملیاتی روان است. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
TXT | فایل متنی | فایل متنی با فرمت .txt |
TXT | فایل متنی | فایل متنی با فرمت |
TXT//AD | تبلیغات متنی | تبلیغات متنی، مانند پیامک های گوشی های همراه |
tying clause | بند محدود کننده | محدودیتی در یک قرار داد که الزام به حفظ قیمت دارد و یا بیان می کند که یک طرف قرارداد حتما باید از طرف دیگر خرید انجام دهد. |
type face | طرح حروف | به هر نوعی از طرح ها یا الگوهای مختلفی از شکل حروف الفبا،اعداد علامت های نگارشی گفته می شود که به صورت سیستماتیک طراحی شده اند. یک فونت اندازه ها وحالت های مختلفی مثل مایل دارد. |
Type I error | خطای نوع 1 | رد کردن یک فرضیه اولیه که مورد آزمون قرار گرفته و رد شده در حالی که درست است. این نوع خطا به نام خطای آلفا نیز نامیده می شود. |
type I Fisher-Tippett extreme value distribution | نوع 1 توزیع ارزش نهایی فیشر-تیپت | به واژه logit model مراجعه کنید. |
Type II error | خطای نوع دو | عدم توانایی در رد کردن فرضیه اولی که مورد آزمون قرار گرفته و نادرست است این نوع خطا خطای بتا نیز نامیده می شود. |
type membership | عضویت نوعی | به واژه stereotype مراجعه کنید. |
typesetting | تنظیم نوشتار | فرایند انتخاب چهره نوشتاری یا انتخاب فونت مناسب و بازتولید سرخط ها و سایر نوشته از نظر اندازه و تنظیم جایگاه نوشته ها در مکان مناسبی از صفحه |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
UPC | کدجهانی محصول | به واژه universal product code مراجعه کنید. |
UPC bar codes | بارکد های UPC | به واژه universal product code مراجعه کنید. |
upper-class | کلاس بالاتر | به واژه social class مراجعه کنید. |
upturn | بازگشت به وضع بهتر | به واژه recovery مراجعه کنید. |
urban population | جمعیت شهری | افرادی که در مکانی با ساکنین بیش از 2500 نفر زندگی می کنند و ممکن است یک شهر دهکده، قصبه یا مجتمع هایی ویژه باشد. |
urbanized core | مرکز و هسته شهری شده | به واژه census metropolitan area مراجعه کنید. |
URL | URL | مکان منابع در اینترنت. این اصطلاح معمولا به جای دامنه و آدرس وب نیز استفاده می شود. |
Uruguay Round | نشست اوروگوئه | یک مذاکره چندجانبه بیت اعضای کشورهای GATT که از اواسط 1980تا 1993 در اوروگوئه برگزار می شد. |
usability | کاربردپذیری | این اصلاح به کاربرپسند بودن یک وب سایت و عملکردهای آن اشاره دارد. یک وب سایت با کاربردپذیری خوب به گونه ای طراحی شده است که بازدیدکنندگان می توانند به راحتی به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا کنند و یا عملی را که انتظار دارند به راحتی انجام دهند. کاربردپذیری بد موجب سردرگمی و ایجاد مشکل برای بازدید کننده می شود. به عنوان مثال انیمیشن های فلش با حجم بالا برای بازدید کنندگانی که با اینترنت کم سرعت دایال آپ متصل هستند، موجب کاربرد پذیری پایینی می شود. درک راحت و مستقیم از بخش های مختلف سایت و متن های راهنمای سایت می تواند در افزایش کاربردپذیری بسیار موثر باشد. |
usability testing | تست قابلیت استفاده ( کاربردپذیری) | یک فاز تحقیقاتی در طراحی و اجرای یک وب سایت که کاربران از لحاظ سهولت استفاده با طرح و نقشه و ناوبری و سایر ویژگی های سایت مورد ارزیابی قرار می گیرند. |
use date | تاریخ مصرف | به واژه open-code dating مراجعه کنید. |
use up rate | نرخ مصرف | حجم یا طول زمانی که یک مصرف کننده نیاز دارد تا از یک موقعیت خرید به موقعیت خرید دیگری مراجعه کند. |
Usenet | یوزنت | صفحات پیغام های اینترنتی هستند که به عنوان گروه های خبری نیز شناخته می شوند.هر صفحه خصوصیت ویژه خود را دارد و ده ها هزار یوزنت وجود دارد که در مورد هر موضوع قابل تصوری فعالیت می کنند. بسیاری از آنها موضوعات تخصصی وحرفه ای را پوشش می دهند ومنابع غنی برای اطلاعات حرفه ای می باشند، بعضی یوزنت های دیگر حاوی مطالب زرد و به درد نخور هستند. |
user | کاربر | به واژه buying roles مراجعه کنید. |
User Agent | عامل کاربری | عامل کاربری به عنوان نرم افزار رویت وب سایت ها، یا همان مرورگر یا اسپایدر شناخته می شوند . معروف ترین عامل های کاربری موزیلا و اینترنت اکسپلورر هستند. |
users’ expectations method | روش انتظار کاربران | روشی برای پیش بینی فروش بر اساس جواب هایی که مصرف کنندگان در مورد انتظارشان از میزان خرید و مصرف محصول می دهند. این روش با نام نیت خریداران نیز شناخته می شود. |
USP | پیشنهاد منحصر به فرد فروش | به واژه unique selling proposition مراجعه کنید. |
USPTO | سازمان علائم تجاری و مالکیت معنوی ایالات متحده آمریکا | مخفف عبارت United States Patent & Trademark Office ( سازمان علائم تجاری و مالکیت معنوی ایالات متحده آمریکا) |
utilitarian function of attitudes | کاربرد سودگرایانه ی گرایش ها | به واژه instrumental function of attitudes مراجعه کنید. |
utilitarian reference group influence | تاثیر سودگرایانه گروه مرجع ها | زیر بار رفتن یک فرد در برابر انتظارات درک شده از دیگران برای بدست آوردن پاداش یا دوری از تنبیه |
Utility | سودمندى | 1. (تعریف عمومی) وضعیت یا حالت مفید بودن
2. (تعریف اقتصادی) سودمندس که مصرف کننده از خرید تصاحب واستفاده محصول بدست می آورد. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
vertical market | بازار عمودی | وضعیتی که در آن یک محصول صنعتی فقط توسط یک یا تعداد بسیار محدودی از صنایع یا گروه های تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. بازار بسیار باریک و محدود است ولی عمق زیادی دارد و این به معنای این است که بیشتر مشتریان به کالای مورد نظر نیاز دارند. |
vertical marketing system | سیستم بازاریابی عمودی | 1. (تعریف مرتبط با کانال توزیع) سیستمی از کانال ها که به صورت افقی هماهنگ شده و به صورت عمودی چیده می شوند و به صورت حرفه ای مدیریت شده و از یک مرکز واحد برای رسیدن به عملکرد اقتصادی بهینه و حداکثر تاثیر بازار به کار گرفته می شود. سه نوع سیستم بازاریابی عمودی وجود دارد: سیستم بازاریابی عمودی،سیستم بازاریابی عمودی قراردادی و سیستم بازاریابی عمودی مشارکتی. 2. (تعریف مرتبط با توزیع فیزیکی) رابطه کانالی بین دو یا چند کارخانه که به صورت طولانی مدت و متقابل شکل می گیرد. |
vertical marketing system competition | رقابت سیستم های بازاریابی عمودی | رقابت بین دو سیستم بازاریابی عمودی رقیب با هم. به عنوان مثال سیستم بازاریابی عمودی شرکت جنرال موتورز و شرکت فورد موتور. |
vertical merger | ادغام عمودی | به هم پیوستن یا ترکیب دو یا تعداد بیشتری شرکت در مراحل مختلفی از تولید یا فرایند بازاریابی، مانند به هم پیوستن IBM که تولید کننده کامپیوتر است با intel که تولید کننده ریز پردازنده است. |
Vertical Portal/Vortal | درگاه عمودی/ سایت اختصاصی | نوعی موتور جستجو که بر روی بخش یا صنعت خاصی تمرکز دارد.این نوع موتورهای جستجوی عمودی که Vortal هم خوانده می شوند فهرست های بسیار ویژه ای دارند و نتایج محدود تری نسبت به موتورهای جستجوی معمولی فراهم می کنند. |
vertical price-fixing | تثبیت قیمت عمودی | تبانی بین بازاریابان در سطوح مختلف کانال های توزیع برای تعیین قیمت برای یک محصول. |
vertical restraint | محدودیت های عمودی | آرایشی که بین کارخانجات سطوح مختلف تولید یا زنجیره توزیع، وجود دارد و محدودیتی برای امکان خرید و فروش یا فروش مجدد برای هر عضو ایجاد می کند. |
vertical restriction | انحصار عمودی | به واژه vertical restraint مراجعه کنید. |
vertical structure of the sales organization | ساختار عمودی سازمان های فروش | یک نوع رتبه بندی که رده های مدیریتی اجازه دخالت در بخش های خاصی از مدیریت فروش را دارند.این ساختار امکان یکپارچگی و هدایت بهتر فعالیت های فروش را در یک کارخانه فراهم می کند |
Verticals | عمودی ها ( اتحادیه ) | یک رده عمودی، مجموعه ای از کسب وکارهای ویژه یا یک طبقه خاصی است مانند بیمه، خودرو یا گردشگری. جستجو بر اساس رده باعث می شود که جستجوی هدف گذاری شده بهتر و فرصت های پرداخت به ازای هر کلیک برای طبقه خاصی از کسب و کارها داشته باشیم. |
vicarious learning | یادگیری جانشینی | تغییری در رفتار فردی که در اثر مشاهده رفتار دیگران و نتایج آن رفتار، به وجود می آید. |
VICS | استاندارهای ارتباط بین سازمانی داوطلبانه | به واژه voluntary inter-industry communications standard مراجعه کنید. |
Vidale-Wolfe model | مدل ویدل-ولف | یک مدل اقتصاد سنجی که نرخ تغییرات فروش را به صورت تابعی از نرخ هزینه های تبلیغات بیان می کند. این اثر ذکرشده تبلیغات معمولا به همراه اصطلاح فروش تلف شده به کار می رود.( Vidale and Wolfe 1957). این مدل موجب می شود که اثر تبلیغات در برابر فروش تلف شده، متفاوت باشد. |
video news release (VNR) | انتشار اخبار ویدئویی | یک ابزار عمومی که برای انتشار داستان های خبری تلویزونی طراحی شده است. متخصصین تبلیغات اخبار 60 الی 90 ثانبه ای را برای انتشار در نوارهای ویدئویی آماده می کنند که می توان بعدا در از طریق ایستگاه های تلویزیونی نیز انتشار داده شود. این نوع اخبار کمی حرفه ای تر از کلیپ های خبری هستند. |
videotex retailing | خرده فروشی متن تصویری | یک سیستم تعاملی الکترونیکی که در آن خرده فروش از طریق سیستم های تلویزیونی کابلی یا خط تلفن اطلاعاتی متنی یا گرافیکی را برای مصرف کنندگان ارسال می کند. |
viral marketing | بازاریابی ویروسی | یک پدیده بازاریابی که انتقال یک پیام بازار یابی تسهیل و مردم را تشویق به انتقال آن می کند.علت نامگذاری بازاریابی ویروسی این است که مردم وقتی در معرض پیام های دیگران قرار می گیرند مانند انتقال یک بیماری یا ویروس آن را به سایرین منتقل می کنند. |
Virtual Signage | علامت مجازی | افزودن یک علامت و نشان به صورت الکترونیکی به یک برنامه تلویزیونی به طوری که در رویداد واقعی آن علامت وجود نداشته است. |
Virus | ویروس | برنامه هایی هستند که می توانند بر روی رایانه یا شبکه شما از روی اینترنت دانلود شوند. بعضی از این برنامه ها آسیب زا هستند وبعضی ها برای نابودی سیستم های شما برنامه ریزی می شوند و بعضی ها فایل ها را تخریب نرم افزار ها را از کار می اندازند. این برنامه ها شوخی ندارند و باید مراقب بود و از برنامه های ضد ویروس استفاده کرد استفاده از آنها فقط چند دقیقه در روز زمان می گیرند اما این محافظت کار ارزشمندی است. |
Vision | چشم انداز | یک راهنمای کلی که طبیعت یک کسب و کار را به صورت روشن مشخص می کند و اهداف و نیت های آن را برای آینده مشخص می کند. این قصد ونیت ها بر مبنای باورهای مدیران از امکانات محیط و تصور آنها از آینده کسب وکار استوار است.
این چشم انداز ویژگی های زیر را دارد 1. با درک عمیق وآگاهانه از کسب و کار و شناخت از عوامل آینده ساز نوشته شده باشد. 2. از طریق همکاری و اشتراک گروهی بوجود آمده باشد. 3. ایجاد اشتیاق به رقابت و پیروزی در کل سازمان کند. 4. افراد سازمان را در جهت اتخاذ استراتژی ها و تاکتیک های صحیح و اثر بخش ترغیب و تقویت کند. |
visual front | ویترین بصری | یک نوع طراحی برای ویترین فروشگاه ها که هیچ گونه مانع دیداری بین داخل و خارج فروشگاه وجود ندارد. |
visual merchandising | عرضه کالای بصری | وضعیتی که در آن از برچسب های اطلاعات، علائم توضیحی، و نمایشگرهایی که توسط خود مشتری قابل مشاهده هستند استفاده می شود و نیازی به وجود فروشنده برای ارائه اطلاعات نیست. |
visual system of stock control | سیستم بصری کنترل موجودی | روشی برای کنترل میزان موجودی کالای به وسیله روش مشاهده سیستماتیک که از ثبت آماری در آن استفاده نمی شود. |
Vlog | وبلاگ ویدئویی | ویلاک یک وبلاگ ویدئویی است. |
VNR | انتشار اخبار ویدئویی | به واژه video news release مراجعه کنید. |
voice pitch analysis | تحلیل زیر و بمی صدا | نوعی آزمایش تحلیلی برای آزمودن تغییرات فرکانس نسبی صدای انسان که در اثر برانگیختگی های روانی ایجاد می شود. |
volume projections | پیش بینی حجم | پیش بینی تقاضا این امکان را به بازاریاب می دهد تا تا با نمونه برداری از نیاز مشتریان از طریق پرسشنامه و مطالعات بازار بتواند فروش محصول را پیش بینی کند. بازاریاب برای پایه ریزی این پیش بینی باید بتواند تخمین بزند که چه تعداد مشتری محصول جدید را امتحان خواهند کرد و هر چند وقت یک بار دوباره دست به خرید خواهند زد. |
voluntary chain | زنجیره داوطلبی | به واژه voluntary group مراجعه کنید |
voluntary group | گروه داوطلبانه | یک نوع سیستم بازاریابی عمودی که در آن یک عمده فروش ،چندین خرده فروش مستقل خود را در قالب یک گروه داوطلبانه به هم پیوند می دهد و مجموعه کاملی از خدمات را به اعضای این گروه ارائه می هد که می تواند شامل تبلیغات متمرکز و ترویج های متمرکز، مکان یابی و چیدمان فروشگاه، آموزش و تامین مالی و کمک های حسابداری به آنان باشد. |
voluntary inter-industry communications standard | استاندارد ارتباطات بین صنعتی داوطلبانه | یک استاندارد ارتباطاتی که توسط یک صنعت عرضه کننده عمده کالا اتخاذ شده و برای تبادل الکترونیکی اطلاعات بین فروشنده و خریدار استفاده می شود. |
volunter directory | فهرست راهنمای داوطلبانه | یک فهرست راهنمای تحت وب که توسط نویسندگان داوطلبی که بدون دستمزد کار می کنند اداره می شود. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
wagon distributor | توزیع کننده کامیونی | عمده فروشی که اجناسش را توسط کامیونی که فروشندگان راننده آن را حمل می کنند پخش می کند. نیازهای خرده فروشان با استفاده از تماس های تلفنی از قبل بررسی می شود و سپس توسط کامیون به محل حمل می شود. این روش تا حدودی قدیمی شده است. |
want book | کتاب در خواست ها | 1. اطلاعات جمع آوری شده توسط فروشندگان خرده فروش که درخواست های مشتریان را ثبت می کنند. 2. دفترچه ای که کارمندان فروشگاه درخواست های مشتریان را که در در موجودی اجناس وجود ندارند در آن ثبت می کنند. |
want slip | لیست نیازها | لیستی که فروشنده ها در آن درخواست های مشتریان را که نمی توانند از موجودی اجناس تامین کنند یادداشت می کنند. |
wants | نیاز ها | آرزو ها، احتیاجات ، هوس ها و درخواست یا انتظارات انسان |
warehouse | انبار | مکان فیزیکی که عمدتا برای ذخیره کالاها به منظور فروش یا انتقال به سایر کانال های بازاریابی استفاده می شود. |
warehouse club | کلوپ انباری | به واژه wholesale club مراجعه کنید |
warehouse receipts | رسید انبار | رسیدی که هر انبار عمومی برای صاحب کالایی که انبار کرده است صادر می کند. |
warehouse retailing | انبار خرده فروشی | خرده فروشی کلاهای مخصوصی مانند خوار و بار ، سخت افزارها، وسایل و تجهیزات خانگی و… در فضای بزرگ فروشگاهی انبار مانند. در این مکان ها معمولا اجاره ها پایین اند و ساختمان های مجزا امکانات کمی دارند و بسیاری از کارها را خود مشتریان انجام میدهند. |
warehouse store | انبار فروشگاهی | یک خرده فروش با قیمت های پایین که کالاهایش را بدون توجه به مسائل جزئی و در فضایی انبار مانند به فروش می رساند. |
warehouse, automated | انبار کردن اوتوماتیک | فضایی که در آن از ماشین آلاتی مانند تسمه نقاله ، دستگاه سورت ( مرتب سازی )، سیستم های ذخیره خودکار و سایر تجهیزات برای تسریع فرایند دریافت و جابجایی و انتقال محصولات در درون فضای انبار استفاده می شود. |
warehouse, bonded | انبار تضمینی | انباری که در برابر از بین رفتن کالا ها و خسارت ها تضمین می دهد. |
warehouse, chain store | انبار زنجیره ای | شرکتی که با خرده فروش هایی با شعبه های گسترده همکاری می کند و به منظور مونتاژ یا توزیع کالاها و یا همکاری در سایر فعالیت های عمده فروشی برای فروشگاه های سازمان های مختلف انجام وظیفه می کند. |
warehouse, contract | قرار داد انبار | قراردادی که طی آن کاربران انبار با یک طرف سوم برای انجام امور مربوط به مدیریت و جابجایی و امورات دیگر در یک دوره زمانی مشخص قرار داد می بندند و معمولا این قرار دادها یکساله یا بیشتر است. |
warehouse, field | زمین انبار | مکانی فیزیکی که برای انبار کردن و جابجایی کالاها از از محل تولید به سایر اعضای کانال توزیع استفاده می شود. |
warehouse, private | انبار خصوصی | یک انبار خصوصی یا شراکتی که توسط خریدار یا فروشنده محصول اداره می شود و ممکن است برای انبار مواد خام اولیه، کالاهای در دست تولید یا کالاهای ساخته شده و آماده حمل استفاده شود |
Warehouse , public | انبار عمومی | 1 .(تعریف توزیع فیزیکی) مکانی است استیجاری برای استفاده هر کسب و کاری که نیاز به انبار و جابجایی کالا دارد. این انبارهای عمومی معمولا به صورت ماهانه قرار داد می بندند و که شامل هزینه انبار و جا به جایی و دریافت کالا ها می شود. 2. ( تعریف خرده فروشی) مکانی معمولا با مالکیت خصوصی که مالک کالاهایی که انبار می کند نمی شود و رسید هایی برای تضمین امانت هایی که نگه داری می کند صادر می کند. |
Warranty | وارانتی | یک بیانه و تعهدی است از طرف تولید کننده برای مشتری که بیان می کند کالایی که برای فروش عرضه شده است اهداف ادعا شده را برآورده می کند. این تعهد ذکر می کند اگر محصول به هر دلیلی پایین تر از انتظار کار کند ویا معیوب باشد که فروشنده چه وظیفه ای خواهد داشت. طبق بند مگنوسون-موس از قانون وارانتی کمیسیون تجارت فدرال آمریکا، این تعهد می تواند هم به شکل تضمین کامل یا به شکل محدود و فقط چند قدم اصلاحی را شامل شود. همچنین این وارانتی می تواند به صورت شفاهی یا کتبی بیان شود و یا حتی بدون بیان و فقط اجرا شود و همچنین این تعهد ممکن است محدودیت زمانی داشته باشد. |
Way bill | بارنامه | مدرک رسمی حمل و نقل که نشان دهنده نام شرکت حمل کننده، مسیر حمل، نشانی گیرنده، توضیحات محصول، هزینه حمل و وزن محصول است. |
weak product | محصول ضعیف | عبارتی که به به محصولی که در پایین چرخه عمر محصول قرار دارد اطلاق می شود. این عبارت به محصولاتی با ارزش بازار کم و محصولاتی که انتظار می رود خیلی سریع از مقبولیت بیافتند نیز اطلاق می شود. |
wealth | دارائی | 1. کلیه چیزهایی که یک ملت مالک آن است و دارای ارزش اقتصادی است.
2. مجموع ثروت و مایملک جنس های با ارزش اقتصادی که یک فرد دارد. |
Wearout | دلزدگی | وضعیت بی توجهی و یا دلزدگی که در اثر مشاهده بیش از حد یک تبلیغ در مخاطبان و یا بازار هدف ایجاد می شود. |
Web 2. 0 | وب 2 | عبارتی که به نسل دوم خدمات تحت وب اشاره می کند.این سرویس ها شامل ابزارهایی هستند که امکان همکاری افراد و اشتراک گذاری اطلاعات را در در سایت هایی مثل شبکه های اجتماعی ، ویکی ها و شبکه های ارتباطاتی و فولکسونومی ها ( نوعی ایجاد ترند توسط تگ کردن) را فراهم می کند. |
Web analytics | تحلیل وب | استفاده از متریک ها و معیار های وب برای استخراج اطلاعات تحلیلی کسب و کار |
Web browser | مرورگر وب | یک برنامه نرم افزاری که امکان مرور و جستجوی شیکه وب جهانی را فراهم می کند.اینترنت اکسپلولر یکی از معمول ترین این مرورگرهاست مرورگرهای دیگری مانند Netscape بو چند مرورگر دیگر نیز در حال رقابت با آن هستند. |
Web design | طراحی وب | انتخاب و طراحی و تنظیم ابزاراهای در دسترس برای ایجاد ظاهر و ساختار یک صفحه وب . |
Web directory | فهرست راهنمای وب | یک لیست طبقه بندی شده و مرتب شده ای از وب سایت ها |
Web Forwarding | ارسال وب ( وب فورواردینگ ) | وب فورواردینگ امکان ارسال دوباره بر روی فایل .htaccess موجود بر روی یک سرور جداگانه فراهم می کند . |
Web metrics | متریک های وب | هر عددی که معیاری برای سنجش و ارزیابی تاثیر گذاری یک کمپین بازاریابی اینترنتی در اختیار قرار می دهد. این اعداد می تواند نشان دهنده تعداد بازدید کنندگان منحصر به فرد، تعداد بازدید ها از سایت، تعداد بازگشت بازدید کنندگان، طول زمان بازدید، نرخ گفتگو با کمپین و … باشد. |
Web page | صفحه ی وب | یک سند HTML در وب که به همراه چندین صفحه وب دیگر یک وب سایت را تشکیل میدهد. |
Web Server Logs | ثبت وقایع سرویس دهنده وب | بسیاری از سرویس دهنده های وب و پکیج های نرم افزاری خوب یک آماری از کلمات جستجوی کاربران سایت را نگه داری می کنند. این آمار ها به صورت یک فایل متنی حجیم که فابل ثبت وقایع نامیده می شود و می تواند در توسعه و پالایش لیست کلمات کلیدی کمپین های PPC استفاده شود. |
Web site | وب سایت | مجموعه ای از صفحات دیجیتالی متصل به هم که در اینترنت قابل دسترس هستند و اطلاعاتی را در مورد شرکت ها، سازمان ها ، حوادث و افراد در اختیار قرار می دهد. |
Web site traffic | ترافیک وب سایت | عددی که تعداد بازدید کنندگانی که یک وب سایت جذب می کند را نشان می دهد. |
Web site usability | کاربردپذیری وب سایت | سهولت استفاده کاربرانی که وب سایت را بازدید می کنند. |
Web Sponsorship | حامی شدن در وب (اسپانسری در وب ) | خرید حق استفاده از فرصت های تبلیغاتی موجود در یک وب سایت که می تواند شامل ایجاد ارتباطات یکپارچه و یا برندینگ باشد. |
Web TV | تلویزیون اینترنتی | دستگاههای جدید تلویزیونی که امکان استفاده از اینترنت را بدون استفاده از کامپیوتر به کاربران می دهند.تکنولوژی های مدرنی مانند شبکه تبلیغاتی PPC امکان استفاده از رسانه های مدرن با تکنولوژی بالا را به کاربران می هند. |
Webb-Pomerene Association | انجمن وب – پامرن | انجمنی که متعلق به تولید کنندگان آمریکاست و تویط آنها اداره و حمایت می شود و به صورت ویژه در زمینه مبادلات تجاری فعالیت می کند و قانونی مخصوصی وجود دارد که برخی معافیت ها واستثنائاتی را در مورد تجارت به اعضای این انجمن اعطا میکند تا از بعضی قوانین اتحادیه تبعیت نکنند. |
Weber’s law | قانون وبر | این قانون بیان می کند که که خریداران و یا استفاده کنندگان یک محصول بیشتر به به تفاوت های نسبی آن با محصول با محصولات دیگر توجه می کنند تا ویژگی های ذاتی یک محصول. |
Webmaster | وب مستر ( مسئول وب ) | فردی که موظف به مدیریت وب سایت یک شرکت یا سازمان است و کار طراحی نقشه سایت، کد نویسی ، طراحی ظاهر و ویرایش و افزودن محتوا و همچنین اطمینان از کارکردن لینک های موجود را بر عهده دارد.علاوه بر این وی کار رصد و هدایت و بعضا پاسخگویی به ایمیل های دریافت شده را نیز به عهده دارد. |
Website | وب سایت | به واژه Web site مراجعه کنید |
weeks’ supply method of stock planning | روش تامین هفتگی برای برنامه ریزی انبار | روشی برای برنامه ریزی موجودی انبار که در یک برنامه ریزی برای تعداد معینی از هفته ها انجام می شود. در استفاده از این روش اینطور فرض می شود که گردش موجودی انبار می تواند در طی یک فصل فروش ثابت نگه داشته شود و در نتیجه مقدار موجودی خارج شده از انبار در یک نسبت معینی با فروش مورد انتظار باقی می ماند. |
What-if-analysis | تحلیل “چه می شود اگر” | به واژه decision support system مراجعه کنید. |
Wheel of Consumer Analysis | چرخه تحلیل مشتری | یک مدل ساده از عوامل کلیدی است برای درک رفتار مصرف کننده و راهنمایی است برای تدوین استراتژی بازاریابی. این مدل شامل سه بخش است : احساس و شناخت –رفتار و محیط |
wheel of retailing theory | تئوری چرخه خرده فروشی | یک تئوری است در مورد تغییر روش کار خرده فروش ها که توضیح می دهد چگونه خرده فروشان چگونه در طی چرخه عمرشان یک سیرتکاملی را میتوانند طی کنند. |
Wheeler Lea Act (1938) | قانون ویلر لی | این قانون که به عنوان متمم قانون کمیسیون تجارت فدرال آمریکا تصویب شده است یک تبصره به بند 5 این قانون که در مورد روش های ناعادلانه در رقابت تجاری است اضافه کرده که به موجب آن ” هر اقدام یا عمل ناعادلانه و فریبکارانه در تجارت غیر قانونی است ” . این قاون برای حمایت از مصرف کنندگان و رقبای تجاری به تصویب رسیده است. |
white goods | لوازم خانگی بزرگ | 1. وسایل بزرگ آشپزخانه مانند لباسشویی و یخچال 2. ملافه و سایر لوازم خواب |
whois | نوعی ابزار اینترنتی برای ثبت اطلاعات | ابزاری است برای ذخیره اطلاعات عضویت در مورد دامنه های سطح دو. |
wholesale club | انجمن عمده فروشی | یک عمده فروش یا خرده فروش که تعداد محدودی محصول را با خدمات خاصی و در قیمت پایینی فقط به اعضای انجمن می فروشد تا آنها آن را بفروش برسانند. بعضی اوقات به این انجمن انجمن انبار نیز می گویند. واژه closed-door discount house را نیز ببینید. |
wholesale distributor | توزیع کننده عمده | به واژه wholesale merchant مراجعه کنید. |
wholesale establishment | شرکت عمده فروش | محل فیزیکی مشخصی که در آن عمدتا به کارهای مرتبط با بازاریابی می پردازند که شامل عملیات های مبادلاتی و توزیعی در سطح عمده است. |
wholesale market center | بازار عمده فروش ها | مجموعه متمرکزی از دفاتر فروش یا نمایشگاه های محصولات در یک فضای بزرگ که به صورت یک شهر کوچک می باشد و یا در قسمتی از شهر واقع می شود. بعضی مواقع در این بازارها امکانات تولیدی هم در کنار دفاتر فروش وجود دارد. |
wholesale merchant | بازرگان عمده فروش | شرکتی که عمدتا به کار خرید و فروش کالاها در بازارهای داخلی می پردازد و کار عمده فروشی انجام میدهد. |
wholesale price index (WPI) | لیست قیمت عمده فروش | یک مقیاس نسبی برای تعیین قیمت میانگین کالاهایی که به صورت عمده در بازار آمریکا فروخته می شوند و این لیست قیمت ها توسط دولت آمریکا ثبت و نگه داری می شود. |
wholesaler | عمده فروش | یک شرکت بازرگانی که در امر خرید، انبار و توزیع و حمل فیزیکی محصولات در حجم انبوه فعالیت می کند و سپس آنها را در حجم های کوچک تر به خرده فروشان یا شرکت های صنعتی می فروشد. |
wholesaler sponsored cooperative | شراکت و همکاری از طریق حامی شدن عمده فروش | گونه ای سیستم بازاریابی که با در آن عمده فروش طرف قرار داد با شرکت خرده فروش به عنوان حامی آن عمل می کند و این عمل نوعی ادغام رو به جلو یا عمودی محسوب می شود و خرده فروش از مزایای این سیستم در اثر همکاری با عمده فروش بهره می برد. |
wholesaling | عمده فروشی | به کلیه تراکنش هایی که خریدار به قصد انتفاع مالی و یا انجام کسب و کار محصولی را خرید می کند، عمده فروشی ، خریدهای جزئی از خرده فروش ها را که به قصد استفاده در یک کسب و کار را شامل نمی شود. |
Widget | ویجت | یک افزونه آنلاین برای وب سات یا صفحات وب یا دسکتاپ. ویجت ها شامل محتواهای شخصی سازی شده یا نرم افزارهای انتخاب شده ای توسط کاربر هستند . |
Wiki | ویکی ( نوعی وب سایت و نرم افزار) | یک برنامه تحت وب که به کاربران اجازه می دهد تا محتوا اضافه کنند مانند انجمن های اینترنتی همچنین این امکان را به کاربران می دهد که محتوای ایجاد شده را ویرایش کنند. همچنین به نرم افزارهایی که امکان ایجاد چنین وب سایت هایی را فراهم می کنند نیز ویکی گفته می شود. |
Wikipedia | ویکیپدیا | یک پروژه دانش نامه رایگان چند زبانه و بر مبنای وب.ویکیپدیا با همکاری داوطلبانی از سراسر دنیا نوشته می شود و به جز تعداد معدودی از مقالات همه آنها قابل ویرایش و اصلاح توسط عموم افرادی است که به اینترنت دسترسی دارند که به سادگی و با کلیک روی گزینه ویرایش امکان پذیر است .ویکیپدیا در سال 2001 ایجاد شده و نام “ویکیپدیا ” یک واژه ترکیبی از ویکی به معنای نوعی وب سایت اشتراکی و اینسایکلوپدیا به معنای دانش نامه است. |
will-call | رزرو کالا | به نوعی سفارش توسط مشتری گفته می شود که قبل از زمان تحویل توسط وی سفارش داده می شود. همان رزرو کالا. |
willingness to recommend | تمایل به توصیه | تمایل به توصیه یک معیاری است که با رضایت مشتری ارتباط نزدیک دارد. وقتی یک مشتری از محصول راضی باشد ممکن است آن را به دوستان ، آشنایان و یا همکارانش توصیه کند. این تمایل به توصیه یکی از قدرتمندترین دست آورهای بازارایابی است. |
win-win negotiation | مذاکره برد-برد | یک نوعی از از مذاکره که هر دو طرف سعی دارند به توافقی برسند که منافع هر دو طرف برآورده شود. |
WOM | دهان به دهان ( کلامی ) | به واژه word-of-mouth communication مراجعه کنید |
Wool Products Labeling Act (1939) | برچسب زنی روی کالاهای دارای پرز و پشم | عملی که توسط FTC (کمیسیون بازرگانی فدرال ) معرفی شد و الزام می کند که بر روی کالاهای دارای پشم و پرز هستند برچسبی زده شود تا میزان و درصد استفاده از انواع پشم که می تواند به شکل پشم جدید، پشم کهنه فرآوری شده و یا سایر مواد فیبری یا سایر مواد پرکننده باشد را نشان دهد. |
word association | تداعی کلمات | یک پرسشنامه که شامل تعدادی کلمه است و از پرسشگر خواسته می شود تا اولین کلمه ای که به ذهنش می رسد را بنویسد . |
word association test | آزمون تداعی کلمات | به واژه projective technique مراجعه کنید. |
Word Count | تعداد کلمات (واژه شمار ) | تعداد کل کلمات موجود در یک سند وب |
Wordmark | لوگوتایپ | یک شکل حالت داده شده از اسم یک برند که همان کارایی نماد آن برند را دارد. |
(word-of-mouth communication (WOM | ارتباط دهان به دهان | 1. (تعریف مرتبط با رفتار مصرف کننده ) به زمانی گفته می شود که افراد اطلاعاتشان را در مورد یک کالا یا راههای ترویج یک کالا با دوستان شان به اشتراک می گذارند. 2. به اطلاعاتی که توسط افرادی غیر از حامیان یک محصول منتشر می شوند این افراد می توانند شامل مصرف کنندگان یا سایر افراد باشند.به عنوان مثال یک مصرف کننده می تواند در مورد قیمت مناسب یک محصول با دوستش صحبت کند. تحقیقات نشان داده است که احتمال منفی بودن این نوع ارتباط بیشتر از مثبت بودن آن است. |
word-of-mouth promotion | ترویج کلامی ( دهان به دهان ) | به واژه promotion و word-of-mouth مراجعه کنید. |
workable competition | رقابت عملی | یک مدل اقتصادی از بازار که رقابت کمتر از حالت رقابت کامل است اما به اندازه ای هست که خریداران انتخاب های متفاوتی داشته باشند. |
working-class | کلاس کاری | به واژه social class مراجعه کنید. |
workload analysis | تحلیل بارکاری | یک رویه که در آن تعداد نیروی کار لازم برای پوشش فروش یک منطقه بعد از در نظر گرفتن تعداد شعب مورد نیاز و فروش تخمینی آن منطقه ، ارزیابی می شود. در این بررسی تماس های مورد نیاز، مدت زمان هر تماس و تعداد تخمینی تماس های بدون فروش و زمان نیاز برای رفت وآمد نیز در نظر گرفته می شود. |
workroom | فضای کاری – کارگاه | یک واحد خدماتی مانند خیاطی ، تولیدی پارچه ، یا تعمیر مبل یا کارگاه فرش |
World Bank | بانک جهانی | به واژه International Bank for Reconstruction Development مراجعه کنید. |
world organization | سازمان جهانی | به واژه geocentric orientation مراجعه کنید. |
World Wide Web | شبکه جهانی وب | بخشی از اینترنت که شامل شبکه ای از صفحات وب متصل به هم است و این جنبه ای از اینترنت است که برای کاربران بیشتر ملموس است. |
WPI | فهرست قیمت عمده فروشی | به واژه wholesale price index مراجعه کنید |
WYSIWYG | نوعی ویرایشگر | مخفف عبارت What you see is what you get که نوعی ویرایشگر برای ایجاد صفحات وب است |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
xml | Extensible Markup Language | مخفف (Extensible Markup Language ) که یک نوع زبان داده رسانی است. |
XML Feeds | خوراک های XML | یک شکلی از سرویس های تضمینی که با استفاده از آن موتورهای جستجو اطلاعات مورد نیاز خود را از وب سایت تبلیغ کننده و از طریق XML تغذیه می کنند و دیگر نیازی به جستجوی اطلاعات صفحات متعدد نخواهد بود. بازاریابان برای معرفی صفحات خود هزینه ای را بابت استفاده از اسناد مبتنی بر XML برای نمایش در سایت تبلیغ کننده میدهند که باعث ایندکس شدن صفحات در موتورهای جستجویی که بر مبنای جستجوی عنکبوتی کارمی کنند می شود.تبلیغ کنندگان هزینه هایی را به صورت سالانه و بر مبنای تعداد URL یا CPC پرداخت می کنند و از نظر دوره های جستجو توسط موتورهای جستجو تضمین می شوند. رسانه های جدیدی مانند گرافیکی و ویدئویی و صوتی برای این سرویس های تضمینی به تازگی معرفی شده است. |
XML Maps | نقشه های xml | نقشه های XML لینک های مخصوص و قالب بندی شده ای به صفحات سایت هستند. ولی آنها هرگز جایگزین نقشه های HTML نمی شوند. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
yield management | مدیریت عایدی | عمل قیمت گذاری برای حداکثر کردن میزان سود دریافتی به ازای هر واحد فروخته شده. این عمل معمولا در قیمت گذاری خطوط هواپیمایی ، هتل ها و سایر کالاهای فاسد شدنی کاربرد دارد. |
young single stage | مرحله جوان مجرد | به واژه family life cycle مراجعه کنید. |
عبارت | معنی | شرح عبارت |
Zapping | جلو زدن فیلم | به عمل تغییر کانال تلویزیونی در هنگام پخش تبلیغات گفته می شود. متخصصین تبلیغات نگران این قضیه هستند که این عمل مخاطبان ، ممکن است به اثرگذاری تبلیغات آنها تاثیر منفی بگذارد اما هنوز میزان تاثیر آن کاملا مشخص نشده است. |
zero defects | خطای صفر | به وضعیتی گفته می شود که یک مجموعه از محصول بدون عیب و ایراد تولید می شود. این حالت بیشتر یک تئوری است تا یک وضعیت عملی و به عنوان یک وضعیت مرجع استفاده می شود. در صنایع مهمی مانند ساخت فضاپیما ، سرم سازی ، ضرب سکه و … به دنبال رسیدن به این وضعیت هستند. |
zero order model | مدل مرتبه صفر | یک مدل احتمالی که در آن احتمال وقوع هر خروجی در هر زمان مشخص، رابطه ای با خروجی های گذشته ی فرآیند ندارد. این نوع مدل ها اغلب در توضیح رفتارهای انتخاب برند و یا الگوهای پخش رسانه ای استفاده می شود( لیلین و کاتلر 1983). شواهد تجربی زیادی درستی این مدل را در رفتارهای انتخاب برند تایید کرده اند این شواهد توسط بس ، گیوون ، کالوانی ، ریبستین و رایت در سال 1984 ارائه شده اند. |
zero population growth | رشد جمعیت صفر | به واژه replacement level fertility مراجعه کنید. |
Zine | مجلات عمومی | مجله هایی که به جای انتشار کاغذی بیشتر به شکل دیجیتالی منتشر می شوند بعضی ها حالت عمومی دارند وبعضی ها موضعات عجیب و غریب و تقریبا هر موضوعی را پوشش می دهند. |
zip code | کدپستی | یک سیستم طبقه بندی جفرافیایی که توسط دولت آمریکا ایجاد شده و برای توزیع نامه های پستی استفاده می شود که شامل یک کد عددی 5 الی 9 رقمی است. |
zipping | جلو زدن فیلم | عمل جلو زدن تبلیغات تجاری توسط بیننده در حین تماشای ویدئو های ضیط شده بر روی نوارهای یا سی دی های ویدئویی . متخصصین تبلیغات در مورد اثر منفی این عمل بر تاثیر گذاری تبلیغات نگران هستند اما تا کنون میزان و درستی این اثر منفی بررسی و شناخته نشده است.این واقع اگر بتوان از امکان اجرای جلو زدن توسط بیننده در هنگام شروع تبلیغات جلوگیری کرد شاید ببینده توجه بیشتری به تبلیغات بکند. |
zone in transition | منطقه گذار | به واژه concentric zone theory مراجعه کنید. |
zone of better residences | منطقه بهترین سکونت گاه | به واژه concentric zone theory مراجعه کنید. |
(zone of rate freedom (ZORF | منطقه نرخ آزادی | منطقه ای که در آن هر فرد شاغل می تواند بدون وجود اقدامات مدیریتی و تنظیم کننده پیشرف یا تنزل کند. |
zone of working persons’ homes | به واژه concentric zone theory مراجعه کنید. | به واژه concentric zone theory مراجعه کنید. |
zone pricing | قیمت گذاری منطقه ای | هزینه ارسال که بر اساس هزینه محصول به اضافه هزینه متوسط حمل به قسمت های مختلف یک ناحیه محاسبه می شود ( همان هزینه ارسال یک منطقه جغرافیایی). |
zoning | منطقه بندی | 1. (تعریف خرده فروشی ) نظام نامه ساخت و ساز و استفاده از ساختمان ها در مناطق مختلف شهری 2. (تعریف مرتبط با فروش) روشی برای برنامه ریزی و زمان بندی که تماس های فروش را بین مناطق مختلف تقسیم می کند تا فروشندگان در زمان های مشخص تماس بگیرند. |
ZORF | به واژه zone of rate freedom مراجعه کنید . | به واژه zone of rate freedom مراجعه کنید . |
ZPG | به واژه replacement level fertility مراجعه کنید. | به واژه replacement level fertility مراجعه کنید. |
منبع:
خیلی عالی بود